مشاوره روانشناسي ذهن نو

مشاوره روانشناسي ذهن نو

رک بودن می‌تواند هم یک جنبه مثبت شخصیت باشد، و هم یک منفی شخصیت، این شما هستید که تصمیم می‌گیرید کدام یک را انتخاب کنید. تقریبا هر روز مواردی را می‌بینیم که افرادی، بسیار صریح از دیگران انتقاد می‌کنند. اگرچه این رفتار تا حدودی امروزه متداول است، اما باید این موضوع را در نظر بگیریم که ممکن است رک بودن ما، دیگران را آزرده خاطر سازد. براساس یک قانون تمدن، برای نشان دادن توجه خود و رفتار با دیگران باید، آنگونه که دوست دارد با او رفتار شود. این درست است که وقتی چیزی موجب آزار ما می‌شود باید آن را به زبان بیاوریم تا احساس بهتری داشته باشیم. اما نه اینکه آن حس احترام به دیگران را با روحیه رک گویی جایگزین کنیم. در ادامه مقاله، فواید و ضررهای رک گویی را بررسی می کنیم. اگر در این خصوص با کسی مشکل دارید، برای دریافت مشاوره فردی کلیک کنید.

منبع: رک بودن

رک بودن

بیان صریح، بدون حاشیه نظر دادن، بیان افکار بدون پرده و هر آنچه که اسم آن را بگذاریم، رک بودن شناخته می‌شود. ما بر اساس این که در چه جایگاهی هستیم و چه تاثیری داریم، باید به الفاظ و معانی کلمات مان دقت داشته باشیم. در غیر این صورت دچار دردسر خواهیم شد. اما برخی افراد رک بودن را در هر شرایطی ترجیح داده و آن را صفتی شایست می‌دانند. برای آن که رک بودن شما فواید بیشتری داشته باشد بهتر است اصولی که در ادامه آورده‌ایم را حتما رعایت کنید.

فواید رک بودن

اگرچه رک بودن مشکلاتی به دنبال دارد اما فوایدی هم دارد. برای مثال دوستان یا اقوام‌تان برای مشاوره یا راهنمایی گرفتن برای موضوعات مختلف، بیشتر به شما مراجعه می‌کنند. زیرا می‌دانند شما توصیه‌های خوبی برای آن‌ها دارید. از آنجایی که رک و صادق هستید، دوستان و خانواده همیشه می‌توانند برای شنیدن حقیقت به شما تکیه کنند.

معمولا نظر افراد رک گو مقتدرانه شناخته می‌شود. اغلب متوجه آن می‌شوید که وقتی چیزی را با صراحت به زبان آورده‌اید و به آن یقین دارید، دیگران نیز مانند شما فکر خواهند کرد و تسلیم خواسته‌تان می‌شوند. افرادی که خصلت رک گویی دارند معمولا دوستان‌شان، دوستان واقعی آن‌ها هستند زیرا چه کسی غیر از دوستان واقعی و صمیمی صراحت کلام یک فرد رک را تحمل می‌کند. اما صرف نظر از اینکه چقدر رک هستید، باید بدانید چه زمانی زبان خود را نگه دارید، زیرا شما می‌دانید که بهتر است برخی چیزها ناگفته بماند.

 

افراد رک گو چه شخصیتی دارند؟

1_ از بیان نظر خود هراسی ندارند. روی چیزی که به آن اعتقاد دارند می ایستند.

2_ موضوعات بحث برانگیز یکی از سرگرمی های مورد علاقه آن ها است. همیشه نفر اول در توئیت ها و بحث های اینترنتی هستند.

3_ از صدا زدن مردم نمی‌ترسند. هیچ چیز بیشتر از کسی که حقایق نادرست را ارائه می‌دهد یا ناحقی می‌کند، آن ها را عصبانی نمی‌کند. آن ها اغلب افراد را به خاطر رفتار نادرست و نامناسبشان محکوم می‌کنند و از انجام این کار خجالت نمی‌کشند.

4_ مردم قبل از هرچیز آن‌ها را به خاطر صدای بلندی که دارند می شناسند. درمیان دوستانشان پرحرف ترین و پرصداترین هستند.

