مشاوره روانشناسي ذهن نو

مشاوره روانشناسي ذهن نو

کمک به افراد افسرده یکی از اقدامات موثر اطرافیان برای تسریع روند درمان می‌باشد. افسردگی یکی از رایج‌ترین اختلالات روانی عصر مدرن است. این مشکل به شکل فراگیر مردم از هر سن و جنسیت و فرهنگی را می‌تواند درگیر خود کند. ازاین‌جهت کمک کردن به افراد افسرده به‌خصوص کسانی که جزو آشنایان و نزدیکان ما هستند، بسیار قابل‌توجه است. اهمیت این موضوع زمانی دوچندان می‌شود که احتمال اقدام به خودکشی در مورد این بیماران مطرح شود؛ بنابراین لازم است از راهکارهایی که می‌تواند در مورد بهبود افراد مبتلابه افسردگی یاری‌رسان باشد، آگاهی‌های لازم را کسب کرد. برای دریافت مشاوره افسردگی کلیک کنید.

برای دریافت مشاوره در زمینه کمک به افراد افسرده می‌توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت شهری با شماره 9099070354 تماس بگیرید.

 

منبع:  کمک به افراد افسرده با توجه به روانشناسی

چگونگی کمک به افراد افسرده

افسردگی، اختلالی روانی است که می‌تواند بر جنبه‌های زیادی از زندگی فرد تأثیر بگذارد. علاوه بر این، چنین بیماری‌ای باعث می‌شود اطرافیان شخص نیز در تعاملات خود با وی، دچار مشکلاتی شوند. یکی از مهم‌ترین علل بروز این مشکلات، آشنا نبودن با ویژگی‌های اختلال افسردگی و اثرات آن بر مبتلایان است. ازاین‌رو، در ابتدای راه برای کمک به بهبود این افراد، باید از برخی مشخصه‌های افسردگی اطلاع پیدا کرد.

لازم به ذکر است که این موضوع در مورد خانواده‌هایی که تجربه موارد افسردگی، اختلالات خلقی و خودکشی داشته‌اند، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. لذا باید در نظر داشت اولین قدم در جلوگیری از بروز دوباره چنین مسائلی، آشنایی با ویژگی‌های افراد مبتلا و نیز افزایش آگاهی در مورد نحوه کمک‌رسانی به آنان است.

حتما مقاله عشقم افسرده شده را بخوانید.

چه زمانی باید به افراد افسرده کمک کرد؟

 

طبق گزارش‌های مراجعان مبتلابه افسردگی، یکی از مهم‌ترین موانع درمان این بیماری و کمک به افراد افسرده، واکنش‌های نامناسب نزدیکان بیماران است. البته لازم به ذکر است که رفتارها و عکس‌العمل اطرافیان یا خانواده غالباً به دلیل عدم آشنایی با نشانه‌ها و مشخصه‌های افسردگی است. آن‌ها تغییراتی که در شخص افسرده رخ‌داده را به عوامل شخصیتی او نسبت می‌دهند و درنتیجه، مشکل او را نه ناشی از یک بیماری، بلکه به دلیل تنبلی و بی‌توجه بودن او در نظر می‌گیرند. برای آشنایی با نشانه های افسردگی کلیک کنید.

نشانه های ابتلا به افسردگی

باید توجه کنید که در کسانی که در حال گذراندن دوره‌های افسردگی هستند، ممکن است نشانه‌های زیر به چشم بخورد:

  • بی‌علاقگی و کاهش تمایل نسبت به مسائل زندگی؛ مانند شغل، تفریحات گذشته، سلامت شخصی
  • بی‌انگیزه شدن در مورد انجام کارهایی که فرد قبلاً دوست داشته است
  • تغییرات چشم‌گیر در وزن
  • کاهش یا افزایش قابل‌توجه در اشتها
  • بروز مشکلات خواب
  • افزایش غیرعادی تحریک‌پذیری
  • بی‌قراری
  • نداشتن انرژی و احساس خستگی زیاد
  • مشکلاتی در تمرکز و تصمیم‌گیری
  • تغییرات ناگهانی خلقی مثل حملات گریه
  • احساس ناامیدی و بی‌ارزش بودن زندگی
  • داشتن افکار خودکشی و یا اقدام به خودکشی

نکته‌ای که باید در مورد نشانه‌های ذکرشده موردتوجه قرار گیرد، این است که این علائم باعث به وجود آمدن مشکلاتی درزمینهٔ سازگاری برای فرد می‌شوند و یا اینکه موجب ناراحتی‌هایی روانی برای او می‌گردند.

اهمیت کمک اطرافیان به فرد افسرده

اغلب، نشانه‌های افراد افسرده برای نزدیکان آن‌ها، به‌ویژه اعضای خانواده بسیار ناراحت‌کننده و دشوار است. این موضوع گاهی سبب می‌شود که خانواده‌ها، این مشکلات را به‌طورکلی انکار کنند و به‌جای حل آن‌ها، تنها صورت‌مسئله را پاک کنند. درحالی‌که برای کمک به بهبود علائم ناراحت‌کننده بیماران، باید ابتدا آن‌ها را به‌عنوان مشخصه‌هایی از یک بیماری پذیرفت.

لازم به ذکر است که بسیاری از نشانه‌های افسردگی ازجمله بی‌علاقگی، بی‌انگیزه شدن و اقدامات خودکشی، بیشتر به معنی درخواست کمک شخص از دیگران است. بااینکه ممکن است برخی از این علائم باعث ناراحتی اعضای خانواده نیز گردند، اما باید به یاد داشت که در صورت کتمان این مسائل، ممکن است مشکلات بزرگ‌تری به وجود آید. مشکلاتی که حتی می‌تواند به از دست دادن عزیزان منجر شود.

نکاتی برای کمک به افراد افسرده

قبل از هر چیز باید به این نکته توجه کنید که شخص افسرده به جملات بیهوده‌ای مثل «تو نباید این‌قدر بی‌انگیزه باش» «تو قبلاً این‌جوری نبودی» «توقع دارم به روزهای گذشته خود برگردی» و یا جملات صرفاً انگیزشی نیاز ندارد. آنچه لازم است به‌عنوان دلسوز او انجام دهید، حضور گرم و همدلانه در کنار وی است. او باید در عمل و رفتار شما نگرانی‌تان را احساس کند.

برخورد مناسب با افراد مبتلابه افسردگی نیاز به حساسیت‌های زیادی دارد، لذا پیشنهاد می‌شود سرخود عمل‌نکرده و از راهنمایی‌های مشاوران و متخصصان حوزه روان‌شناسی بهره‌مند شوید. در ادامه به ذکر روش‌هایی در این زمینه می‌پردازیم. برای آشنایی بیشتر با درمان افسردگی کلیک کنید.

روش‌هایی برای کمک به افراد افسرده

 

بسیاری از افراد تمایل دارند که به اطرافیان خود که به افسردگی مبتلا هستند؛ کمک کنند. اما راه آن را نمی‌دانند. فراموش نکنید که برای کمک به افراد افسرده باید بسیار محتاطانه عمل کنید. چرا که این افراد ممکن است دست به کارهای خطرناکی تحت تاثیر بیماری خود بزنند. در این قسمت به توضیح برخی از اقداماتی پرداخته ایم که باید در این زمینه انجام دهید.

حمایت از شخص افسرده

بیماران افسرده باید این احساس را داشته باشند که باوجود تمام تغییراتی که در حالت روحی خود داشته‌اند، بازهم کسانی را در کنار خود دارند که در کنارشان هستند. باید از طریق گوش کردن فعالانه به دغدغه‌های او، این اطمینان را در وی ایجاد کنید که می‌خواهید بدون قضاوت از احساساتش آگاه شوید. گاهی حتی کنار هم نشستن بدون هیچ حرفی می‌تواند در این مورد کمک‌کننده باشد.

درک کردن طوفان هیجانات فرد افسرده

در طی دوره‌های افسردگی، شخص هیجانات متنوعی را با شدت‌های گوناگون تجربه می‌کند. مهم این است که به او کمک کنید تا به‌روشنی از این هیجانات خود آگاه شود و به‌درستی آنان را بشناسد. در این صورت به‌جای ناراحتی و عذاب وجدان گرفتن، می‌تواند آن‌ها را بپذیرد و در جهت تغییرشان اقدام کند. برای آشنایی با راهکارهایی برای افزایش انگیزه در افراد افسرده کلیک کنید.

اصرار نکردن در مورد شاد بودن اجباری

یکی از نشانه‌های افسردگی این است که فرد نسبت به آنچه قبلاً باعث تفریح و خوش‌گذرانی‌اش می‌شد، بی‌علاقه می‌گردد. در این حالت برای کمک به افراد افسرده، وادار کردن وی به انجام آن‌ها نه‌تنها باعث لذت او نمی‌شود، بلکه فرد را به‌طور کامل از آن فعالیت بیزار می‌کند. حتما مقاله چطور افسرده ها را شاد کنیم را بخوانید.

تشویق فرد به مراجعه به روانشناس

همان‌طور که قبلاً گفته شد، برخورد با بیماران مبتلابه افسردگی بسیار حساس است، چراکه هرگونه رفتار نامناسب می‌تواند اثر بسیار زیاد و مخربی در روند بهبود فرد بگذارد. درنتیجه بهترین کار، گرفتن راهکارهای تخصصی از افراد متخصص این زمینه ازجمله روانشناسان هستند.

خطر خودکشی را جدی بگیرید

در مورد کمک به افراد افسرده، حتما خطر خودکشی را در آنان جدی بگیرید. چرا که بسیاری از افرادی که دست به خودکشی و یا رفتارهای پرخطر می‌زنند؛ مبتلا به افسردگی هستند. این بیماری قدرت فکر کردن را از آنان گرفته و به دلیل احساس ناامیدی زیاد، دست به انجام چنین کاری می‌زنند. از این رو بهتر است وسایل خطرناک را از آنان دور کرده، به طور مستقیم در این مورد با آنها صحبت کرده و آنان را تنها نگذارید.

مراقبت از خود در برابر ابتلا به افسردگی

موضوع دیگری که باید در کمک به افراد افسرده در نظر داشته باشید؛ مراقبت از خودتان است. طبیعی است که اطرافیان افراد افسرده نیز بعد از مدتی به این بیماری مبتلا شوند. چرا که تعامل کردن با این افراد بر روی خودشان نیز تاثیر گذاشته و خلق شان را افسرده می‌کند. به همین دلیل در مراقبت از این افراد خودتان نیز به روانشناس مراجعه کرده و کمک دریافت کنید.

جملاتی که نباید به افسرده ها گفت

در کمک به افراد افسرده، در ابتدا باید بیاموزید که چطور با آنها صحبت کنید. صحبت های اطرافیان تاثیرات زیادی بر این افراد گذاشته و گاها همین موضوع است که آنان را در معرض شرایط خطرناکی قرار می‌دهد. برخی از جملاتی که نباید در این شرایط بیان شوند؛ شامل موارد زیر هستند.

????چیزی نیست؛ درست میشه

????حتما این اتفاق یه دلیلی داشته

????شرایطی که تورو نکشه؛ قوی ترت می‌کنه

????با گذر زمان همه چیز درست می‌شه

????منم اینجوری بودم

????نباید همه چیز رو انقدر جدی بگیری

????زودتر خوب شو

????گریه نکن

????قدر داشته هات را بدون

این موضوع را در نظر بگیرید که شاید این جملات در مورد یک ناراحتی موقتی و ساده موثر باشند؛ اما کمکی به فرد افسرده نمی‌کنند. از این رو بهتر است در مکالمه با آنها از چنین جملاتی استفاده نکنید.

شروع صحبت برای کمک به افراد افسرده

برای بسیاری از افرادی که در مواجهه با یک فرد افسرده هستند؛ سوال می‌شود که چطور باید با این افراد برخورد کرد و یا چه چیزهایی به آنان گفت. در واقع اصلا آنان تمایلی به شروع یک مکالمه عادی ندارند. اما برای اینکه آنان را ترغیب به صحبت کردن کنید؛ از این جملات استفاده نمایید.

◀اخیرا در مورد تو نگران هستم

◀من متوجه شدم که اخیرا روحیات و رفتارهای تو فرق کرده؛ میخوای در این مورد صحبت کنی؟

◀می‌خوام حالت رو بپرسم؛ چون اخیرا خوب به نظر نمی‌رسی

نتایج کمک به افراد افسرده

کمک به افراد افسرده اگر به درستی صورت گیرد؛ نتایج خوبی در پی داشته و در روند درمان موثر خواهد بود. برخی از تاثیراتی که این روش ها دارند؛ شامل موارد زیر هستند.

  • نوع دوستی و حنایت انسانی
  • کاهش گوشه گیری و انزوا
  • بیشتر شدن امیدواری
  • راهنمایی گرفتن
  • بهتر شدن وضعیت روانی

سخن پایانی

کمک به افراد افسرده با توجه به حساسیت این موضوع کار ساده ای نیست. در برخی موارد افراد به این دلیل که نمی‌دانند باید چطور رفتار کنند؛ به طور کلی فرد افسرده را به حال خود رها کرده و در این زمینه کاری نمی‌کنند. اما بی تفاوتی نسبت به آنها همه چیز را بدتر می‌کند. از این رو بهتر است در این زمینه از یک متخصص کمک گرفته و نحوه رفتار صحیح را آموخت.

برای دریافت مشاوره در زمینه کمک به افراد افسرده می‌توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت شهری با شماره 9099070354 تماس بگیرید.

تله حس گناه احساسی آزاردهنده است که می‌تواند سالم و مفید بوده و فرد را در جهت انسانی بهتر شدن سوق دهد. البته در عین حال هم می تواند ناسالم و مخرب باشد، باعث عذاب دائمی او بشود. از نشانه‌های تله حس گناه می توان به بی قرار و کلافه بودن، سرزنش‌های مداوم خود، بی خوای های شبانه، عذاب وجدان و … اشاره کرد. احساس‌گناه از انجام کارهای ناپسند و در پی پا گذاشتن بر روی خط قرمزها و نبایدهای زندگی ایجاد می‌شود. از فواید احساس گناه، جبران اشتباهات است. اما واقعیت این است که تمامی افراد با داشتن احساس گناه نمی‌توانند شرایط را کنترل کنند و این احساس در آن‌ها تبدیل به یک احساس عذاب آور می‌شود. در ادامه به دلایل ایجاد حس گناه و رهایی از آن اشاره کرده‌ایم.

برای دریافت مشاوره در زمینه تله حس گناه می‌توانید در هر زمان از روز برای مشاوره آنلاین با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت شهری با شماره 9099070354 تماس بگیرید.

 

منبع:  تله حس گناه چیست

منظور از تله حس گناه چیست؟

معنی و مفهوم گناه کاملا به دید و نگرش فرد بستگی دارد و احساس گناه به برخی احساسات درونی منفی گفته می‌شود. در این نوع احساس فرد تصور می‌کند به دلیل اینکه اشتباه و گناهی را مرتکب شده است، مستحق سرزنش و مجازات است.

گاهی احساس گناه یک تله است و بسیاری از افراد به این دلیل که گمان می‌کنند، باعث آسیب دیدن دیگران و رنجش آن‌ها شده اند در این تله و احساسات منفی ناشی از آن گرفتار می‌شوند.

احساس گناه پس از ارتکاب یک خطا و اشتباه، می‌تواند احساسی طبیعی در انسان باشد؛ اما تله احساس‌گناه ناشی از یک مسئولیت پذیری افراطی است که فرد خود را در برابر اشتباهی که مرتکب نشده است، مقصر و گناهکار می‌داند.

نظرات مختلفی پیرامون احساس‌گناه وجود دارد، به طوری که دسته‌ای از افراد بر این عقیده هستند که احساس‌گناه برای ایجاد ساختار اجتماعی قانونمند و با امنیت و همینطور رشد شخصیت انسان‌ها لازم است و دسته‌ای دیگر آن را مخرب می‌دانند.

زمانی احساس گناه تبدیل به یک احساس مخرب و آزاردهنده می‌شود که به طور مداوم همراه فرد باشد. کلنجار رفتن‌های مداوم و همیشگی با احساس شرم و گناه و سرزنش‌های درونی، زمینه دیگر آسیب‌های روانی و حتی جسمی را برای فرد فراهم می‌کند. اگر احساس می‌کنید در این تله افتاده‌اید حتما برای مشاوره فردی اقدام کنید.

احساس گناه از کجا سرچشمه می‌گیرد؟

احساس گناه با توجه به منشاء ایجاد آن، دارای انواع مختلفی است که در ادامه به آن‌ها می‌پردازیم.

1.  اشتباهات خودمان

زمانی که فرد اشتباهی مرتکب می‌شود که در پی اشتباه آن، صدمات و آسیب‌هایی به دیگر افراد وارد می‌گردد، احساس‌گناه کار بودن می‌کند.

در این نوع از احساس‌گناه، فرد به دلیل زیرپا گذاشتن برخی مسائل اخلاقی همچون عدم صداقت، فریب و نیرنگ، عدم پایبندی به قول و تعهد و … دچار عذاب وجدان می‌شود.

این نوع از احساس‌گناه سالم است و بازدارنده فرد از انجام اشتباهات بیشتر می‌باشد؛ البته به شرطی که احساس‌گناه را نیز به طور مداوم برای خود نگه ندارد. معمولا کسانی که این احساس گناه را دارند، سعی می‌کنند اشتباه خود را جبران کنند.

2. احساس گناهی که از درون ما نشات می گیرد

تمامی افراد در زندگی خود برخی ارزش‌ها و موازین اخلاقی را تعیین می‌کنند و سعی دارند آن‌ها را زیر پا نگذارند. در این میان برخی از اشخاص حتی با فکر کردن بر خلاف آنچه که در سر دارند، احساس گناه می‌کنند.

به عنوان مثال ممکن است برای مردی رابطه با زن متاهل، زیر پا گذاشتن قوانین باشد و او در عمل نیز به این ارزشی که تعیین کرده است، پایبند باشد اما با فکر کردن به این موضوع احساس‌گناه کند.

این نوع از احساس گناه آسیب زننده است، بنابراین فرد باید تلاش کند به کمک مکانیسم‌های دفاعی همچون سرکوب امیال نادرست، انکار و… از این تله حس گناه رها شود.

در برخی موارد نیز روانشناسان توصیه می‌کنند، کسی که در تله احساس گناه ناشی از افکارش به دام افتاده، سعی کند با احساسات خود مقابله کرده و آن‌ها را بپذیرد و کم کم این افکار را در ذهن خود کم رنگ نماید.

3. باورهای غیرمنطقی در مورد چهارچوب های اخلاقی

بسیاری از افراد به دلیل اینکه گمان می‌کنند مرتکب خطا و اشتباه شده‌اند و به عبارتی با برداشت غیرمنطقی از اشتباهات، احساس گناه می‌کنند.

برخی عقاید و باورهای غلط سبب می‌شود که فرد با انجام هر کاری، گمان کند مرتکب یک کار ناشایست و غیرمنطقی شده است و عذاب وجدان بگیرد.

برای درک بهتر این موضوع مثلا ممکن است فردی دوستش را نفرین کند و پس از مدتی برای دوستش مشکلی ایجاد شود. در این حالت فرد خودش را به خاطر مشکلی که برای دوستش پیش آمده مقصر بداند، در حالی که او در بروز این مشکل هیچ نقشی نداشته است.

4. احساس گناه به خاطر کمک نکردن به دیگران

احساس گناه ناشی از کمک نکردن به دیگران و یا فرسودگی عاطفی، نوع دیگری از احساس‌گناه است. این احساس‌گناه نیز بسیار مخرب می‌باشد.

کمک کردن به دیگران بسیار خوب است، اما اگر به دلایل مختلفی نمی‌توانید این کار را انجام دهید، نباید احساس گناه داشته باشید و افکار وسواس گونه را وارد ذهن خود کنید.

چرا احساس گناه ایجاد می‌شود؟

حس گناه نتیجه جنگ میان اصل اخلاقیات و اصل لذت و شهوات است. در واقع کسی که احساس می‌کند میان ارزش‌های تعیین شده خود و خواسته‌های نامعقول امیالش ناهماهنگی وجود دارد، دچار تعارض شده و در نتیجه احساس گناه و عذاب وجدان می‌کند. تله حس گناه دلایل و منشاءهای متفاوتی دارد که در ادامه سعی کرده‌ایم به آن‌ها بپردازیم:

  • از دلایل ایجاد حس گناه، عقده ادیب می باشد. مطابق این نظریه  سومین مرحله رشد روانی و حنسی افراد در سن سه تا شش سالگی اتفاق می افتد. عقده ادیب مطابق نظریه فروید به تمایل جنسی پسربچه ها به مادرشان گفته می شود که اولین زمان شکل گیری احساس گناه در آنان نیز هست. باید ها و نباید های تعیین شده در زندگی، می تواند باعث ایجاد گناه شود.
  • حس گناه بخشی از فرآیند رشد شناختی انسان نیز هست. فرد از کودکی همدلی کردن با دیگران را می آموزد و در صورتی که رفتارهای آسیب زننده از او رخ دهد، احساس‌گناه می کند.
  • افراد برخی استانداردهای احتماعی را برای خود تعیین می کنند که زیرپا گذاشتن آن ها می تواند باعث ایجاد احساس‌گناه شود.
  • افرادی که احساس می کنند، میان آنچه که هستند و ایده آلی که از خود انتظار دارند، فاصله زیادی هست، دچار حس گناه می شوند.

برای آشنایی با راه های رهایی عذاب وجدان کلیک کنید.

عوارض تله احساس گناه ناسالم چیست؟

احساس گناه اگر سالم باشد، به عنوان عاملی بازدارنده از ارتکاب جرم برای فرد عمل می‌کند و سبب می‌شود از قوانین اجتماعی و هنجارها تبعیت کند.

در برخی موارد احساس‌گناه از محدوده سالم خود خارج شده و بر روی زندگی فرد تاثیرات منفی خود را می‌گذارد. از مهم‌ترین عوارض احساس‌گناه شدید، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • ایجاد اختلالات اضطرابی
  • افسردگی شدید
  • وسواس
  • عدم انگیزه کافی برای انجام امور زندگی
  • کاهش عزت نفس
  • لذت نبردن از اتفاقات خوب
  • احساس‌گناه و عذاب وجدان از هر گونه کار کوچک و اشتباه
  • و …

در صورتی که احساس‌گناه شما را به این درجه از آشفتگی رسانده حتما باید برای درمان اقدام نمایید، برای شروع پیشنهاد می‌کنیم مقاله درمان افسردگی را بخوانید.

چگونه از تله حس گناه خلاص شویم؟

اگر گرفتار احساس‌گناه و عذاب وجدان افراطی هستید، می‌توانید به کمک برخی راهکارها از میزان حس گناه خود کم کنید. در ادامه به راهکارهایی برای رهایی از احساس‌گناه اشاره کرده‌ایم.

ریشه های حس گناه را پیدا کنید

مهم‌ترین قدم در جهت کاهش احساس‌گناه، پیدا کردن عامل ایجاد این حس می‌باشد. در واقع فرد باید متوجه شود که احساس گناه او ناشی از بروز یک اشتباه است و یا از یک مسئولیت پذیری افراطی نشات می‌گیرد.

حس گناه پیامد طبیعی روان انسان در برابر اشتباهات او است. این احساس در صورت درست بودن می‌تواند زمینه سازگاری‌های اجتماعی را فراهم کند.

حس گناه خود را بپذیرید

خطا و اشتباه جزء جدایی ناپذیر زندگی انسان است. اگر مدام خود را سرزنش و ملامت می‌کنید و خود را به خاطر اشتباهاتی که رخ داده، لایق مجازات می‌بینید؛ فقط باید به این موضوع باور داشته باشید که انسان جایز الخطا است.

در روش‌های شناختی و روان‌درمانی برای از بین بردن حس گناه، از تغییر دید و تفکر افراد استفاده می‌شود. به طوری که اگر افکار فرد در مورد اینکه او نمی‌تواند همواره مصون از خطا باشد، تغییر کند؛ احساس‌گناه او نیز کمتر می‌گردد. پیشنهاد می‌شود حتما مقاله بخشش خود را بخوانید.

علیه کمال طلبی خود بیاستید

اشاره کوتاهی کردیم که در خیلی موقع‌ها حس گناه از کمال گرایی افراد نشات می‌گیرد. به این معنی که فرد برای اینکه از نظر خود، خانواده و جامعه یک فرد ایده آل نشده است، احساس‌گناه می‌کند.

برای از بین بردن این نوع از حس گناه باید معیارهای استانداردتری برای خود وضع کنید. این نوع از احساس گناه دارای بیشترین آسیب برای فرد است.

به دنبال جبران باشید

اگر احساس گناه شما به این دلیل است که احساس می‌کنید خطای شما باعث آسیب و صدمه به دیگر افراد شده است، می‌توانید برای جبران برنامه‌ریزی کنید. جبران خطا و اشتباهات تا حد زیادی از احساس‌گناه افراد را کم می‌کند.

در نظر داشته باشید که احساس‌گناه مداوم و سرزنش همیشگی خود، می‌تواند نشانه‌هایی از افسردگی باشد. اگر شما هم در تله حس گناه هستید، پیشنهاد می‌شود از مشاوره افسردگی روانشناسان و متخصصان مرکز مشاوره ذهن نو بهره ببرید.

برای دریافت مشاوره در زمینه تله حس گناه می‌توانید در هر زمان از روز برای مشاوره آنلاین با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت شهری با شماره 9099070354 تماس بگیرید.

باورهای محدود کننده و مخرب کدام دسته از باورها می‌باشند؟ همه انسان‌ها در ذهن خود باورهایی دارند که اجازه رشد و موفقیت را به آن‌ها نمی‌دهد. باورهایی که غلط و منفی هستند و به عنوان عامل بازدارنده عمل می‌کنند. هر فردی در زندگی باید توانایی تشخیص باور های غلطی که او را از رسیدن به موفقیت منع می‌کند، داشته باشد و آن‌ها را با باورهای مثبت و خوب جایگزین نمایند. معمولا باورهای غلط از دوران کودکی شکل می‌گیرند و تحت تاثیر حرف‌های اطرافیان، والدین و یا معلمان به وجود می‌آیند و همانند زنجیر بسته به پا از پیشرفت و موفقیت جلوگیری می‌کنند. برای آشنایی با این باورها در ادامه با ما همراه باشید و یا برای مشاوره فردی کلیک کنید.

برای دریافت مشاوره در زمینه باورهای محدود کننده می‌توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن‌های ثابت با شماره 9099070354 تماس بگیرید.

 

منبع:  باورهای محدود کننده و مخرب

7 باورهای محدود کننده

 

همه انسان‌ها در راه رسیدن به اهدافی که در نظر دارند، ممکن است دچار برخی ترس‌ها و یا استرس شوند. در چنین حالتی این افکار و باورهای محدود کننده هستند که مانع از موفقیت و حرکت به سمت اهداف می‌شوند. 

باورهای محدودکننده در ناخودآگاه ما ثبت شده‌اند و بدیهی است که تغییر و یا پاک کردن آن‌ها کار چندان آسانی نمی‌باشد. هر فردی می‌تواند با تمرین و تکرار این باورهای مخرب را از بین ببرد؛ اما این موضوع زمانی امکان پذیر است که افکار و باورهای غلط ذهنی شناسایی گردند.

در واقع افراد پس از شناسایی باورهای محدودکننده خود، می‌توانند ذهن‌شان را برای پذیرش افکار مثبت و رسیدن به موفقیت آماده کنند. در ادامه به راهکارهای شناسایی باورهای محدودکننده اشاره کرده‌ایم. برای آشنایی بیشتر با راه های رسیدن به موفقیت در زندگی کلیک کنید.

1.شناخت باورهای مرکزی و هسته‌ای خود

شناخت باورهای مرکزی و هسته‌ای خود به شناخت باورهای محدود کننده کمک بسیاری می‌کند. باورهای مرکزی و هسته‌ای، باورهایی هستند که انسان‌ها بر اساس آن‌ها زندگی می‌کنند. 

برای شناخت این باورها بهتر است نگاهی به نقاط ضعف و نقاط قوت خود بیندازید و یا به احساسی که نسبت به خودتان دارید، توجه کنید. تمامی احساسات و انتخاب‌هایی که شما در زندگی‌تان دارید، با توجه به باورهای مرکزی و هسته‌ایتان شکل گرفته‌اند. 

بیشتر بخوانید : علت افسردگی

2. بررسی خاطرات دوران کودکی

خاطرات کودکی نقش تعیین کننده‌ای در شکل‌گیری باورها دارند. به عقیده روانشناسان انسان تا 7 سالگی یاد می‌گیرد و تا 70 سالگی آن‌ها را تکرار می‌کند. برای شناخت باورهای غلط و محدود کننده در زندگی به خاطرات دوران کودکی خود بازگردید.

3. کشف الگوهای تکرار شونده زندگی 

گاهی بروز اتفاقات در زندگی دارای یک دلیل تکراری می‌باشد که نیاز است برای شناخت باورهای محدود کننده در زندگی این الگوهای تکرار شونده را شناسایی کنید. از خودتان بپرسید که چه باورهایی درون شما وجود دارد که سبب بروز اتفاقات تکراری ناامید کننده می‌شود. برای آشنایی با علت نارضایتی از زندگی کلیک کنید.

4. شناخت محرک‌های احساسی

شنیدن برخی کلمات، عبارات، دیدن اقدامات و یا صداهای اطرافیان گاهی سبب بروز عکس العمل شدید در افراد می‌شود. در واقع اینها محرک‌های احساسی هستند که سبب بروز احساساتی همچون درد، ناراحتی، ترس، ناامیدی و یا حتی بی‌ارزشی در افراد می‌گردد. برای شناسایی باورهای محدود کننده خود باید بتوانید این محرک‌های احساسی را شناسایی کنید. چه چیزهایی در زندگی وجود دارد که احساسات ناخوشایندی را در شما ایجاد می‌کند. 

5.شناسایی فرض‌های خود تایید یا پیشگویی خود انجام

برخی از افراد قبل از اینکه در یک موقعیت قرار بگیرند، شروع می‌کنند به نقشه چینی و پیش گویی از اتفاقاتی که دیگران مسئول آن هستند. 

به عنوان مثال اگر قرار است در یک مصاحبه استخدامی شرکت کنند، پیش از حاضر شدن در جلسه مصاحبه، شروع به پیش بینی اتفاقات آینده می‌کنند. گفتن عبارت‌هایی همچون من شانس ندارم، رزومه‌ام هیچ گاه بررسی نخواهد شد، من مهارت و توانایی لازم را ندارم و … همه باورهایی پیشگویی کننده‌ای هستند که در مورد رفتار دیگران پیش بینی می‌شود.

6.تعریف‌هایی که شما را ناراحت می‌کند به یک باور غلط متصلند

برای همه پیش آمده که زمانی یک نفر در مورد آن‌ها تعریفی کرده است، اما آن‌ها ناراحت شده‌اند. در چنین مواقعی بهتر است فرد از خود سوال کند که چه تعریف‌هایی سبب ناراحتی او می‌شود. معمولا فهمیدن این موضوع انسان را به یک باور غلط می‌رساند که در ناخودآگاه او شکل گرفته است.

7.توجه به کلمات و یا ارزش‌های خود

معمولا هر فردی بر روی یک موضوع و یا ارزشی پافشاری و اصرار زیادی دارد. شاید این موضوع برای فرد چندان قابل تشخیص نباشد اما برای دیگران کاملا مشهود است.

به عنوان مثال ممکن است فردی دائما بر روی قدرت زنان تاکید داشته باشد و در حرف‌هایش به خانم‌های اطراف خود نیز توصیه کند که قوی باشند و به راحتی احساس ضعف و با شکست نکنند. این حرف‌ها می‌تواند نشات گرفته از یک باور درونی غلط و منفی مثل آسیب‌پذیر بودن زنان باشد. 

 

بیشتر بخوانید : خشم و افسردگی

 

لیست باورهای محدود کننده

شاید برای بسیاری این سوال به وجود آید که باورهای محدود کننده چه نوع افکار و باورهایی می‌باشند. به همین دلیل در این قسمت لیستی از باورهای محدود کننده را ارائه کرده‌ایم:

  • من هیچ وقت شانس ندارم.
  • پول ضامن خوشبختی نیست.
  • من همیشه شکست میخورم.
  • هیچ گاه اتفاق خوب در زندگی من نمی‌افتد. 
  • موفقیت برای من یک آرزو است. 
  • من از توانایی انجام کارها برخوردار نیستم.
  • رسیدن به پول و ثروت از عهده من خارج است.
  • به دست آوردن پول زیاد از راه درست امکان‌پذیر نیست. 
  • من بسیار زشت هستم و برای دیگران دوست داشتنی نیستم.
  • هیچکس به من اهمیت نمی‌دهد.
  • مجردی به معنای آزادی است و با ازدواج کردن محدود میشوم.
  • بعد از ازدواج نمی‌توانم ادامه تحصیل دهم.
  • من آدم گناهکاری هستم و خدا مرا دوست ندارد.
  • فقط کار دولتی خوب است که پیدا کردن آن سخت می‌باشد.
  • و …

برای آشنایی با نشانه های سندرم دختر خوب کلیک کنید.

نتیجه داشتن باورهای محدود کننده در زندگی

باورهای محدودکننده انسان، می‌تواند در زمینه‌های مختلفی همچون کسب و کار، رابطه عاشقانه، پول و ثروت و … وجود داشته باشد. باورهای غلط در هر زمینه‌ای می‌تواند مشکلات متعددی را ایجاد کند. به عنوان مثال ممکن است شما در ذهن خود این باور را داشته باشید که عشق خوب در این دنیا پیدا نمی‌شود؛ همین باور غلط سبب می‌شود شما به راحتی جذب هر فردی شوید و یا هیچ گاه نتوانید شریک مناسبی برای زندگی خود پیدا کنید. 