5_ از ایستادن برای خود نمی‌ترسند. هرگز اجازه نمی‌دهند کسی در حق خودش یا عزیزانش ظلم کند.

برای درک بهتر از رفتارهای خود حتما مقاله خودشناسی را بخوانید.

پیامدهای رک بودن

افراد رک گو خیلی زود، خیلی چیزها را فاش می‌کنند و همین مسئله باعث بروز اختلافات و ناراحتی ها خواهد شد. طبیعت صریح این گونه افراد، آن‌ها را به دردسر می‌اندازد. چه زمانی که در مدرسه باشند یا بعدها در محل کار فرقی ندارد. در هر مکان یا هر موقعیتی مشکلاتی را به دنبال دارند.

معمولا مردم ماهیت صریح افراد رک گو را با چیز دیگری اشتباه می‌گیرند. گاهی مردم به قاطعیت این افراد حسادت می‌کنند.

رابطه افراد رک گو با شریک زندگی، خانواده و دوستان صمیمی، اغلب قوی‌تر از سایر افراد است. به لطف رک گویی، روابط این گونه افراد با عزیزانشان همیشه صادقانه و باز است.

نگران ناراحت کردن افرادی که برایشان اهمیتی ندارند نیستند. نگران نیستند که آنچه گفته‌اند به احساسات آن‌ها آسیب برساند یا نظر آن‌ها باعث شود که مردم درباره شان فکر بدی بکنند.

 

چگونه فرد رک گویی باشیم؟

رک بودن کار ساده ای است. غالبا دیدگاه و نگرانی های شخص مقابل با شما کاملا متفاوت می‌باشد. گاه از نتیجه گیری های شما ناراحت می شود. یا حتی ممکن است او را تحریک کنید تا موضع دفاعی به خود بگیرد. رک بودن ارتباط مستقیمی با حس اعتماد به نفس دارد. به گونه ای که این افراد به طور حتم به چیزی که می‌گویند مطمئن هستند و به آن یقین دارند.

بنابراین برای اینکه رک بودن را یاد بگیرید، ابتدا باید اعتماد به نفس خود را افزایش دهید. همچنین در مورد مسائل و موضوعاتی که در جمع دوستان یا اقوام مطرح می شود، اظهار نظر کنید. کم کم مهارت های ارتباطی خود را افزایش دهید و سعی کنید بیان کلامتان مقتدرانه و مطمئن باشد. با تمرین در جمع های کوچک و خودمانی، رفته رفته به رک گویی و بیان نیاز یا خواسته تان عادت می کنید. برای آشنایی با روش های افزایش اعتماد به نفس کلیک کنید.

برای دریافت مشاوره در زمینه تعدیل در رک گویی می‌توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 تماس بگیرید.

 

سولات متداول

آیا وقتی رک حرفمان را می زنیم باعث می شویم افراد ما را شخص بی ادبی خطاب کنند؟

این را همیشه به خاطر بسپارید که رک گویی با بی ادبی تفاوت بسیار زیادی دارد. شما تنها زمانی که، در کمال احترام به شخص مقابل حرفتان را بزنید و از هیچگونه توهین در سخنتان استفاده نکنید، می توانید فرد رک گویی باشید که با ادب و محترم است.

افسردگی سالمندان یکی از جدی‌ترین مشکلات برای سلامت روان آن‌هاست که متأسفانه توجه چندانی به آن نمی‌شود. بسیاری از افراد، افسردگی سالمندان و غم یا گوشه‌گیری آن‌ها را موضوعی طبیعی و به دلیل تغییرات زندگی یا مرگ عزیزان می‌دانند؛ این در حالی است که میان یک غم طبیعی و احساس افسردگی تفاوت بسیاری وجود دارد. با توجه به اینکه افسردگی سالمندان می‌تواند مشکلات بسیاری نظیر مشکلات شناختی یا حتی خودکشی را به همراه داشته باشد بهتر است نسبت به این موضوع توجه ویژه‌ای داشته باشید و درصورتی‌که نشانه‌های افسردگی یا هر بیماری روحی دیگری را در خود یا والدین سالمندتان می‌بینید از یک روانشناس متخصص در این زمینه کمک بگیرید. برای دریافت مشاوره افسردگی کلیک کنید.