این باورهای غلط و محدود کننده تمامی جنبه‌های زندگی شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد و سبب می‌شود شما نسبت به توانمندی‌های خود ناامید و دلسرد شوید. 

برای آشنایی با راه های تغییر باورها کلیک کنید.

باورهای محدود کننده چگونه شکل می‌گیرند؟

سوالی که ممکن است برای بسیاری از افراد وجود داشته باشد این است که باورهای محدود کننده چگونه شکل می‌گیرند؟ یا منبع شکل گیری این باورها چیست؟ در پاسخ باید بگوییم که باورها موضوعی نیستند که در یک جریان ساده و طی یک روز ایجاد شوند. شکل گیری باورها سال‌ها زمان می‌برد. 

در واقع زمانی یک موضوع مدام تکرار شود، به مرور تبدیل به یک باور می‌شود. جالب است بدانید بسیاری از باورهای محدودکننده از سنین کودکی ایحاد می‌شوند و در ناخودآگاه انسان ثبت می‌گردند. در ادامه قصد داریم به عوامل مهمی که در شکل‌گیری باورهای محدود کننده نقش دارد، بپردازیم.

1.عوامل محیطی 

همانطور که اشاره کردیم منشا و ریشه بسیاری از باورهای محدود کننده مربوط به دوران کودکی است. باورهای انسان به صورت مثبت و منفی از دوران کودکی و در محیط خانواده، اجتماع، مدرسه و … شکل می‌گیرند.

مغز انسان در دوران کودکی در حال رشد است و آمادگی پذیرش هر حرف و عملی را دارد؛ به طوری که آن‌ها را در ضمیر ناخودآگاه قرار می‌دهد. برخی جملات همچون تو از عهده انجام کارهایت برنمی‌آیی، تو خیلی ترسو هستی، تو باهوش نیستی و نمی‌توانی با درس خواندن به جایی برسی، تو همیشه فقط خرابکاری می‌کنی و … شاید برای بسیاری از افراد در دوران کودکی تکرار شده باشد. شنیدن این جملات از والدین، معلم و … تبدیل به باورهای منفی و بازدانده در ضمیر ناخودآگاه افراد می‌شود.

2. باورهای محدود کننده به دلیل خود کم بینی

بسیاری از انسان‌ها خود را لایق بهترین اتفاقات زندگی نمی‌بینند و تصورشان این است که لیاقت رسیدن به پول و ثروت و داشتن یک زندگی خوب را ندارند.

بنابراین از دیگر علت‌های ایجاد باور های محدودکننده و منفی خود کم بینی است که طی آن فرد احساس می‌کند، نمی‌تواند زندگی همراه با آرامش و موفقیت تجربه کند. پیشنهاد می‌شود مقاله علت زودرنجی را بخوانید.

3.نداشتن مهارت

از دیگر موارد ایجاد باورهای محدود کننده و البته ناامیدی و یاس در کارها، نداشتن مهارت کافی است. در واقع زمانی که افراد در انجام کاری مهارت کافی نداشته باشند، احساس می‌کنند انجام آن کار از عهده آن‌ها خارج است و اصلا توانایی انجام هیچ کاری را ندارند. در حالی که باید از این افکار محدود کننده عبور کرد و به دنبال تحقیق، یادگیری و آموختن مهارت‌های جدید در زندگی رفت.

برای عضویت در کانال تلگرامی ذهن نو کلیک نمایید.

از بین بردن باورهای محدود کننده

باورهای محدود کننده عامل بازدارنده حرکت و رسیدن به موفقیت هستند. بنابراین باید شناسایی شوند و از بین بروند. در ادامه به راهکارهای از بین بردن باورهای محدود کننده پرداخته‌ایم:

1. بازیابی ذهن

اشاره کردیم که باورهای غلط از دوران کودکی در ناخودآگاه ایجاد می‌شوند؛ این موضوع به این معنی نیست که آن‌ها قابل تغییر نیستند و می‌توان با تمرین و تکرار آن‌ها را تغییر داد. 

هر فردی باید متناسب با محیطی که در آن زندگی می‌کند، باورهای محدود کننده خود را شناسایی نماید و با تغییر دادن آن‌ها به باورهای مثبت، زندگی خود را تغییر دهد. 

2. کسب دانش و مهارت

یکی از عوامل به وجود آورنده باورهای محدود کننده، نداشتن مهارت و دانش کافی است. بنابراین شما می‌توانید با پرداختن به علاقه‌مندی‌های خود سعی کنید باورهای مثبت را در وجودتان پرورش دهید.

3. جایگزینی عبارات منفی با مثبت

از نوشتن کمک بگیرید و سعی کنید افکار منفی خود را با افکار مثبت جایگزین کنید. بهتر است این نوشته‌ها جایی باشد که شما هر روز آن‌ها را ببینید. 

برای دریافت مشاوره در زمینه باورهای محدود کننده می‌توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن‌های ثابت با شماره 9099070354 تماس بگیرید.

 

 

سوالات متداول

باورهای محدود کننده به چه معناست؟

باور های محدود کننده به دسته ای از باورهای منفی گفته می‌شوند که از دوران کودکی شکل گرفته و در اثر تکرار در ضمیر ناخودآگاه ثبت شده‌اند. 

باورهای محدود کننده چگونه شکل می‌گیرند؟

ریشه شکل‌گیری باورهای محدود کننده به دوران کودکی، محیط زندگی، مدرسه و اجتماع باز می‌گردد.

مهارت همدلی به معنای این است که هر فردی در موقعیت‌های مختلف زندگی دیگران، توانایی تشخیص و درک عواطف و احساسات آن‌ها را داشته باشد و بتواند با استفاده از روش‌های درست و مناسب به آن‌ها پاسخ دهد. برخورداری از مهارت همدلی برای زندگی کردن، لازم و ضروری می‌باشد. متاسفانه زندگی‌های امروزی میزان استرس و اضطراب افراد را بیشتر کرده است؛ گاهی همدلی کردن با دیگران می‌تواند از میزان این استرس و اضطراب‌ها کم‌تر کند. کسانی که از مهارت همدلی برخوردار هستند، به دلیل همدلی کردن با اطرافیان‌شان، اغلب انسان‌های محبوب‌تر و مورد احترام‌تری می‌باشند و همین سبب افزایش اعتماد به نفس‌شان می‌گردد. مهارت همدلی مهارتی اکتسابی است و افراد می‌توانند با استفاده از راهکارهای مناسب آن را بیاموزند. اگر قصد دارید مهارت همدلی را در خود تقویت کنید، در ادامه راهکارهایی مفید برای افزایش مهارت همدلی ارائه کرده‌ایم. برای دریافت مشاوره تلفنی کلیک نمایید.

برای دریافت مشاوره در زمینه مهارت همدلی می‌توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت شهری با شماره 9099070354 تماس بگیرید.

 

منبع:  مهارت همدلی کردن

مفهوم مهارت همدلی

مهارت همدلی به توانایی درک و تشخیص احساس و تجربه دیگران گفته می‌شود. در واقع کسی که از مهارت همدلی کردن برخوردار است، می‌تواند خود را جای فرد مقابل بگذارد و به ماجرا از دید او نگاه کند. کسی که از مهارت همدلی برخوردار نیست و نمی‌تواند دیگران را درک کند، در واقع دارای یک کمبود در هوش هیجانی است.

درک دیگران و توانایی پاسخ مناسب به آن‌ها، می‌تواند ظرفیت فرد را در مواجهه با مشکلات بالا ببرد. در واقع کسی که همدلی کردن را آموخته است، راحت‌تر از دیگران با شرایط مختلف زندگی سازگار می‌شود. افزایش تحمل، درک و تحلیل بهتر شرایط، روابط احتماعی بهتر، عشق ورزیدن به دیگران و … همگی از تاثیرات مهارت همدلی کردن هستند.

رسیدن به مهارت همدلی نیازمند این است که فرد از ویژگی‌ها و تفاوت‌های فردی میان انسان‌ها، مطلع بوده و به خودآگاهی نیز رسیده باشد. در واقع فرد باید با خودآگاهی و شناخت روحیات و احساسات خود با دیگران همدلی کند. کسی که به خودآگاهی نرسیده باشد، در همدلی کردن نیز عاجز است.

مولفه های مهارت همدلی

همدلی کردن سه مولفه اصلی دارد که در ادامه آن‌ها را توضیح داده‌ایم:

  • همدلی شناختی : همدلی شناختی به معنای درک و تشخیص وضعیت دیگران می‌باشد.
  • همدلی عاطفی : همدلی عاطفی به معنای این است که فرد پس از درک کردن مشکل طرف مقابل، بتواند پاسخ مناسب را به او بدهد.
  • همدلی بدنی : همدلی بدنی نیز به واکنش‌های فیزیکی در پاسخ به حرف‌های طرف مقابل گفته می‌شود.

تنها نکته‌ای که باید به آن توجه داشته باشید، این است که همدلی و دلسوزی می‌تواند با یکدیگر مرتبط باشد اما تفاوت بسیاری با یکدیگر دارند. دلسوزی صرفا یک حرکت منفعلانه است اما همدلی و یا همدردی تلاش برای درک دیگران و پاسخ مناسب به آن‌ها است. پیشنهاد می‌شود حتما سایر با سایر مهارت های زندگی نیز آشنا شوید.

ویژگی افراد دارای مهارت همدلی

 

پیش‌تر اشاره کردیم که افراد با مهارت همدلی معمولا در میان همگان افرادی محبوب و قابل احترام هستند. با نگاه ریزبینانه‌تر این افراد دارای ویژگی‌های بسیاری هستند که در ادامه به آن‌ها پرداخته‌ایم.

  • درک دیگران و فکر کردن پیرامون احساس آن‌ها
  • برخورداری از مهارت گوش دادن فعال و شنیدن مشکلات دیگران
  • داشتن ارتباط اجتماعی بالا و برقراری رابطه با شمار بسیاری از افراد
  • برخورداری از مهارت در دوست‌یابی
  • علاقه به اطرافیان و عشق ورزیدن به آن‌ها
  • احترام گذاشتن و اهمیت دادن به اطرافیان
  • ارائه مشاوره و کمک به دیگر افراد
  • و …

کسی که از مهارت همدلی برخوردار است، همواره به رفاه و خوشبختی دیگر افراد نیز فکر می‌کند. حتی ممکن است فکر کردن به دیگران سبب تحریک بیش از حد احساسات او نیز شود.

مزایای مهارت همدلی

اینکه فردی بتواند احساسات و عواطف دیگر انسان‌ها و اطرافیان خود را درک کند و تشخیص دهد، دارای تاثیر بسیار زیادی در دیگر جنبه‌های زندگی او نیز است. در واقع همدلی کردن مزایای بسیاری دارد که در ادامه به برخی از مهم‌ترین آن‌ها اشاره کرده‌ایم:

  • افزایش اعتماد به نفس
  • احساس مفید و کارآمد بودن
  • کمک به دیگر افراد برای تصمیم‌گیری درست و بهتر
  • داشتن یک احساس مثبت همیشگی
  • و …

تقویت مهارت همدلی

مهارت همدلی آموختنی و اکتسابی است؛ به این معنا که افراد مختلف می‌توانند با تمرین کردن این مهارت را بیاموزند. در ادامه راهکارهایی که می‌تواند به یادگیری و یا تقویت همدلی در شما کمک کند را شرح داده‌ایم.

1. گوش دادن فعال

می‌توان گفت زمانی یک فرد از مهارت همدلی برخوردار می‌شود که ابتدا مهارت گوش دادن فعال را بیاموزد. گوش دادن فعال به این معنی است که شما پای حرف‌های طرف مقابل بنشینید و توجه کامل خود را به او بدهید. البته باید در زمان گوش دادن به حرف‌های طرف مقابل او را قضاوت نکنید و پاسخ‌های مناسبی را ارائه دهید.

برای گوش دادن فعال بهتر است تنها کاری که می‌کنید، گوش دادن باشد و طرف مقابل متوجه توجه و تمرکز شما شود. سعی کنید با حرکات چشمی و زبان بدن خود گوش دادن فعال خود را به طرف مقابل نیز نشان دهید. مثلا می‌توانید سر خود را به نشانه تائید تکان دهید.

در تمام مدتی که به حرف‌های او گوش می‌دهید، سعی کنید خود را جای او بگذارید تا به درک بهتری از شرایط برسید.

2. قضاوت نکردن

معمولا از ویژگی‌های بارز افرادی که از مهارت همدلی کردن برخوردار هستند، این است که حرف‌های طرف مقابل را گوش می‌دهند و سعی ندارند او را قضاوت کنند و یا در پاسخ او را نصیحت نمی‌کنند.

در واقع اغلب افراد وقتی در حال درد و دل هستند، یک گوش شنوا برای شنیدن حرف‌هایشان می‌خواهند تا سبک شوند. آن‌ها درست و غلط کار خود را می‌دانند و نیازی به شنیدن نصیحت و یا قضاوت شدن ندارند. برای همدلی کردن، فقط در صورتی که احساس می‌کنید راهکاری مفید دارید، می‌توانید به او بگویید.

3. تعصب نداشتن

کسانی از مهارت همدلی برخوردار هستند که این موضوع را بپذیرند هر فردی عقاید منحصر به فرد خودش را دارد و قرار نیست همه افراد مثل او فکر کنند.

بنابراین از لازمه‌های همدلی کردن این است که در زمان گوش دادن به حرف‌های دیگران تعصب نداشته باشید و حتی اگر با نظر و عقیده طرف مقابل، مخالف هستید به حرف‌های او گوش دهید. همدلی کردن به معنای پذیرش عقاید طرف مقابل نیست بلکه به معنای احترام گذاشتن به آن‌ها است.

4. تعادل در همدلی

همدلی کردن نیازمند پاسخ مناسب به حرف‌های طرف مقابل است. پاسخ مناسب به معنای رعایت تعادل نیز می‌باشد. یعنی فردی که شنونده حرف‌های طرف مقابل است باید نه خیلی بی‌تفاوت باشد و نه واکنش تندی را از خود نشان دهد. تعادل داشتن در همدلی می‌تواند این حس را به طرف مقابل القا کند که شما او را درک کرده‌اید.

5. انعکاس

برای اینکه بتوانید همدلی کردن خود را به طرف مقابل نشان دهید، می‌توانید از تکنیک انعکاس استفاده کنید. انعکاس دادن یا به صورت انعکاس احساس کردن می‌توانید به حرف‌های طرف مقابل گوش دهید و احساسات خود را منعکس کنید. همچنین مفهوم انعکاس محتوا به این معنی است که در تائید حرف‌های طرف مقابل شما هم موضوع را ادامه دهید.

اهمیت آموزش مهارت همدلی از دوره کودکان

همانطور که چندین بار اشاره کردیم مهارت همدلی، مهارتی آموختنی و اکتسابی می‌باشد؛ اما بهتر است این مهارت از دوره کودکی به افراد آموزش داده شود تا به عنوان ارزشی در وجود آن‌ها نهادینه گردد.

در واقع اهمیت این موضوع در این نکته می‌باشد که اگر افراد در سنین کودکی و زمانی که شخصیت آن‌ها شکل می‌گیرد، نتوانند با دیگران همدلی کنند؛ در بزرگسالی نیز به این مهارت دست پیدا نمی‌کنند و در واقع توانایی درک دیگران را نخواهند داشت.

بنابراین پدر و مادرها باید از دوره کودکی بر یادگیری مهارت همدلی در کودکان‌شان توجه داشته باشند. در صورتی که علاقه‌مند هستید این مهارت را به کودک خود بیاموزید اما روش آن را نمی‌دانید، می‌توانید از یک روانشناس کمک بگیرید.

مهارت همدلی موثرترین مهارت زندگی

 

گاهی از همدلی به عنوان موثرترین مهارت در زندگی یاد می‌کنند؛ چرا که بدین وسیله است که افراد می‌توانند احترام عمیق خود را به دیگران ابراز نمایند. همچنین این مهارت افراد را بسیار به دیکدیگر نزدیک کرده و گاها منجر به برقراری ارتباط میان آنها می‌گردد. از این رو تمرکز بر این موضوع از اهمیت زیادی برخوردار است.

انواع مهارت همدلی

مهارت همدلی خود شامل انواع مختلفی می‌شود. همه افراد به یک شکل با دیگران همدلی نمی‌کنند. گاهی عدم اطلاع از این موضوع است که دیگران را دچار سوتفاهم و ناراحتی می‌کند. همدلی عاطفی، جسمانی و شناختی از انواع همدلی محسوب می‌شوند که نحوه بروز آنها متفاوت است.

سطوح مختلف مهارت همدلی

نمی‌توان از همه افراد انتظار داشت تا به یک اندازه با ما همدلی کنند. در برخی از افراد اصلا این ویژگی وجود ندارد. گاهی افراد بسته به نسبتی که با ما دارند؛ تا حدی با ما همدلی می‌کنند. همدل شدن کامل را در افراد کمتری از اطرافیان خود می‌بینیم. فراموش نکنید که نزدیک ترین افراد زندگی شما، لزوما به طور کامل با شما همدلی نمی‌کنند. انجام اینکار بستگی به مهارت فرد در این زمینه دارد. همدلی پیشرفته، بالاترین سطح از همدلی است که در آن افراد برای کمک کردن هم تلاش زیادی کرده و به دیگران احساس ارزشمندی زیادی می‌دهند.

سخن آخر

از مهم‌ترین مهارت‌هایی که یک فرد باید از آن برخوردار باشد، مهارت همدلی کردن است. اگر احساس می‌کنید فردی را در اطراف خود ندارید که با شما همدلی کند، می‌توانید بدون ترس از قضاوت شدن و برای دریافت راهکارهای تخصصی، از مشاوره روانشناسی متخصصان مرکز مشاوره ذهن نو استفاده کنید.

برای دریافت مشاوره در زمینه مهارت همدلی می‌توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت شهری با شماره 9099070354 تماس بگیرید.

تاثیر ورزش بر افسردگی به شدت مورد توجه متخصصان سلامت روان قرار گرفته است. یکی از مشکلات روانی رایج در جامعه، افسردگی است. این بیماری اثرات مخرب زیادی بر ابعاد مختلف زندگی افراد مبتلا بر جا می‌گذارد؛ بنابراین برحسب حیطه‌های آسیب‌دیده زندگی اشخاص و نیز میزان اثرات آن، روش‌های‌درمانی متنوعی نیز برای آن در نظر گرفته شده است. یکی از راهکارهای‌درمانی افسردگی، ورزش کردن است. این روش علاوه بر بهبود وضعیت روحی بیمار، مزیت‌های دیگری نیز برای او دارد. لذا به عده زیادی از مبتلایان به‌عنوان روشی برای بهبود وضعیت خود توصیه می‌شوند. برای مطالعه بیشتر درباره روش های درمان افسردگی کلیک کنید.

برای دریافت مشاوره در زمینه تاثیر ورزش بر افسردگی می‌توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت شهری با شماره 9099070354 تماس بگیرید.

 

منبع:  تاثیر ورزش بر افسردگی

غلبه بر افسردگی با ورزش

یکی از درمان‌های رفتاری مناسب برای کاهش علائم افسردگی در افراد و نیز جلوگیری از وخیم شدن شرایط آن‌ها، انجام تمرین‌های بدنی است. در حقیقت، ورزش کردن درصورتی‌که به‌صورت مداوم تکرار شود، تأثیر زیادی روی وضعیت روانی و نیز جسمانی اشخاص می‌گذارد.

پژوهش‌های جدید نشان داده است که انجام فعالیت‌های وزشی علاوه بر تأثیری که بر وضعیت بدنی افراد دارد، موجب افزایش توانایی‌های مغز و بهبود کارکردهای آن شده و می‌تواند در حوزه معالجه مشکلات روانی همچون افسردگی، اضطراب و غیره یاری‌رسان باشند. البته در مورد بیمارانی که مبتلا به انواع شدید اختلالات روانی هستند توصیه می‌شود علاوه بر روش‌های درمانی رفتاری و نیز روان‌شناختی، حتماً از دارودرمانی نیز بهره‌مند شوند. برای آشنایی بیشتر با علائم افسردگی کلیک کنید.

چگونگی تاثیر ورزش بر افسردگی

ورزش کردن باعث افزایش ترشح هورمون‌های شادی‌آور در مغز، ازجمله سرتونین شده و موجب بالا رفتن اعتمادبه‌نفس می‌گردد. این فعالیت بدنی باعث بالا رفتن خود ارزشی افراد نیز گشته و باعث می‌شود تا آن‌ها احساس رضایت درونی بیشتری داشته باشند. درنتیجه اعتمادبه‌نفس بیماران افزایش یافته و از میزان هیجانات منفی شان کاسته می‌شود.

البته نکته قابل توجه در این مورد آن است که در خصوص افراد مبتلا به درجات شدید افسردگی نباید ورزش کردن به‌صورت افراطی انجام شود. به طور کلی میزان انرژی بیماران افسرده محدود است و درصورتی که تمام این نیرو صرف فعالیت‌های جسمانی و ورزش گردد، ممکن است در حیطه‌های دیگر زندگی آن‌ها اختلال ایجاد کند؛ بنابراین پیشنهاد می‌شود میزان و زمان مورد نیاز برای تمرین‌های ورزشی زیر نظر متخصصان و با مشورت آن‌ها انجام گیرد تا از حد اعتدال خود خارج نشود. برای دریافت مشاوره افسردگی کلیک کنید.

از اشکال دیگر تاثیر ورزش بر افسردگی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

افزایش کیفیت رابطه جنسی

یکی از نشانه های اولیه افسردگی از بین رفتن میل جنسی است. در واقع با ابتلا به افسردگی زندگی جنسی افراد نیز تحت تاثیر قرار می‌گیرد. اما با ورزش کردن نه تنها توانایی بدن افراد بیشتر شده بلکه میزان هورمون ها نیز تنظیم شده و افراد میل بیشتری برای برقراری رابطه جنسی پیدا می‌کنند.

حضور بیشتر در اجتماع

یکی دیگر از انواع تاثیر ورزش بر افسردگی این است که افراد به این دلیل بیشتر مجبور می‌شوند تا از خانه خارج شده و با دیگران تعامل کنند. از این رو از انزوا و گوشه گیری در آنان نیز جلوگیری می‌شود.

سالم تر شدن سبک زندگی

تاثیر ورزش بر افسردگی این است که به سبک زندگی افراد نظم و تحرک بیشتری بخشیده و باعث می‌شود تا افراد به طور کلی تلاش بیشتری کنند. در واقع فردی که ورزش می‌کند؛ باید به تغذیه و کیفیت خواب خود نیز اهمیت دهد. از این رو سبک زندگی بهتری را بعد از مدتی تجربه خواهد کرد.

عملکرد بهتر مغز و حافظه

افسردگی بر عملکرد مغز و حافظه نیز تاثیر دارد. اما بر اساس تحقیقاتی که در زمینه تاثیر ورزش بر افسردگی شده است؛ مشخص گردید که ورزش کردن به شکل های زیر می‌تواند منجر به بهبودی حافظه گردد.

  • خونرسانی بیشتر به مغز
  • تقویت قسمت هیپوکامپ مغز
  • بیشتر شدن خلاقیت و انرژی ذهنی
  • بیشتر شدن ارتباط بین سلول های مغزی

بیشتر شدن اعتماد به نفس

همچنین تاثیر ورزش بر افسردگی خود را به شکل بیشتر شدن اعتماد به نفس نیز نشان می‌دهد. این موضوع باعث می‌شود تا افراد راحت تر با سختی های افسردگی مقابله نمایند.

بهبود کیفیت خواب در افراد

همانطور که پیش تر هم به آن اشاره شده؛ تاثیر ورزش بر افسردگی در کیفیت خواب افراد نیز مشهود است و باعث می‌شود تا افراد افسرده خواب بهتری را تجربه کنند.

پیشگیری از پرخوری یا کم اشتهایی عصبی

از آنجایی ابتلا به افسردگی افراد را در معرض پرخوری یا کم اشتهایی قرار می‌دهد؛ تاثیر ورزش بر افسردگی از این موضوع جلوگیری کرده و میزان تعذیه و اشتهای افراد را تنظیم می‌کند.

اهمیت ورزش در بهبود افسردگی

بخشی از مزیت‌های انجام فعالیت‌های ورزشی توسط اشخاص مبتلابه افسردگی به شرح زیر است:

  • کاهش هیجانات منفی مانند غم و ناراحتی
  • کاسته شدن از احساس بی‌انگیزگی
  • افزایش تدریجی انرژی جسمانی
  • بالا رفتن اعتماد به نفس
  • به وجود آمدن حس موفقیت و خود ارزشی
  • بالا رفتن خلاقیت
  • کاهش علائم ناشی از اختلالات خوردن و خواب

در حقیقت با توجه به آن که افسردگی جزو شایع‌ترین اختلالات موجود در جوامع است، اغراق نخواهد بود اگر گفته شود که به همین نسبت نیز افراد جامع دچار بی‌تحرکی و نداشتن ورزش روزانه هستند.

تاثیر فعالیت‌های ورزشی برای کاهش افسردگی

 

طبق گزارش تحقیقات مختلف، بهترین فعالیت‌های ورزشی برای کاهش نشانه‌های افسردگی به شرح زیر است. اما اگر این ورزش ها مورد علاقه اتون نیست، می‌توانید به ورزش مورد علاقه خودتون بپردازید اما حتما در نظر داشته باشید که ورزش انتخابی باید موجب تحریک انتقال دهنده های مربوط به سروتونین، دوپامین، اندروفین و یا اپی نفرین شود.

یوگا

یوگا یکی از ورزش‌های مفیدی است که به‌صورت دقیق در مراقبت از سلامت روانی در کنار سلامت جسمانی یاری‌رسان است. این ورزش با کمک حرکات بدنی و مراقبه‌های ذهنی خود، فرد را در جهت داشتن روانی آرام راهنمایی می‌کند. در این فعالیت، از تکنیک‌های تنفس خودآگاه، تمدد اعصاب و ذهن آگاهی بهره برده می‌شود.

همچنین مربیان و متخصصان این ورزش اعتقاد دارند که با کمک یوگا می‌توان از پس مدیریت احساسات متنوعی همچون ناراحتی، خشم، اضطراب و افسردگی نیز برآمد.

ایروبیک و ورزش‌های هوازی

به‌طورکلی ماهیت ورزش‌های هوازی بر پایه حرکات جنبشی، شادی‌آور و پرهیجان است. به‌علاوه، اغلب این فعالیت‌ها همراه با آهنگ‌های ریتم دار و مفرح انجام می‌گیرند؛ بنابراین طبیعی است که افراد هنگام انجام این‌گونه ورزش‌ها، برای مدتی نگرانی‌ها و احساسات منفی خود را فراموش می‌کنند.

شنا و ورزش‌های آبی

پیشنهاد بسیاری از متخصصان حوزه سلامت روان در مورد کسانی که به خلق افسرده دچار شده‌اند، این است که با کمک شنا کردن خود را به آرامش روانی رسانده و از احساسات ناراحت‌کننده خود رها شوند. شنا کردن اغلب باعث افزایش رشد سلول‌های مغزی، بهبود کارکردهای ذهنی؛ ترشح بیشتر هورمون‌های شادی‌آور ازجمله اندورفین، افزایش سلامت جسمی و تناسب‌اندام می‌گردد.

ازآنجاکه شنا کردن و گذراندن زمانی در داخل آب باعث کاسته شدن از فشارهای عصبی فرد می‌شود، آب‌درمانی یکی از روش‌های مناسب اختلالاتی است که پایه عصبی دارند.

پیاده‌روی در طبیعت

پیاده‌روی و صرف زمانی برای گشتن در جنگل، کوه و… باعث افزایش پیوند انسان با مادر طبیعت می‌شود. این فعالیت برای تمام اقشار جامعه قابل استفاده است و همه مردم در سنین مختلف می‌توانند از آن بهره ببرند. این ورزش نوعی فعالیت ساده و هوازی به حساب می‌آید که علاوه بر بهبود وضعیت جسمانی اشخاص، به آن‌ها در به آرمش رسیدن ذهنی و افزایش خلق مثبت نیز کمک می‌کند.

تنیس

حالت هوازی بودن، سرگرم‌کنندگی و احساس نشاط حاصل از بازی تنیس باعث شده تا این ورزش تبدیل به یکی از مفیدترین فعالیت‌های بدنی درزمینهٔ بهبود علائم افسردگی گردد. علاوه بر این، از آنجا که تنیس نیاز به تمرکز و دقت بالایی دارد، انجام آن می‌تواند در بهبود کارکردهای عقلی، افزایش دقت و تقویت هر چه بیشتر قوای هوشی مؤثر واقع گردد.

ورزش‌ها و بازی‌های گروهی

بازی‌های گروهی همچون والیبال، بسکتبال، فوتبال و… فعالیت‌های اجتماعی و پرهیجانی هستند که برای کاهش احساسات منفی و ناراحت‌کننده بسیار کاربرد دارند. هیجان ناشی از این فعالیت‌ها باعث کاهش استرس ناشی از جنبه‌های مختلف زندگی می‌گردد.

همچنین این‌گونه ورزش‌ها به دلیل داشتن فعالیت‌های جسمانی زیاد، باعث بهبود هماهنگی بین جسم و ذهن، مغز و ماهیچه‌ها شده و به‌طور کلی موجب می‌گردند تا فعالیت‌های مغزی و در نتیجه هورمون شیمیایی بیشتر فعالیت کنند. درنتیجه به‌درمان اختلالات روانی ازجمله اضطراب و افسردگی کمک شایانی می‌کنند.

اهمیت ورزش در پیشگیری از ابتلا به افسردگی

ورزش کردن علاوه بر این‌که در کاهش نشانه‌های مشکلات روانی نقش دارد، نوعی عامل محافظتی در برابر دچار شدن به این بیماری‌ها نیز محسوب می‌شود. درنتیجه می‌توان برای پیشگیر از چنین اختلالاتی از ورزش و فعالیت‌های بدنی استفاده کرد.

در حقیقت، ورزش کردن علاوه بر اینکه باعث افزایش فعالیت‌های جسمی و مغزی می‌شود، ازآنجاکه در بالا بردن تعاملات اجتماعی نیز تأثیر دارد، باعث بهبود سطح ارتباطات فرد می‌گردد. درنتیجه به طرز چشمگیری از میزان گوشه‌گیری و انزوای افراد مستعد به افسردگی کاسته می‌شود.

میزان ورزش برای درمان افسردگی

یکی از سوالاتی که افراد در مورد تاثیر ورزش بر افسردگی دارند؛ این است که باید چه مقدار ورزش کنند تا افسردگی شان درمان شود! نکته ای که در اینجا وجود دارد؛ این است که میزان ورزش در این شرایط اهمیتی ندارد. همین که افراد در ابتدا شروع به فعالیت بدنی در خانه کرده و یا از خانه خارج شوند؛ کافی است. اما بعدتر می‌توانند میزان ورزش خود را افزایش داده و زمان بیشتری را به آن اختصاص دهند.

چطور قدم اول را برداریم؟

همیشه شروع کردن ورزش، دشوارتر از ادامه دادن به آن است. اما اگر افراد از میزان تاثیر ورزش بر افسردگی آگاه بودند؛ برای درمان این بیماری خیلی سریع تر اینکار را آغاز می‌کردند. در ابتدا بهتر است با گامهای کوچک شروع کرده و هدف های کوچک برای خود بگذارید. برای مثال روز اول تنها پنج دقیقه فعالیت داشته و هر روز کمی آن را افزایش دهید. همچنین در این مورد می‌توانید از روانشناس و یک مربی نیز کمک بگیرید.

سخن پایانی

تاثیر ورزش بر افسردگی بی نظیر بوده و به شکل های مختلفی ثابت شده است. با اینکه شروع اینکار برای افراد مبتلا به این بیماری دشوار است؛ اما با دیدن نتایج آن خود برای ادامه دادن مشتاق می‌شوند. بهتر است در کنار استفاده از روش های درمانی، افراد این راه را نیز حتما امتحان کرده و در ورزش کردن استمرار داشته باشند.

برای دریافت مشاوره در زمینه تاثیر ورزش بر افسردگی می‌توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت شهری با شماره 9099070354 تماس بگیرید.

آدم های احساساتی با نگاه متفاوتی به زندگی نگاه می‌کنند و ویژگی‌ها و خصوصیاتی که دارند سبب می‌گردد تا با دیگر افراد تفاوت‌هایی داشته باشند. اتفاقات مختلف در زندگی برای آدم‌های احساسی دارای احساسات بیشتری است و تفاوت‌های بیولوژیکی آن‌ها سبب شده تا در مواجه با این اتفاقات حساس‌تر باشند. آدم‌های احساسی به دلیل اینکه دلسوز و خلاق هستند، بیش از دیگران در معرض استرس و فشار روانی قرار می‌گیرند و به عبارتی آسیب‌پذیرتر هستند. برخلاف تصور بسیاری از مردم، درصد کمی از انسان‌ها احساساتی هستند. برای درک بیشتر این موضوع در ادامه این مقاله همراه ما باشید تا با خصوصیات و ویژگی‌های آدم های احساساتی بیشتر آشما شویم. اگر در این زمینه نیاز به تغییراتی دارید از مشاوره فردی استفاده نمایید.

برای دریافت مشاوره در زمینه آدم های احساسی می‌توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت شهری با شماره 9099070354 تماس بگیرید.

 

منبع:  نشانه های آدم های احساساتی

آدم های احساساتی

در علم روانشناسی به احساسات، هیجانات گفته می‌شود. هیجان در واقع به هر گونه واکنشی که در نتیجه اتفاقات محیط بیرون و یا تفکرات درونی در قالب شادی، غم، خشم، ترس و … بروز می‌دهد؛ گفته می‌شود. 

واقعیت این است که منشاء منطق و احساسات در انسان‌ها به صورت مستقل از یکدیگر هستند که افراد بالغ باید بتوانند میان آن‌ها تعادل ایجاد کنند. اما با این حال نیز برخی افراد به منطق و برخی دیگر به احساسات خود بهای بیشتری می‌دهند. 