منبع: افسردگی سالمندان

افسردگی سالمندان

بر اساس پژوهشی که در سال 2020 میلادی با هدف بررسی افسردگی سالمندان صورت گرفت، افسردگی شایع‌ترین بیماری روانی در میان سالمندان است. این پژوهش نشان داد در میان سالمندان افرادی که در شهرها زندگی می‌کنند، دایره ارتباطی کمتری دارند و همچنین افرادی که در سنین ابتدای سالمندی هستند با احتمال بیشتری به افسردگی مبتلا می‌شوند. اگرچه افسردگی در سالمندان نیز تا حد زیادی مشابه سنین پایین‌تر است بااین‌حال ممکن است برخی از نشانه‌های این اختلال در این گروه سنی متفاوت از دیگران باشد. برای مثال افسردگی سالمندان بیش از غم با نشانه‌هایی مثل بی‌میلی به برقراری ارتباط و گوشه‌نشینی یا میل به تنهایی و انزوا خود را نشان می‌دهد. همچنین پرخاشگری یا بروز اختلالات رفتاری و یا تغییر در توانایی‌های ذهنی ازجمله نشانه‌هایی هستند که افسردگی می‌تواند برای سالمندان ایجاد نماید.

متأسفانه اغلب مردم تغییر رفتار در سالمندی را موضوعی طبیعی می‌دانند که به دلیل تغییر شرایط زندگی ایجاد می‌شود. برای مثال آن‌ها کاهش سطح فعالیت سالمند را به بازنشستگی و یا ناتوانی‌های جسمی نسبت می‌دهند. این درحالیست که بسیاری از سالمندانی که به لحاظ روحی در شرایط سالم قرار دارند، علی‌رغم بازنشستگی به فعالیت خود ادامه می‌دهند. درنتیجه درصورتی‌که احساس می‌کنید رفتار عزیزتان نسبت به گذشته تفاوت‌های جدی پیدا کرده، بهتر است دراین‌باره از یک روانشناس کمک بگیرید و یا از او بخواهید راهکارهایی را برای پیشگیری از ابتلا به این بیماری به شما آموزش دهد. 

بیشتر بخوانید : علائم افسردگی شدید

پیامدهای افسردگی سالمندان

1- لذت نبردن از زندگی

لذت نبردن از زندگی را می‌توان اولین پیامد افسردگی سالمندان دانست. به خاطر داشته باشید افسردگی در سالمندان درست به‌اندازه سایر گروه‌های سنی و یا حتی بیش از آن‌ها برای فرد دردناک است و می‌بایست نسبت به آن توجه ویژه‌ای داشته باشید. سالمندان نیز درست مانند سایر افراد از حق زندگی باکیفیت برخوردار هستند و می‌بایست برای برطرف کردن هرگونه مانع در این زمینه اقدام کرد.

2- دشواری در توانایی‌های ذهنی

افسردگی می‌تواند مشکلاتی را در توانایی‌های ذهنی ایجاد نماید. برخی از این ناتوانی‌ها به‌صورت مستقیم و به دنبال افسردگی پیش می‌آید و برخی از آن‌ها نیز به‌عنوان پیامد غیرمستقیم ابتلا به افسردگی ایجاد می‌شوند. ناتوانی در حفظ تمرکز و بروز مشکل در توانایی قضاوت و تصمیم‌گیری، کند شدن سرعت فعالیت‌ها از مهم‌ترین نشانه‌های افسردگی هستند. علاوه بر این در بسیاری از سالمندان به دنبال افسردگی علائمی مشابه زوال عقل نیز دیده می‌شود که گاهی اوقات تمایز این دو اختلال را حتی برای متخصصین دشوار می‌کند. ناگهانی شروع شدن یکی از نشانه‌های ناتوانی‌های ذهنی است که به دنبال افسردگی ایجاد می‌شود و همین‌طور پس از اقدام برای درمان افسردگی نیز به‌تدریج بهبود پیدا می‌کنند.