در مورد آدم های احساساتی دیدگاه‌های متفاوتی وجود دارد، به طوری که برخی بر این باورند که این دسته از افراد درک عمیق‌تری از احساسات خود دارند و مغز آن‌ها اطلاعات را به طور دیگری پردازش می‌کند و عده‌ای دیگر نیز معتقدند که آدم های احساساتی نمی‌توانند رفتارهای خود را کنترل کنند در نتیجه گرفتار هیجانات خود می‌شوند.

ویژگی آدم های احساساتی

در آدم‌های احساساتی ، احساسات بر منطق غالب است به همین دلیل آن‌ها ویژگی و خصوصیات متمایزی دارند. در ادامه به مهم‌ترین ویژگی‌های آدم‌های احساساتی اشاره کرده‌ایم. برای پی بردن به ویژگی های فردی خود بر روی تست شخصیت شناسی کلیک کنید.

1. تصمیم گیری‌های ناگهانی

افراد احساساتی، تصمیم گیری‌های ناگهانی دارند. این دسته از افراد در رویارویی با اتفاقات به صورت ناگهانی و براساس هیجانات خود، تصمیم‌گیری می‌کنند. در مقابل افراد منطقی زمان بیشتری را برای فکر کردن در مورد کاری که قصد انجام آن را دارند، اختصاص می‌دهند. 

2. آدم های احساساتی به دیگران بیشتر اهمیت می‌دهند

روحیه هم نوع دوستی در آدم های احساساتی بسیار پررنگ است. معمولا این دسته از افراد دیگران را ناراحت نمی‌کنند و در مقابل سعی دارند برای خوشحالی آن‌ها تلاش کنند. معمولا آدم های احساساتی در کارها و تصمیم‌گیری‌های خود، دیگران را مدنظر قرار می‌دهند.

3. درک دیگران برای شان آسان تر است

آدم های احساساتی به دلیل توجه بیشتر به مسائل عاطفی، از مهارت همدلی برخوردار هستند. احساس همدلی در آدم های احساسی سبب می‌شود که درک بهتری نسبت به دیگران داشته باشند. 

4. نوسانات خلقی آدم های احساساتی

کسانی که احساساتی هستند، نسبت به دیگر افراد بیشتر دچار تغییرات خلق و خو می‌شوند. به این معنی که آن‌ها اگر یک فیلم غم‌انگیزی را تماشا کنند، ممکن است سریع از آن فیلم تاثیر بگیرند. 

اگر دیگران تلاش کنند می‌توانند با تحریک آدم های احساسی موافقت آن‌ها را جذب کنند. بنابراین احتمال سوء استفاده از آدم های احساسی بسیار زیادتر است و همگی آن‌ها باید تلاش کنند که مهارت کنترل احساسات را به دست آورند.

5. احساس مسئولیت

آدم های احساسی نسبت به شرایط دیگران و انواع مسائلی که پیرامون آن‌ها رخ می‌دهد، احساس مسئولیت می‌کنند. احساس مسئولیت در برابر دیگران ناشی از این است که آن‌ها توانایی درک دیگران را دارند و نمی‌توانند نسبت به هیچ موردی بی‌تقاوت باشند.

6. آدم های احساساتی در تعامل با دیگران راحت تر هستند

افراد احساساتی راحت‌تر می‌توانند با دیگران ارتباط برقرار کنند. هدف آن‌ها از تعامل با دیگران فقط صحبت کردن و درک شرایط آن‌ها است و کم‌تر به دنبال منافع و سود ناشی از آن رابطه هستند.

7. آدم های احساساتی ساده به نظر می‌رسند

آدم های احساساتی راحت‌تر از دیگر افراد، احساسات خود را بروز می‌دهند و همین سبب می‌شود که از نظر دیگر افراد ساده به نظر برسند؛ به عبارتی دارای پیچیدگی‌های روانی نیستند.

8. انجام رفتارهای کودکانه 

کودک درون آدم های احساسی بسیار فعال است؛ چراکه این دسته از افراد راحت‌تر از دیگران می‌توانند احساسات خود را رها کنند و رفتارهای کودکانه داشته باشند.

9. شدت بیشتر احساسات

اگر یک فرد احساسی با یک فرد منطقی در شرایط یکسان قرار بگیرند؛ آدم های احساسی در همان شرایط یکسان هیجانات خود را با شدت بیشتری بروز می‌دهند. به این معنی که اگر این افراد دارای هیجانات مختلفی شامل احساس عصبانیت، شادی، غم و … باشند؛ احساسات آن‌ها دارای شدت بیشتری است.

10. علاقه به هنر

آدم های احساساتی معمولا علاقه‌مند به هنر هستند و سعی می‌‌کنند در یکی از رشته‌های هنری فعالیت کنند. علاقه به هنر سبب می‌شود که آدم های احساسی توانایی بیشتری در درک زیبایی‌ها داشته باشند. 

11. ناتوانی آدم های احساسی در در نه گفتن

افراد احساساتی برای دیگران احترام و ارزش زیادی قائل هستند و شرایط آن‌ها را مقدم بر شرایط خود می‌دانند؛ به همین دلیل آدم های احساسی نمی‌توانند با گفتن نه، دیگران را ناامید کنند. معمولا آن‌ها افرادی خودخواه نیستند و در تصمیم‌گیری‌هایی که دارند دیگران را در الویت قرار می‌دهند.

12. پویایی

پویایی از دیگر ویژگی‌های آدم های احساسی است. این افراد در ذهن‌شان پرسش‌های بسیاری است که تمایل دارند پاسخ آن‌ها را به دست آورند. 

این دسته از افراد معمولا علاقه‌مند به درک و کشف مفهوم عمیق رازهای جهان هستی هستند و تمایل دارند مفهوم هر چیزی را عمیقا کشف کنند.

13. ابتلا به افسردگی و اضطراب

آدم های احساساتی نسبت به خوشان، توقع و انتظارات بالایی دارند. توقعات بالا سبب می‌شود که آن‌ها همیشه یک احساس اضطراب و استرسی داشته باشند. این احساس شکننده بودن می‌تواند سبب قرارگیری آن‌ها در معرض افسردگی و احساس اضطراب شود. برای آشنایی با راه های کنترل استرس کلیک کنید.

14. دوری از خشونت و بیرحمی

آدم های احساسی کم‌تر از دیگر افراد دچار خشم و یا بیرحمی می‌شوند. در واقع آن‌ها تمایلی به دیدن فیلم‌های خشن، جنایی و یا ترسناک ندارند. آدم های احساسی در برابر خشونت علیه حیوانات و یا کودکان نیز حساس هستند.

15. بی قراری در آدم های احساساتی

سیستم عصبی آدم های احساسی به شدت فعال است؛ به طوری که آن‌ها در برابر هرگونه هیجانات منفی و یا مثبت در زندگی‌شان بی‌قرار می‌شوند.

16. تحمل درد کم‌تر 

کسانی که احساساتی هستند در مقایسه با دیگران تحمل درد کم‌تری دارند. معمولا آدم های احساسی در برابر دردهایی همچون بدن درد، سر درد، آسیب دیدگی، مشکلات جسمی و … تحمل کم‌تری نسبت به دیگر افراد دارند.

17.حس ششم فعال

افراد احساساتی دارای حس ششم فعال‌تری هستند. به این معنی که آن‌ها قبل از اینکه اتفاقی بیافتد، می‌توانند واکنش دیگران را پیرامون آن اتفاق پیش بینی کنند.

سایر نشانه های آدم های احساساتی

18. علاقه ای به فیلم ترسناک ندارند

19. به راحتی نه نمی گویند

20. وجدان فعال تری دارند

21. مناظر و مفاهیم زیبا آن ها را عمیقا تحت تاثیر قرار می دهد

22. به راحتی گریه می کنند

23. آدم های احساساتی مودب هستند

24. انتقاد کردن برایشان رنج آور است.

25. آدم های احساساتی به هنر علاقه زیادی دارند.

26. نسبت به دیگران مشکلات جسمانی مثل سردرد بیشتر تجربه می کنند

27. هر چند وقت یکبار دچار به هم ریختگی خواب یا پرخوری یا کم خوری می شوند.

28. اینکه چه فکری درباره شان می کنند برای شان خیلی اهمیت دارد.

29. حریم شخصی خودشان برای شان اهمیت زیادی دارد.

30. بیشتر در معرض صدمات روحی قرار دارند.

31. ناعدالتی و ظلم در مورد هر کس آن ها را به شدت آشفته می کند.

32. از کنار مسائل ساده عبور نمی کنند.

33. خیلی زود قضاوت می کنند حتی اگر مدرک و شواهدی نباشد.

34. در روابط عاطفی به شدت نگران پس زده شدن یا تایید نشدن هستند.

35. آدم های احساساتی بیشتر به تنهایی تمایل دارند.

36. از پست های دیگران در فضای مجازی احساس ناخوشایند می کنند.

37. در نور زیاد، سر و صدای زیاد و بوهای تند آن ها را آزار میدهد.

38. خیلی اوقات احساسات منفی شان را مخفی می کنند و در خود پنهان می کنند. چراکه حس می کنند خیلی قوی هستند.

39. بیشتر موقع ها خودشان را از جنبه های مختلف زندگی مثل تحصیل، شغل، ازدواج و.. با دیگران مقایسه میکنند و این کار باعث احساس منفی در آن ها می شود.

40. به شدت از اینکه در موقعیت های مختلف پس زده شوند می ترسند.

41. توانایی کمی در منحرف کردن ذهن از افکار و احساسات منفی دارند.

42. احتمال اینکه دچار سوء تفاهم شوند زیاد است.

43.  آدم های احساساتی زود عاشق می شوند.

44. دلیلی بر خشنودی دیگران هستند.

45. پیچیدگی مسائل آن ها را نابود می کند.

46. بعضی از آنها نیاز به یک محرک خارجی مثل کافئین دارند.

47. یک راوی قحار هستند.

48. متوجه نکات ظریف می شوند.

49. حس ششم قوی دارند.

50. آدم های احساساتی راحت عصبانی و خشمگین می شوند.

برای دریافت مشاوره در زمینه آدم های احساسی می‌توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت شهری با شماره 9099070354 تماس بگیرید.

 

 

سؤالات متداول

آیا آدم های احساسی راحت‌تر می‌توانند با دیگران ارتباط برقرار کنند ؟

بله، آدم های احساسی توانایی درک و تشخیص احساسات دیگران را دارند. همین موضوع باعث می‌شود که آن‌ها بتوانند دیگران را درک کنند و ارتباط بهتری را برقرار کنند.

چرا افراد احساساتی نوسانات خلقی بیشتری را نسبت به دیگر انسان‌ها تجربه می‌کنند ؟

افراد احساساتی به دلیل اینکه بیشتر از دیگران انسان‌ها تحت تاثیر محیط خود قرار می‌گیرند، نوسانات خلقی بیشتری را نیز تجربه می‌کنند.

دندان درآوردن نوزاد یکی از مراحل چالش برانگیز در فرایند رشد جسمانی کودکان است که همواره نگرانی بزرگی برای والدین محسوب می‌شود. دندان درآوردن برای اولین بار در نوزادان با سختی های زیادی برایشان همراه بوده و منجر به بروز تغییرات زیادی می‌گردد. با اینکه این دوران کمی دشوار است اما تماشای فرایند رشد و تکامل کودک بسیار لذتبخش بوده و برای والدین خوشحال کننده است. در واقع دندان درآوردن موضوعی نیست که به صورت یک شبه اتفاق بیوفتد. تا زمان کامل شدن همه دندان ها تقریبا دوسال زمان نیاز است و برای هریک از این دندان ها کودک نشانه های مختلفی را طی می‌کند. از این رو بهتر است در این مورد دچار نگرانی نشده و حتما از یک متخصص کمک بگیرید. برای دریافت مشاوره تلفنی کودک کلیک کنید.

برای دریافت مشاوره در زمینه دندان درآوردن نوزاد می‌توانید در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت شهری با شماره 9099070354 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.

 

منبع:  دندان درآوردن نوزاد

دندان درآوردن نوزاد

دندان درآوردن نوزاد به معنی خارج شدن جوانه دندان های شیری از پوست لثه اوست. این جوانه ها از دوران بارداری در فک جنین شکل گرفته و بعد از تولد، شروع به رشد می‌کنند. در بیشتر موارد نوزادان از چهارماهگی تا یک سالگی شروع به دندان درآوردن می‌کنند.

به طور کلی در یک سالگی کودک باید چهار دندان داشته باشد. البته این زمان در همه کودکان ثابت نبوده و گاهی تحت تاثیر عواملی این اتفاق زودتر و یا دیرتر می‌افتد. وراثت یکی از عوامل تاثیرگذار در این مورد است. حتی گاهی در هفته های اول پس از زایمان شاهد رشد دندانها در نوزاد هستیم. از این رو والدین باید خود را برای این شرایط آماده کرده و اطلاعات لازم را کسب نمایند.

زمانبندی دندان درآوردن نوزاد

همانطور که در قسمت قبلی هم به آن اشاره شد؛ در ابتدا شاهد رشد چهار دندان جلویی در کودکان هستیم. این فرایند از چهارماهگی آغاز می‌شود؛ اما حتی اگر کودک تا 13 ماهگی دندان درنیاورد؛ بازهم جای نگرانی نیست. در برخی موارد شاهد بیرون زدن سفیدی دندانها در سه ماهگی هستیم اما تا ماه ها بعد دندانی بیرون نمی‌آید. از این رو مراحل دندان درآوردن نوزاد ، در کودکان مختلف متفاوت است و نباید نگران شد. اما در بیشتر موارد زمانبندی آن به شکل زیر است.

  • دو دندان جلویی فک پایین در سن 6 تا 10 ماهگی شروع به رشد می‌کنند.
  • دو دندان جلویی فک بالا در هشت تا سیزده ماهگی بیرون می‌زنند.
  • دندان ها کناری فک بالا و پایین در بازه زمانی هشت تا شانزده ماهگی شرع به رشد می‌کنند.
  • در 13 تا 19 ماهگی شاهد رشد دندان های آسیاب بالا و پایین هستیم. که البته آسیب های فک پایین زودتر از فک بالا بیرون می‌آیند.
  • دندان های نیش در 16 تا 23 ماهگی بیرون می‌زنند
  • آسیاب های دوم بالا و پایین نیز در 25 تا 33 ماهگی رشد می‌کنند.

نشانه های دندان درآوردن نوزاد

 

دندان درآوردن نوزاد با بروز نشانه هایی در کودکان همراه است. در واقع با بروز این علائم، والدین می‌توانند متوجه شوند که فرزندان شان در حال شروع این فرایند بوده و باید مراقبت های بیشتری در این زمینه انجام دهند. بسیاری از والدین مخصوصا در فرزندان اول، در این زمینه اطلاعاتی نداشته و با مشاهده این نشانه ها دچار نگرانی می‌شوند. اما باید بدانید که این نشانه ها طبیعی بوده و باید اجازه دهید تا این زمان سپری شود. برخی از این علائم شامل موارد زیر می‌شود.

افزایش بزاق دهان، به شکلی که کودک کنترلی بر آن نداشته و از دهان آن بیرون می‌ریزد

تحریک پذیر شدن لثه ها

قرمز شدن و تورم لثه ها

کودک تمایل دارد تا همه چیز را گاز بگیرد. برای اطلاع از دلایل گاز گرفتن کودک کلیک نمایید.

بی خوابی و بیقراری شبانه

برخی دیگر از علائمی که در این دوران شدیدتر بوده و بهتر است برای رفع آنها افراد از متخصص کمک بگیرند نیز شامل اسهال، تب و استفراغ می‌شود. این موارد ممکن است نشانه ای از ابتلا به بیماری دیگری باشند؛ از این رو در صورت مشاهده آنها بهتر است والدین به مراکز درمانی مراجعه کنند.

دیر و زود شدن دندان درآوردن نوزاد

همانطور که در قسمت های قبلی نیز به آن اشاره شد؛ نمی‌توان زمان دقیق و مشخصی برای دندان درآوردن نوزاد در نظر گرفت. اما بازه زمانی که برای آن در نظر می‌گیرند از چهار تا سیزده ماهگی است. اگر کودک قبل و یا بعد از این زمان نیز شروع به دندان درآوردن مشکلی ایجاد نمی‌شود. اما اگر تا 18 ماهگی شاهد بروز نشانه های دندان درآوردن در کودک خود نبودید؛ بهتر است به متخصص اطفال مراجعه کرده و این موضوع را پیگیری کنید. در این مورد باورهای اشتباهی وجود دارد که افراد معتقدند اگر کودک بسیار زود دندان درآورد؛ دندان های او از استحکام کافی برخوردار نیستند. اما این موضوع اصلا منشا علمی نداشته و ثابت شده نیست.

روش هایی برای کاهش درد ناشی از دندان درآوردن نوزاد

در زمان دندان درآوردن نوزاد ، راه هایی وجود دارد که می‌توان به او کمک کرد تا درد کمتری را تجربه کرده و به طور کلی راحت تر این دوران را پشت سر بگذارد. در این قسمت به توضیح این روش ها می‌پردازیم.

دندان گیرهای سرد

دندان گیرهای پلاستیکی از بهترین ابزارها در زمان دندان درآوردن نوزاد هستند که کودک با گاز گرفتن آنها می‌تواند لثه خود را خارانده و حتی آن را تحریک کند تا این فرایند تسریع شود. والدین می‌توانند این وسیله را درون یخچال گذاشته تا کمی خنک شده و سپس آن را به فرزند خود بدهند. در این حالت نوزاد درد کمتری را تجربه خواهد کرد.

ماساژ دادن لثه های نوزاد

والدین می‌توانند دستان خود را به طور کامل شسته و با انگشت تمیز خود، لثه نوزاد را به آرامی ماساژ دهند. برای اینکار از مسواک های انگشتی نیز می‌توان استفاده کرد.

توجه به تغذیه نوزاد

در این دوران بیشتر غذاهای سرد به کودک خود بدهید. در این حالت التهاب لثه ها کمتر شده و التیام می‌یابند. حتی می‌توانید ساقه کرفسی را درون یخچال گذاشته و به کودک بدهید تا هم از فواید آن برخوردار گردد و هم به وسیله آن لثه خود را ماساژ دهد. برای آشنایی با مناسبت ترین غذای کودک زیر یک سال کلیک کنید.

استفاده از مسکن ها

والدین می‌توانند تحت نظر پزشک از داروهای مسکن نیز استفاده کنند. در بیشتر موارد برای کودکان در این دوران شربت استامینوفن تجویز می‌شود. اما در استفاده از داروها نباید زیاده روی کرد.

استفاده از آرامبخش های موضعی

پمادها موضعی نیز برای دندان درآوردن نوزاد وجود دارد که استفاده از آنها یک، یا دوبار در روز مانعی ندارد. اما نباید بیش از این مقدار از آنها استفاده کرد. بهتر است از این دارو قبل از خواب استفاده کرد تا از بروز درد در حین شب جلوگیری نماید.

روش های مراقبتی بعد از دندان درآوردن نوزاد

 

بعد از دندان درآوردن نوزاد ، مراقبت از آنها نیز اهمیت دارد. چرا که دندان های شیری بسیار ضعیف و آسیب پذیر هستند. کودکان در این دوران توانایی زیادی در نگهداری از دندانهای خود ندارند. از این رو این والدین هستند که باید آنها را تشویق به مسواک زدن کرده و یا برایشان مسواک بزنند. همچنین به تغذیه آنان نیز توجه کنند. یکی دیگر از راه های مراقبت از دندان های شیری استفاده از فلوراید است که کودکان به دلیل مزه آن، تمایلی به استفاده از آن ندارند. اما بهتر است در هفته یکبار یا دوبار از آن نیز برای کودک استفاده کنید.

پیامدهای ناشی از دندان درآوردن نوزاد

در دوران دندان درآوردن نوزاد ، سیستم ایمنی بدن او بسیار ضعیف بوده و ممکن است دچار مشکلات مختلفی گردد. به طور کلی این فرایند با بروز مشکلات دیگری نیز برای کودک همراه است. تغییر خلق و خوی نوزاد به صورت ناگهانی، بروز کیست های رویشی، ابتلا به سرماخوردگی، بروز مشکلاتی در سیستم گوارشی و معده از این دست محسوب می‌شوند.

سخن پایانی

در حین دندان درآوردن نوزاد، با اینکه استرس و فشار زیادی را تحمل می‌کنید؛ اما باید با حفظ آرامش در کنار او بوده و کمک کنید. از طرفی هیچ اقدامی را بدون مشورت پزشک کودک انجام ندهید. در این زمینه اطلاعات غلط زیادی وجود دارد که ممکن است منجر به سخت تر شدن شرایط برای شما و کودک تان شود. از این رو به هیچ یک از آنها توجه نکرده و همواره با یک متخصص کودک در ارتباط باشید.

برای دریافت مشاوره در زمینه دندان درآوردن نوزاد می‌توانید در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت شهری با شماره 9099070354 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.

دعوای بین فرزندان یکی از مسائلی است که همه ما در خانواده تجربه می‌کنیم. اگر شما بیشتر از یک فرزند داشته باشید دیر یا زود با اختلاف‌های میان آن‌ها روبه‌رو می‌شوید. بااین‌حال بسیاری از والدین نمی‌دانند که در مقابل این شرایط چطور رفتار کنند. دعوای بین فرزندان به همان اندازه که موضوع ساده‌ای است اگر به‌درستی مدیریت نشود می‌تواند مشکلات بسیاری را به همراه داشته باشد. ازیک‌طرف اگر در این دعواها دخالتی نداشته باشید ممکن است یکی از فرزندانتان از این شرایط آسیب ببیند. از طرف دیگر دخالت شما می‌تواند باعث شود فرزندانتان احساس کنند شما در حال طرفداری از یکی از آن‌ها هستید. به همین خاطر والدین معمولاً در این موقعیت‌ها دچار احساس تعارض و درماندگی می‌شوند. در صورتی که در این زمینه در خانواده تان دچار مشکل شده‌اید، از مشاوره کودک تلفنی استفاده بفرمایید.

برای دریافت مشاوره در زمینه دعوای بین فرزندان می‌توانید در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی کودک از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت شهری با شماره 9099070354 جهت ارتباط با برترین متخصصان کلینیک تخصصی ذهن نو تماس حاصل نمایید.

 

منبع:  دعوای بین فرزندان را چطور مدیریت کنیم

چرا باید دعوای بین فرزندان را مدیریت کرد؟

تحمل دعوا و مرافه بین بچه ها در کنار احساس مادرانه در جهت حفظ آرامش و عدالت، کار آسانی نیست. کودکان ممکن است در هر سنی با یکدیگر دعوا کنند و گاه می‌بینیم که آسیب های جدی وارد می‌کنند. پدر و مادر اگر در این بین طرف کشی کنند و یا بخواهند جانب دارانه رفتار کنند، شاید موفق شوند در کوتاه مدت به اختلافات پایان دهند؛ اما در بلند مدت متوجه آسیب های روانی فرزاندشان خواهند شد.

دلایل دعوای بین فرزندان را بیابید

جلب‌توجه والدین

روانشناسان معتقدند یکی از مهم‌ترین دلایل اختلاف و دعوای بین فرزندان انحصارطلبی است. کودکان معمولاً دوست دارند تمام توجه و محبت والدین را برای خودشان داشته باشند و این باعث می‌شود بسیاری از مواقع با یکدیگر درگیر شوند. به همین خاطر معمولاً تولد فرزند کوچک‌تر باعث می‌شود که بزرگ‌ترها احساس خطر کنند و رابطه خوبی با خواهر یا برادر کوچک‌ترشان نداشته باشند. درنتیجه اگر می‌خواهید رابطه میان فرزندانتان را مدیریت کنید سعی کنید شرایط مساوی برای همه آن‌ها در نظر بگیرید.

مسیر طبیعی رشد

اختلاف میان بچه‌ها در کنار مشکلاتی که دارد تا حد زیادی به رشد آن‌ها هم کمک می‌کند. این اختلاف‌ها یک واکنش طبیعی هستند که باعث می‌شود فرزندانتان روش‌های حل مسئله و همین‌طور دفاع کردن از حقوق خود را یاد بگیرند. به همین خاطر بسیاری از روانشناسان معتقدند که خیلی اوقات لازم نیست شما در دعوای میان فرزندانتان دخالت کنید. بلکه با کمی صبوری به آن‌ها اجازه بدهید که خودشان مشکلات پیش‌آمده را به شکلی حل کنند. پیشنهاد می‌شود حتما مقاله دخالت والدین در دعوای بچه ها را نیز بخوانید.

نقش والدین در دعوای بین فرزندان

همان‌طور که گفتیم اختلاف و دعوای بین میان فرزندان گاهی اوقات والدین را در یک دوراهی قرار می‌دهد. ترس از آسیب دیدن فرزندان یا نکات تربیتی که می‌خواهیم به آن‌ها آموزش بدهیم باعث می‌شود در دعواها مداخله کنیم. بااین‌حال دخالت مستقیم شما می‌تواند پیامدهای منفی بسیاری داشته باشد. همان‌طور که گفتیم اختلاف میان فرزندان معمولاً به این خاطر است که آن‌ها تمام توجه شما را برای خودشان می‌خواهند.

این درحالیست که دخالت شما در دعوای آن‌ها باعث می‌شود احساس کنند، شما در حال جانب‌داری کردن از دیگری هستید؛ و این موضوع می‌تواند خشم و ناراحتی آن‌ها را چندین برابر کند. مشاورین کودک معتقدند بهترین راه‌حل برای کاهش دعوا میان فرزندانتان این است که از روش‌های غیرمستقیم استفاده کنید. برای مثال از طریق آموزش همدلی یا راه‌های حل مسئله به آن‌ها دلایل اصلی اختلافات را از بین ببرید.

برای آشنایی با راه های کاهش سختی های بچه داری کلیک کنید.

دعوای بین فرزندان | دعوا با فرزندان خانواده‌های دیگر

سخت‌تر از دعوا میان فرزندانتان این است که ببینید آن‌ها با سایر کودکان دچار اختلاف شده‌اند. این شرایط گاهی باعث می‌شود شما از رفتار دختر یا پسرتان خجالت بکشید؛ گاهی اوقات هم به خاطر زورگویی یا بدرفتاری بچه‌های دیگر با فرزندتان دچار استرس می‌شوید. بااین‌حال بسیاری از ما در این شرایط نمی‌توانیم واکنش درستی داشته باشیم. ممکن است بیش‌ازحد از دیگران عذرخواهی کنید. بعضی وقت‌ها هم ما علی‌رغم اینکه عصبانی هستیم اما از سایر پدر و مادرها خجالت می‌کشیم و رفتار اشتباه فرزندانشان را به آن‌ها یادآوری نمی‌کنیم. سؤال اینجاست که در این شرایط چه باید کرد؟

روانشناسان کودک معتقدند دعوای فرزند شما با سایر کودکان نیز درست مانند دعوای آن‌ها با خواهر و برادرها بخش طبیعی از فرایند رشد است و بهتر است تا جای ممکن در آن مداخله نکنید. اما اگر احساس می‌کنید شرایط به شکلی است که کنترل اوضاع دارد از دستتان خارج می‌شود و ممکن است به هم آسیب برسانند بهتر است با والدین کودک دیگر صحبت کنید. اینکه شما از آن‌ها بخواهید رفتار کودکشان را کنترل کنند یا به او تذکر بدهند موضوعی نیست که بخواهید از آن خجالت بکشید. سعی کنید با یک بیان مناسب و بدون اینکه تنشی ایجاد کنید از آن‌ها بخواهید به فرزندشان تذکر بدهند.

هرگز فرزندتان را تشویق نکنید که در این شرایط درست مانند کودک دیگر رفتار پرخاشگرانه داشته باشد. این کار شما باعث می‌شود کودک از همین سنین یاد بگیرد که پرخاش کردن به دیگران کار اشتباهی نیست و این موضوع احتمالا تا بزرگسالی در شخصیت او باقی خواهد ماند.

بیشتر بخوانید : آموزش پدر و مادر

راه های مدیریت دعوای بین فرزندان

انتظار نداشته باشید که کودکان خود به خود مهارت ها و مسائل منطقی را یاد بگیرند. حتی اگر موضوعی را بدانند هم برای اجرای آن نیاز به تمرین دارند. بنابراین شما به عنوان والد باید برای مدیریت دعوای بین فرزندان روش های به خصوصی به کار ببرید. در ادامه چند پیشنهاد کاربردی به شما داده ایم. اما بهتر است حتما مطالعات بیشتری کرده و از متخصصان روانشناسی کمک بگیرید.

1- آموزش به کودکان

شاید فرزندتان در سنین بالاتر بالاخره یاد بگیرد که چگونه در زمان اختلاف مسائلش را حل و فصل کند. اما قطعا کودک و نوجوان شما نیاز به آموزش دارند. بنابراین باید به او بگویید که در زمان اختلاف و دعوا برای مثال به حرف های طرف مقابل گوش بدهد. با فحاشی و رفتارهای تند نه نظر خواهر یا برادرش را می شوند و نه به نتیجه خواهد رسید.

این آموزش ها و تمرین نحوه مذاکره و ارائه دلیل و رسیدن به یک نتیجه منطقی باعث می شود که در آینده کودک شما تبدیل به فردی شود که می تواند در محل کار و سایر موقعیت های زندگی مشکلات اش را به بهترین نحو حل نماید.

2- نمایان کردن جلوه های زیبای روابط خواهر و برادری

باید به کودکان خود توضیح دهید که چقدر روابط خواهر و برادری اهمیت دارد و موجب گرم شدن کانون خانواده می شوند. حضور آن ها درست مانند اعضای یک تیم ورزشی موجب برد تیمشان خواهد شد. به آن ها بگویید که همانطور که یک تیم ورزشی برای رسیدن به هدف باید با هم کار کنند و به جلو بروند، خانواده هم برای داشتن آرامش و خوشحالی نیاز داره که همه اعضایش همدیگر را دوست داشته باشند. به هم احترام بگذارند و از خواسته های یکدیگر حمایت کنند.

3- اقدام و مداخله به موقع

شاید از آن دست والدینی باشید که اعتقاد دارند “باید بچه ها را به حال خودشان گذاشت و در دعوای آن ها دخالت نکرد. تا این گونه از پس مشکلات شان برآیند”.  بله این عقیده تا حدودی درست است. اما وقتی که شما آموزه های لازم را داده باشید. همچنین وقتی که دعوا بالا گرفت و تبدیل به زد و خورد یا فحاشی شد؛ والدین سریعا باید مداخله کنند. 

اگر در حین دعوای بین فرزندان حضور نداشتید، حتما زمان دیگری را برای رسیدگی به دعوای آن ها اختصاص دهید. حتما درباره راه های از بین بردن دعوای خواهر و برادر هم بخوانید.

4- شنیدن حرف های دو طرف

در هر دعوای بین فرزندان دو طرف وجود دارد. خیلی مهم است که شما بتوانید بین آن دو عدالت را برقرار کنید. برای این منظور حتما به حرف های دو طرف گوش دهید. اجازه ندهید هر کدام وسط حرف دیگری بپرد. کاری کنید که کودک احساس کند حرف هایش بدون قضاوت شنیده می شود. بیشتر کودکان همین که والدین حرف های آن ها را می شنوند تا حد زیادی آرام می شوند. اما بازخورد شما همچنان اهمیت دارد. تا زمانی که منصفانه و درک احساسات دو طرف رفتار کنید، مشکلی پیش نخواهد آمد.

5- تعیین قوانینی برای بحث ها و موضوعات اختلاف

بهتر است در خانه و خانواده برای اعضا قوانینی تعیین کنید که حتی هنگام دعوا حق ندارند از آن ها تخطی کنند. برای مثال فحاشی، پرت کردن اشیا، خشونت کلامی یا فیزیکی و… را ممنوع کنید. در صورت نقض هر کدام از قوانین مجازاتی در نظر بگیرید. همچنین به کودکان بگویید که آیا دوست دارند طرف مقابلشان هم اینگونه رفتار کند؟

6- ریشه یابی مساله

هنگامی که دعوای بین فرزندان بالا می گیرد؛ ممکن است مساله اصلی به کل فراموش شود. پس از آن ها ابتدا بخواهید که دلیل اختلاف شان را بیان کنند. از آن بخواهید تمرکز کنند و دلیل اصلی چیزی که باعث عصبانیت شان شده را بیان کنند. این کار باعث می شود که کودک دید عمیق تری نسبت به خودش هم پیدا کند. 

7- دریافت پیشنهادات خود کودکان

بهتر است همیشه شما کسی نباشید که راه حل پیشنهاد می دهد. از خلاقیت و هوش کودکان استفاده کنید. برای حل دعوای بین فرزندان از آن ها بخواهید به شما پیشنهاد بدهند که چه کاری بهتر است. برای این کار آن ها را به آرامش دعوت کنید و از پیشنهادات خود آن ها استفاده کنید. از کودک بخواهید خودش را جای طرف مقابل بگذارد اینگونه پیشنهاد منصفانه تری خواهید شنید.

8- الگویی مناسب برای فرزندان باشید

با وجود تمام اقدامات فوق اگر شما به عنوان پدر و مادر نتوانید الگوی مناسبی برای فرزندان باشید، انتظار نداشته باشید که آن ها رفتاری متفاوت با شما داشته باشند. آن ها تمام رفتارها و حرف های شما را می بیننند و می شنوند؛ پس اگر شما در دعواهایتان به دیگران احترام بگذارید، در آرامش حرف های تان را بزنید، در زمان نیاز اشتباهات تان را بپذیرید و سعی در جبران آن ها داشته باشید؛ قطعا فرزندان شما نیز به همین منوال رفتار خواهند کرد.

برای کاهش دعوای بین فرزندان عادت های زیر را در خود تقویت کنید

  • هرگز فرزندان تان را با هم مقایسه نکنید.
  • تفاوت های آن ها را بپذیرید و بر نقاط قوت آن ها تکیه کنید.
  • احترام گذاشتن و رفتار مودبانه را در جای جای زندگی شان آموزش دهید.
  • به آن ها یاد دهید که چطور بدون بی احترامی نظرات خودشان را بیان کنند و مخالفت کنند.
  • به آن ها اهمیت روابط خانوادگی را توضیح دهید.
  • اوقاتی را برای خوشی و وقت گذرانی همه اعضای خانواده با یکدیگر را مشخص کنید.

چه زمانی به خاطر دعوای بین فرزندان از مشاور کمک بگیرم؟

دعوای بین فرزندان بسیاری از مواقع برای والدین تبدیل به یک موضوع ترسناک می‌شود. آن‌ها نگران این هستند که شاید فرزندشان بیش‌ازحد پرخاشگر است یا شاید هرگز قرار نباشد که این دعواها تمام بشوند. به همین خاطر یک سؤال رایج در میان این والدین این است که چه زمانی از یک روانشناس کمک بگیرند؟ همان‌طور که گفتیم این دعواها بسیاری از مواقع بخشی از فرایند رشد فرزند شما هستند و دیر یا زود تمام خواهند شد. بااین‌حال شما می‌توانید در هر یک از شرایط زیر از یک مشاور کودک یا خانواده کمک بگیرید.

پرخاشگری‌های بیش‌ازحد

اگر احساس می‌کنید در دعوای بین فرزندان تان شدت پرخاشگری در یکی از آن‌ها بیش‌تر ازحد کنترل رسیده، بهتر است راجع به این موضوع از مشاوره بگیرید. رفتارهایی که بیش‌ازحد پرخاشگرانه هستند می‌توانند نشانه‌هایی از بیماری‌های روحی مختلف مانند افسردگی یا اختلال سلوک باشند.

برای اطلاع از راه های توقف دعوای دوقلوها کلیک کنید.

پرخاشگری در محیط‌های مختلف

اگر فرزند شما به‌جز دعوا و اختلاف با خواهر و برادر خود در محیط‌های دیگر نیز از خودش پرخاشگری نشان می‌دهد یا احساس می‌کنید آستانه تحمل پایینی دارد بهتر است راجع به این موضوع از یک مشاور کمک بگیرید.

بهبود رابطه میان اعضای خانواده

مشاورین تنها در شرایطی که شما در یک بحران قرار می‌گیرید برای کمک حاضر نمی‌شوند. بسیاری از مواقع کمک گرفتن از یک مشاور به شما کمک می‌کند تا از حوادث ناشی از دعوای بین فرزندان پیشگیری کنید. به همین خاطر اگر می‌خواهید رابطه میان اعضای خانواده خود به‌خصوص فرزندانتان را بهتر کنید نیز می‌توانید از یک مشاور کمک بگیرید.

مشاورین به‌خوبی می‌توانند به شما کمک کنند تا روش‌های حل مسئله و از بین بردن اختلافات را به فرزندانتان آموزش بدهید و از پرخاشگری‌های میان آن‌ها جلوگیری کنید. در صورتی که این شرایط موجب خستگی شما شده، پیشنهاد می‌شود که مقاله خستگی از بچه داری نیز بخوانید.

برای دریافت مشاوره در زمینه دعوای بین فرزندان می‌توانید در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی کودک از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت شهری با شماره 9099070354 جهت ارتباط با برترین متخصصان کلینیک تخصصی مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.

 

سؤالات متداول

چطور به دعوای بین فرزندانم خاتمه بدهم؟

تا جای ممکن سعی کنید به‌صورت مستقیم در این دعواها دخالت نکنید. زیرا این کار شما باعث می‌شود که فرزندانتان احساس کنند شما در حال جانب‌داری از یکی از آن‌ها هستید. بهتر است از رفتارهایی مثل آموزش حل مسئله یا ایجاد احساس همدلی در آن‌ها استفاده کنید.

زیاد سوال پرسیدن کودک مشکل یا اختلالی نیست که شما به دنبال درمان باشید. اما راهکارهای کمک‌کننده برای مدیریت این وضعیت وجود دارد. علل مختلفی از جمله هوش بالا، کنجکاوی، ترس و جلب توجه باعث ایجاد این رفتار می‌شود. والدینی که از سوالات زیاد کودک خود رنج می‌برید بهترین توصیه من به شما دریافت کمک از یک روانشناس و بالا بردن آگاهی خودتان است. برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه حتما برای دریافت خدمات مشاوره تلفنی کودک اقدام کنید. در ادامه علت و راه های مدیریت این وضعیت را شرح داده ایم.

برای دریافت مشاوره در زمینه زیاد سوال پرسیدن کودک می‌توانید در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی کودک از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت شهری با شماره 9099070354 جهت ارتباط با برترین متخصصان کلینیک تخصصی ذهن نو تماس حاصل نمایید.

 

منبع:  علت زیاد سوال پرسیدن کودک

علت زیاد سوال پرسیدن کودک

دلایل زیادی وجود دارد که باعث زیاد سوال پرسیدن کودک می‌شود. شما با آگاهی از این علت‌ها قادر به جهت دهی مناسب به سوالات و افکار کودک تان خواهید بود. در ادامه به این دلایل اشاره کرده‌ایم.

برای آشنایی با راه های مقابله با سختی های بچه داری کلیک کنید.

1. هوش بالا

یکی از دلایل زیاد سوال پرسیدن کودکان ، هوش زیاد آن‌ها است. حرف‌زدن کودک در سنین پایین بر توانایی شنیداری، گفتاری و مهارت های رفتاری کودک نقش دارد. کودکانی که در سنین مناسب شروع به صحبت نمی‌کنند در رشد ارتباطی و کلامی اختلال دارند.

2.ترس 

برخی از کودکان به علت ترس‌های که دارند شروع به مکالمه های طولانی می‌کنند. مثلا کودکی که از تاریکی هراس دارد، شب ها با والدین خود زیاد حرف می‌زند تا بر ترس خود غلبه کند.

3. کنجکاوی

حس کنجکاوی در کودکان باعث زیاد سوال کردن می‌شود. کودکانی که در مورد همه چیز در جستجوی جواب هستند و کنجکاوی می‌کنند، زیاد سوال می پرسند. کودکان همیشه به دنبال جواب از والدین هستند و همیشه فکر می‌کنند که جواب همه سوالات را شما می‌دانید.

4.جلب توجه

کودکانی که فرزند اول هستند و در آینده صاحب خواهر یا برادر می‌شوند. برای جلب توجه والدین و سرکوب حسادت شان زیاد حرف می‌زنند.

5. دوری از والدین

زمانی که ساعت های زیادی از کودک خود دور هستید، مهمانی و خوشگذرانی و غافل‌ماندن از کودک، او را متمایل به سوال پرسیدن و زیاد حرف‌زدن سوق می‌دهد. کودک در این شرایط به دنبال جلب توجه و جلب رضایت‌والدین هست.

حتما مقاله راه های برخورد با پرحرفی کودکان را هم بخوانید.

چگونگی با کودکی زیاد سوال می پرسد رفتار کنیم؟

بسیاری از والدین به دنبال راهکار برای برخورد با سوالات زیاد کودک خود هستند. زیاد سوال کردن کودک شما دلیل خوبی برای پرخاشگری نیست. پس به چند راهکار زیر توجه نمایید.

احترام به عقاید: به علایق و عقاید کودک خود احترام گذارید. بسیاری از والدین با برخورد دعوا و فریاد کودک را از خود دور می‌کنند. بازی های کلامی روش مناسبی برای برخورد با زیاد سوال پرسیدن کودک است.

برچسب زدن ممنوع: به هیچ وجه به کودکتان برچسب نزنید. با گفتن کلماتی مانند پر چانه، پر حرف و … . از او تشکر کنید که نظراتش را با شما در میان می‌گذارد.

بازی سکوت: با بازی و تمرین به کودک خود سکوت را آموزش دهید. به او بگویید که در چه مکان و زمانی سکوت کردن بهتر است. برای تاثیر بیشتر بازی سکوت، زمان‌های مشخصی را برای دادن‌جایزه هرچند کوچک به کودک در نظر بگیرید.

کنترل کودک: شما هیچ گاه مانع صحبت کودک خود نشوید. اما به او آموزش دهید که سوال کردن در چه موقعیتی درست است. چه حرفی را در چه مکانی نباید زد و چه حرفی را باید زد. آموزش موقعیت ها برای مکالمه و صحبت بهترین راهکار است.

برای از بین بردن تمام خستگی از بچه داری کلیک کنید.

مزایا و معایب زیاد سوال پرسیدن کودک

زیاد سوال کردن کودک مزایا و معایبی دارد. شما با توجه به شخصیت فرزندتان می‌توانید آن را تبدیل به فرصت مناسب بکنید. در ادامه به مزایا و معایب زیاد سوال کردن کودک پرداخته‌ایم.

مزایا زیاد سوال پرسیدن کودک:

  • توانایی برقراری ارتباط با دیگران
  • اعلام نظر در موارد گوناگون
  • هر چه در قلب و ذهنش باشد به شما خواهد گفت
  • تخلیه درونی موجب سلامت روان در کودک می‌شود
  • کودکان با این کار به والدین خود اجازه سوال و گفتگو می‌دهند
  • کودکان پرحرف نمی‌گذارند والدین خسته بشوند
  • در سرگرمی والدین نقش دارند
  • سوال پرسیدن کودکان در سنین کمتر شیرین و جذاب است
  • در بزرگسالی نیز از عزت نفس بالایی برخوردار خواند شد

معایب زیاد سوال پرسیدن کودک:

  • بر حریم خصوصی اثر می‌گذارد
  • سوالات بیش از حد آرامش را از خانواده می‌گیرد
  • وسط صحبت دیگران می‌پرند
  • شاخه به شاخه راجب موضوعات متفاوت سوال می‌کند
  • این کودکان اصولا به حرف دیگران توجه نمی‌کنند
  • گاه کودکی که زیاد سوال می کند یادگیری ضعیفی دارد

توصیه به والدینی که کودک دارند که خیلی سوال می پرسد

برای والدین عزیزی که با زیاد سوال پرسیدن کودک دست و پنجه نرم می‌کنند، توصیه هایی داریم که به شرح زیر است.

  • روزها به مدت چند ساعت برای کودک خود وقت بذارید.
  • نقاشی، بازی، سرگرمی و کارتون را به همراه کودک خود انجام دهید.
  • اگر کودک شما سوالاتی می‌پرسد که بلد نیستید از او بخواهید صبر کند تا شما در رابطه با آن موضوع اطلاعات کسب کنید.
  • کودکتان ار در کلاس های فکری مانند شطرنج ثبت نام کنید.
  •  برای کودک خود زمان مشخصی از روز را تعیین کنید تا با شما مکالمه داشته باشد. در این صورت صبوری برا رسیدن به زمان مشخصی را آموزش می‌بیند.

حتما به مقاله آموزش پدر و مادر سر بزنید.

کلام آخر

کودکانی که زیاد سوال می کنند مشکل خاصی ندارند. بلکه از هوش بالا و حس کنجکاوی زیادی برخوردار هستند. راهکارهای ذکرشده فقط کمک کننده برای والدینی است که درگیر این موضوع هستند. بهترین راهکار برای مدیریت و پاسخ به سوالات زیاد کودک ، بالا بردن آگاهی و دانش والدگری است. برخی والدین در چنین موقعیت هایی دچار تنش می شوند و یا با برخوردهای تند سعی در ساکت کردن کودک را دارند؛ در چنین زمان هایی حتما باید از روانشناس کودک برای مدیریت اوضاع کمک بگیرید. مرکز مشاوره ذهن نو به صورت حضوری و تلفنی به والدین عزیز خدمات ارائه می‌دهد. برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره درج شده تماس بگیرید.

برای دریافت مشاوره در زمینه زیاد سوال پرسیدن کودک می‌توانید در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی کودک از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت شهری با شماره 9099070354 جهت ارتباط با برترین متخصصان کلینیک تخصصی مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.

آیا علائم اعتیاد به متادون و عوارض متادون را می شناسید ؟ قرص و شربت متادون یکی از انواع اعتیاد به مواد مخدر است که در سال‌های اخیر به دلیل خاصیت درمانی این دارو و تجویز آن در کلینیک‌های ترک گسترش پیدا کرده است. اگرچه این دارو به عنوان یک داروی موثر می‌تواند در درمان اعتیاد به سایر مواد مخدر کمک کننده باشد با این حال نباید از این واقعیت غافل شویم که این دارو خود برای مصرف کننده، اعتیاد آور بوده و مشکلاتی را به همراه داشته باشد.

در این مطلب راجع به علائم اعتیاد به متادون، نشانه‌ها، چیستی و عوارض آن صحبت خواهیم کرد. با توجه به اهمیت زمان در درمان اعتیاد به هرگونه ماده مخدر، اگر شما یا یکی از اطرافیانتان نشانه‌های اعتیاد به این ماده را نشان می‌دهد بهتر است هرچه سریع‌تر با یک متخصص در این باره صحبت کنید.

برای دریافت مشاوره در زمینه متادون می‌توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت شهری با شماره 9099070354 تماس بگیرید.

 

منبع:  متادون چیست

متادون چیست؟

متادون که با نام تجاری دولوفین نیز در بازار موجود است یک داروی مخدر صنعتی می‌باشد که در آزمایشگاه تولید می‌شود. این دارو به عنوان یک مسکن قوی توانایی کاهش درد را دارد و برای افرادی که دردهای متوسط تا شدید را تجربه می‌کنند مفید خواهد بود. از دیگر کاربردهای آن می‌توان به خاصیت Methadone در درمان اعتیاد به مواد مخدر مانند هروئین یا مرفین اشاره کرد.

این دارو در واقع همان گیرنده‌های مغزی که هروئین و مرفین بر روی آن عمل می‌کنند را تحت تأثیر قرار می‌دهد و از این طریق عوارض ناخوشایند سم زدایی این مواد را کاهش می‌دهد. با این حال تجویز متادون باید حتماً از نظر پزشک انجام گیرد و مصرف خودسرانه آن می‌تواند باعث اعتیاد بیمار به این دارو شود. برای آشنایی بیشتر با انواع مواد مخدر کلیک کنید.

 

طول مدت اثر متادون در ترک مواد مخدر

 

طول مدت اثر متادون بسیاری طولانی تر از مواد مخدر از جمله هروئین است. مدت اثر این دارو تقریبا بیست چهار ساعت است. در حالی که ماده مخدری مانند هروئین تنها دو ساعت مدت اثر دارد. به همین دلیل برای ترک اعتیاد به مواد مخدر همانند هروئین و … مورد استفاده قرار می گیرد. به همین دلیل دو نوع برنامه ترک با Methadone وجود دارد:

درمان نگهدارنده یا طولانی مدت :

این روش ماه ها یا سال ها زمان می برد. هدف از این برنامه کاهش آسیب ناشی از مصرف مواد مخدر و بهبود کیفیت زندگی فرد است. 

برنامه سم زدایی در روش پرهیز مدار ( کوتاه مدت ) :

این روش معمولا پنچ تا ده روز طول می کشد. هدف از برنامه کوتاه مدت کاهش رنچ ناشی از قطع مواد مخدر مانند هروئین است. برای اطلاع از روش های درمان ام ام تی (ترک بامتادون) کلیک کنید.

چرا متادون اعتیادآور است؟

این دارو یکی از انواع داروهای افیونی است که در آزمایشگاه‌ها و با الهام از ترکیبات شیمیایی مرفین ساخته می‌شود. به همین خاطر مصرف آن درست همانند تریاک و سایر مواد افیونی باعث آرامش و یک احساس خوشایند در فرد خواهد شد. به دنبال تجربه این لذت، فرد برای تجربه مجدد آن به سراغ مصرف متادون خواهد رفت.

از دیگر دلایلی که برای علائم اعتیاد به متادون می‌توان عنوان کرد این است که با مصرف این قرص برای یک دوره زمانی، تغییراتی در ترشح مواد ضد درد به صورت طبیعی از مغز پیش خواهد آمد به این معنا که توانایی کارکرد طبیعی مغز دستخوش تغییر شده و فرد برای تجربه احساس طبیعی بودن می‌بایست مرتبا مقداری از این ماده را مصرف نماید. در غیر این صورت نشانه‌های ناخوشایند جسمی و روانی ترک این ماده ظاهر می‌شود. در این شرایط برای جلوگیری از این احساسات منفی، مصرف این دارو ادامه پیدا خواهد کرد.

نشانه‌های مصرف متادون

 

اگر به علائم اعتیاد به متادون توسط یکی از اطرافیان خود شک دارید می‌توانید نشانه‌های زیر را در او کنترل نمایید. با هربار مصرف این قرص و تا زمانی که اثر دارو از بین نرفته باشد شما علائم جسمی و روانی مشخصی را در فرد می‌بینید، در صورتی که همه یا تعدادی از علائم زیر در فرد مورد نظرتان وجود دارد بهتر است برای کسب اطلاعات بیشتر از یک متخصص کمک بگیرید.

  • خواب آلودگی
  • خشکی دهان
  • تنگی نفس
  • خارش بدن
  • سردرد
  • ناتوانی در تمرکز حواس
  • ضربان قلب نامنظم

علائم اعتیاد به متادون

 

استفاده از متادون حتی در چند بار اول باعث بروز نشانه‌هایی در رفتار و جسم بیمار می‌شود. با دقت به علائم اعتیاد به متادون تا حدودی می‌توان مطمئن شد که فرد از این دارو استفاده می‌کند. با این‌حال دقت داشته باشید که این نشانه‌ها ممکن است به هر دلیل دیگری نیز اتفاق بیفتد. برای اطلاع از انواع نشانه های بیمار معتاد کلیک کنید. به همین خاطر تشخیص دقیق این موضوع تنها به عهده متخصص است. ازجمله علائم اعتیاد به این دارو عبارت است از:

علائم رفتاری اعتیاد به متادون

  • احساس خستگی و خواب‌آلودگی
  • گیجی و از دست دادن تمرکز
  • تحریک‌پذیری
  • اختلالات خواب
  • بروز مشکلات در روابط جنسی

علائم جسمی اعتیاد به متادون

  • ورم صورت
  • تهوع و استفراغ
  • تعریق
  • سردرد
  • اختلال در چرخه قاعدگی خانم‌ها

نشانه های اولیه اعتیاد به متادون 

وجود برخی رفتارها و علائم اعتیاد به متادون نشان دهنده این است که فرد نسبت به مصرف Methadone اعتیاد پیدا کرده است این علائم و رفتارها شامل موارد زیر هستند. در صورت مشاهده این رفتارها در عزیزانتان و یا اگر خودتان دچار اعتیاد شده اید حتما مقاله ترک متادون را نیز مطالعه نمایید.

افزایش میزان مصرف

پس از مدتی استفاده از دارو، بیمار متوجه خواهد شد که دیگر با مصرف متادون به اندازه قبل، احساس آرامش و راحتی نمی‌کند به همین خاطر مقدار مصرف را افزایش می‌دهد. این افزایش میزان مصرف که به آن تحمل دارویی گفته می‌شود نشان دهنده علادم اعتیاد به متادون است که بدن فرد نسبت به مقدار قبلی دارو مقاومت پیدا کرده و تحت تأثیر آن قرار نمی‌گیرد.

بروز نشانه‌های ترک

نشانه‌های ترک به این معناست که چنانچه میان دو وعده مصرف فاصله زمانی افزایش پیدا کند و یا مقدار مصرف کاهش داشته باشد علائم جسمی و روانی ناخوشایندی در فرد بروز پیدا خواهد کرد. این علائم اعتیاد به متادون عبارت‌اند از سردرد، دلدرد، دردهای عضلانی، سرد یا گرم شدن بیش از حد بدن، اضطراب، پرخاشگری، افسردگی، تب و لرز، ضعف در بینایی، بی‌اشتهایی و بی‌خوابی.

جست‌وجوی دارو از علائم اعتیاد به متادون

یکی دیگر از علائم اعتیاد به متادون جست و جو برای این دارو به صورت بیمارگونه است. افرادی که اعتیاد به متادون را تجربه می‌کنند معمولاً بخش قابل توجهی از زمان خود را مشغول تلاش برای پیدا کردن و استفاده از دارو هستند. این مسئله باعث می‌شود که آن‌ها سایر وظایف محوله مثل وظایف شغلی یا نقشی که در خانواده دارند را کنار بگذارند. برای آشنایی با اعتیاد آورترین مواد کلیک کنید.

نشانه‌های قطع مصرف متادون

همان‌طور که گفتیم یکی از راه‌های تشخیص علائم اعتیاد به متادون نشانه‌های ترک هستند. این نشانه‌ها هنگامی نمایان می‌شود که بیمار برای مدتی نتواند از این دارو استفاده کند و یا میزان مصرف کمتر از مقدار همیشگی باشد. نشانه‌های رایج ترک متادون عبارتند از:

  • بی‌خوابی و بی‌اشتهایی
  • اضطراب و تحریک‌پذیری
  • سردرد
  • دل‌درد
  • اسهال
  • مشکلات بینایی

نشانه‌های مسمومیت با متادون

متادون دارویی است که تجزیه و دفع آن از بدن به آهستگی صورت می‌گیرد. به همین خاطر مقداری از آن در بدن فرد باقی مانده و در صورتی که فرد در طی این مدت مجدداً به مصرف دارو بپردازد علائم مسمومیت ظاهر می‌شود. همچنین ممکن است بیمار در یک نوبت استفاده از Methadone به دلیل زیاده روی علائم مسمومیت را نشان دهد. در ادامه اصلی‌ترین علائم مسمومیت با متادون را بررسی خواهیم کرد. درصورتیکه این علائم را در فردی مشاهده کردید هرچه سریع‌تر او را به مراکز درمانی برسانید.

  • سردی بدن
  • کاهش ضربان قلب
  • کاهش تعداد تنفس
  • کاهش سطح هوشیاری
  • درصورتیکه مسمومیت بالا باشد احتمال ایست قلبی و مرگ نیز وجود دارد.

نکته: در صورتی که از متادون برای ترک اعتیاد استفاده می کنید، حتما باید تحت نظر متخصص این کار را انجام دهید. گاه حتی نیازی به تجویز دارو وجود ندارد، بنابراین پیش از بدتر شدن شرایط  برای ترک اعتیاد کلیک کنید.

تست اعتیاد به متادون

روش‌های مختلفی برای بررسی علائم اعتیاد به متادون وجود دارد. این آزمایش‌ها معمولاً به دو دسته تست‌های سریع خانگی و همین‌طور تست‌های آزمایشگاهی تقسیم می‌شوند. اگرچه تست‌های خانگی در زمان کوتاهی به شما جواب می‌دهند اما احتمال خطا و تقلب در آن‌ها بالاست. در مقابل تست‌های آزمایشگاهی نتایج دقیق‌تری ارائه می‌کنند اما نیاز به زمان بیشتری برای پاسخگویی دارند. برای آشنایی بیشتر با روش های تست متادون کلیک نمایید.

ازجمله تست‌های معتبر برای بررسی اعتیاد به متادون می‌توان به تست ادرار، خون، بزاق و موی سر اشاره کرد. رایج‌ترین این تست‌ها که بیش از دیگران مورداستفاده قرار می‌گیرد تست ادرار است. بااین‌حال امکان تقلب در این تست نیز وجود دارد. بهترین و دقیق‌ترین روش برای بررسی اعتیاد به مخدرهای مختلف آزمایش موی سر است. اما این روش به دلیل هزینه بالایی که دارد معمولاً مورداستفاده قرار نمی‌گیرد. 

عوارض اعتیاد به متادون

متادون از آن دسته داروهایی است که اثرات منفی بسیاری روی بدن می‌گذارد. به همین خاطر است که شناخت این ماده و همین‌طور علائم اعتیاد به متادون از اهمیت بالایی برخوردار است. رایج‌ترین مشکلی که به دنبال استفاده از Methadone برای بیمار پیش می‌آید مشکلات کبدی و به‌خصوص سرطان کبد هستند. سایر عوارض اعتیاد به متادون عبارت است از:

  • آسیب دیدن دندان‌ها
  • بیماری‌های تنفسی
  • بیماری‌های روانی مانند اختلالات شخصیت
  • بیماری‌های قلبی و عروقی

آسیب دیدن دندان ها | عوارض اعتیاد به متادون

مصرف متادون سبب به وجود آمدن بیماری های دهان و دندان در فرد می شود. کسانی که اعتیاد به مصرف این دارو دارند نسبت به سایر افراد بیشتر دچار بیمارهای دهان و دندان می شوند. این دارو می تواند سبب به وجود آمدن خشکی دهان و پوسیدگی دندان در میان مدت شود. 

بیماری قلبی و عروقی | عوارض متادون

مصرف متادون فشار خون را پایین می آورد که همین امر سبب ضعف و بی حالی فرد می شود. 

عوارض متادون بر کبد 

بر اساس تحقیقات انجام شده مصرف متادون در طول 28 روز موجب افزایش آنزیم های کبدی می شود. که بعد از مدتی سبب از کار افتادن کبد فرد می شود.

عوارض متادون بر مغز

دوپامین با اثر بر روی گیرنده های عصبی مغز سبب ایجاد ترشخاتی در مغز می شود که احساس سرخوشی را در فرد ایجاد می کند. که این اثر کاملا موقت بوده و بعد از از بین رفتن طول اثر دارو از بین می رود. ادامه پیدا کردن این روند در فرد سبب از دست حافظه و قدرت تصمیم گیری می شود. و در طولانی مدت سبب به وجود آمدن اختلال حواس در فرد می شود. 

مصرف این دارو در طولانی مدت سبب به وجود آمدن اضطراب، افسردگی، اختلال خواب و درد پا در فرد می شود. 

موارد ممنوعیت استفاده از متادون

همان‌طور که گفتیم متادون عوارض بسیاری دارد. اما این عوارض در برخی افراد بیشتر است. یا حتی می‌تواند خطر مرگ را به دنبال داشته باشد. به همین خاطر قبل از اینکه از Methadone استفاده کنید حتماً از نبود بیماری‌ها یا داروهایی که با آن تداخل دارند اطلاع کافی کسب کنید. ازجمله موارد منع مصرف این دارو عبارت است از:

  • بیماران مبتلا به اختلالات کلیه و کبد
  • بیمارانی که مشکلات قلبی یا تنفسی دارند
  • استفاده هم‌زمان Methadone و الکل
  • استفاده هم‌زمان متادون با داروهای آرام‌بخش به‌خصوص بنزودیازپین‌ها

درمان اعتیاد به متادون

 

بر اساس تحقیقات انجام شده معمولاً به این خاطر که علائم اعتیاد متادون و ترک آن می‌تواند برای سلامتی فرد خطرات جدی را به همراه داشته باشد، توصیه می‌شود که ترک این دارو زیر نظر پزشک و در مراکز درمانی صورت بگیرد. در فرایند ترک اعتیاد به متادون معمولاً پزشکان میزان مصرف را به تدریج کاهش می‌دهند. این مسئله باعث کاهش شدت علائم جسمی و روانی ترک ماده مخدر می‌شود. درمان پزشکی تا زمانی که Methadone به طور کامل از بدن فرد خارج شود و وابستگی فیزیولوژِیکی به این ماده در بیمار باقی نمانده باشد ادامه پیدا خواهد کرد. برای اطلاع از عوارض مصرف متادون در بارداری کلیک کنید.

اهمیت رواندرمانی در ترک اعتیاد به متادون

یکی از تجربیاتی که معمولاً افراد درگیر با علائم اعتیاد به متادون و خانواده‌های آن‌ها تجربه می‌کنند شروع مجدد مصرف، پس از ترک است. این موضوع اهمیت استفاده از جلسات مشاوره رواندرمانی در کنار درمان‌های طبی را نشان می‌دهد. برخی از اقدامات مهم روانشناختی در زمینه ترک اعتیاد به متادون را در ادامه با یکدیگر بررسی خواهیم کرد.

هشیاری نسبت به نشانه‌ها

روانشناسان با استفاده از تکنیک‌های رفتاری به فرد کمک می‌کنند تا نشانه‌هایی در محیط که او را نسبت به مصرف مجدد تحریک می‌کند شناسایی کرده و برای آن‌ها راه چاره‌ای پیدا کند. برای مثال ممکن است فرد به این نتیجه برسد که هر بار دچار اضطراب می‌شود به مصرف مواد مخدر تمایل بیشتری پیدا می‌کند و یا در صورت مشاهده برنامه‌های تلویزیونی در این زمینه تمایل به مصرف در او افزایش پیدا می‌کند. هنگامی که فرد نسبت به این علائم یا پیشایندها آگاه باشد، توانایی کنترل وی بالاتر می‌رود.

آموزش راهکارهای سازگارانه‌تر

پس از شناسایی پیشایندها قدم دیگری که می‌بایست برای جلوگیری از مصرف مجدد مواد مخدر برداشته شود آشنایی با راهکارهای مناسب است. برای مثال فردی که متوجه شده در صورت اضطراب، به مصرف مواد مخدر روی می‌آورد می‌بایست تکنیک‌های درمانی را برای کاهش اضطراب و مدیریت شرایط آموزش ببیند تا از راه‌های مناسب‌تری با اضطراب خود روبه‌رو شود.

ایجاد جلسات خانواده درمانی

یکی از مشکلاتی که برای قربانیان اعتیاد به متادون یا هر ماده مخدر دیگری پیش می‌آید این است که روابط خانوادگی و دوستانه آنها تحت تأثیر اعتیاد، با مشکلات جدی مواجه شده است. شاید بتوان گفت وجود همین مشکلات و نبود یک سیستم حمایتی و عاطفی مناسب می‌تواند دلیلی برای بازگشت مجدد فرد به سمت اعتیاد باشد. در جلسات مشاوره، معمولاً روانشناسان با کمک گرفتن از اصول مشاوره خانواده سعی می‌کنند تا مشکلات پیش آمده را برطرف کرده و یک سیستم حمایتی و عاطفی مناسب را مجدداً برای فرد تدارک ببینند.

کمک گرفتن از جلسات گروه درمانی

شرکت در جلسات گروه درمانی باعث می‌شود که فرد با جمعی از افرادی آشنا شود که مشکلاتی مشابه خودش دارند. این موضوع می‌تواند باعث افزایش انگیزه و تمایل فرد به تغییر شود و همچنین زمینه یک رابطه اجتماعی مناسب‌تر را برای فرد به همراه خواهد داشت.

خدمات مشاوره ترک اعتیاد به متادون

ایجاد جلساتی برای افزایش انگیزه، پیدا کردن هدف‌های مناسب‌تر در زندگی، بررسی‌های دوره‌ای برای جلوگیری از ابتلا به اضطراب و افسردگی به دلیل ترک مواد مخدر، از جمله دیگر راهکارهای جلسات مشاوره برای ترک اعتیاد به متادون هستند.

مدت زمان ترک متادون

نمی‌توان عدد دقیقی را برای مدت زمان این دوره مطرح کرد. همچنین مدت زمان ترک متادون به عوامل مختلفی مانند، دوز مصرفی، مدت زمان مصرف، سن افراد، وضعیت جسمانی و … دارد. علائم دوره سم زدایی یک تا سه روز بعد از آخرین مصرف بروز کرده و روز ششم سخت ترین روز در این دوران است.

خدمات ذهن نو برای افراد دچار اعتیاد به متادون

اعتیاد و همین‌طور ترک آن یک موضوع فردی نیست. در تمامی مراحل این موضوع خانواده‌ها نیز درگیر هستند. حتی بسیاری از مواقع رفتارهای اشتباه خانواده است که باعث بازگشت به سمت مصرف مجدد یا بی‌میلی به ترک اعتیاد می‌شود. به همین خاطر یکی از خدمات مرکز مشاوره ذهن نو این است که در کنار درمان بیمار جلساتی هم برای آموزش خانواده برگزار می‌شود و راه‌های برخورد با بیماری که به‌تازگی استفاده از مخدر را ترک کرده به آن‌ها آموزش داده می‌شود.

علاوه بر خانواده‌درمانی یکی دیگر از مزایای مرکز ذهن نو این است که شما می‌توانید در یک مرکز به تمامی خدمات لازم برای ترک اعتیاد دسترسی داشته باشید. این موضوع باعث می‌شود تا شما رفاه بیشتری را تجربه کنید و برای دریافت خدمات مشاوره تلفنی ترک اعتیاد می توانید با متخصصان مرکز ذهن نو تماس بگیرید.

سخن پایانی

به طور کلی به دلیل شیوع بالای اعتیاد به متادون و همچنین بروز علائم اعتیاد به متادون در جوانان و نوجوانان، غلبه بر این موضوع از اهمیت زیادی برخوردار است. افراد بهتر است اطلاعات کافی را در این زمینه کسب کرده و همچنین از متخصصین نیز در این زمینه کمک بگیرند. با ماده با اینکه بسیار اعتیاد آور بوده و عوارض جانبی زیادی ایجاد می‌کند؛ اما قابل ترک است و افراد با روش های مختلفی می‌توانند این فرایند را آغاز کنند.

برای دریافت مشاوره در زمینه متادون می‌توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت شهری با شماره 9099070354 تماس بگیرید.

 

سؤالات متداول

آیا استفاده از متادون به عنوان مسکن می‌تواند اعتیادآور باشد؟

بله؛ اگرچه متادون به عنوان یک داروی مسکن و برای کاهش درد نیز استفاده می‌شود اما مصرف مداوم آن می‌تواند باعث وابستگی به این دارو شود.

نشانه‌های مصرف متادون چیست؟

احساس خواب آلودگی، ضعف در هشیاری و ناتوانی در توجه و تمرکز، خارش بدن، خشکی دهان و سردرد از جمله نشانه‌های مصرف متادون هستند.

چطور می‌توان با مصرف مجدد متادون پس از ترک مبارزه کرد؟

کمک گرفتن از جلسات مشاوره و رواندرمانی علاوه بر درمان‌های فیزیولوژیک و سم زدایی در این راه بسیار کمک کننده خواهد بود.