افسردگی درعین‌حال باعث می‌شود دایره فعالیت فرد و میل وی به برقراری ارتباط با دیگران کاهش پیدا کند و همین‌طور توجه به سلامت جسمی نیز دچار اختلال شود. با توجه به اهمیت این مسائل در جلوگیری از ابتلا به آلزایمر یا هرگونه بیماری ذهنی دیگر بی‌توجهی به آن‌ها یکی دیگر از راه‌هایی است که باعث تأثیر افسردگی بر ناتوانی‌های ذهنی می‌شود.

3- بروز مشکلات جسمی

متخصصین معتقدند افسردگی ارتباط مستقیمی با ابتلا به بیماری‌های جسمی، کند شدن روند بهبودی یا حتی افزایش شدت بیماری دارد. به همین خاطر شاید بتوان بروز مشکلات جسمی ازجمله پایین آمدن سطح ایمنی بدن و یا ابتلا به سرطان را یکی از پیامدهای افسردگی در سالمندان دانست.

4- خودکشی

خودکشی به دلیل افسردگی یا اضطراب یکی از مشکلات جدی در سالمندی است. اهمیت این موضوع به قدری است که بر اساس آمارهای سالانه میزان خودکشی در سالمندان به‌مراتب بیشتر از جوانان یا سنین میان‌سالی است. به همین خاطر لازم است که به درمان این بیماری توجه کافی داشته باشید.

دلایل افسردگی در سالمندان

چه دلایلی باعث بروز افسردگی در سالمندان می‌شود؟ پاسخ به این سؤال با توجه به شرایط زندگی و باورهای هر فرد می‌تواند متفاوت باشد. بااین‌حال برخی دلایل نقش بیشتری در ایجاد افسردگی سالمندان دارند. اگر در اطراف شما فرد سالمندی با یک یا چند مورد از این عوامل خطر را در زندگی تجربه می‌کند بهتر است برای پیشگیری از ابتلای وی به افسردگی یا جلوگیری از افزایش شدت آن از یک متخصص روانشناسی کمک بگیرید. برای آشنایی با علل افسردگی در سنین مختلف کلیک کنید.

+ نزدیک شدن به سال‌های پایانی عمر

یک واقعیت غیرقابل‌انکار این است که سالمندی آخرین دوره از زندگی هر فرد است و این موضوع گاهی اضطراب و ناراحتی بسیاری برای فرد به همراه خواهد داشت. آن‌ها از یک‌سو متوجه اشتباهات زندگی خود شده و فرصتی برای جبران آن‌ها نمی‌بینند و از سوی دیگر نزدیک شدن به مرگ را تجربه می‌کنند که این مسائل می‌تواند تا حد زیادی شرایط روحی آن‌ها را دچار بحران نماید.

+ کاهش سطح فعالیت و بازنشستگی

بازنشستگی و فعالیت کمتر در محیط اجتماعی یکی از موضوعاتی است که در اکثر موارد همراه با سالمندی اتفاق خواهد افتاد. با توجه به اینکه این موضوع قدرت کنترل و اثرگذاری فرد بر محیط اطراف‌اش را کاهش می‌دهد احتمال بروز افسردگی در سالمندان را نیز بالا می‌برد. آن‌ها معمولاً خود را به‌صورت افرادی ازکارافتاده یا ناتوان باور می‌کنند و این موضوع می‌تواند باعث احساس افسردگی در فرد شود.

+ افسردگی سالمندان ناشی از مشکلات مربوط به سلامت

بیماری‌های سنین سالمندی یکی از مهم‌ترین عوامل اثرگذار در بروز افسردگی هستند. بیماری‌ها از طرفی توانایی فعالیت و لذت بردن فرد از زندگی را کاهش می‌دهند و از سوی دیگر ترس از مرگ را در وی افزایش می‌دهند. مشکلات اقتصادی، وابستگی به دیگران یا سایر مشکلاتی که به دنبال بیماری برای فرد ایجاد می‌شود نیز می‌تواند در بروز افسردگی نقش داشته باشد.

+ وابستگی به دیگران

بسیاری از سالمندان به دلایلی مانند از دست دادن همسر و تنهایی، مشکلات مربوط به سلامت یا ناتوانی‌های اقتصادی به همراه فرزندان خود زندگی می‌کنند. این موضوع می‌تواند تبدیل به دلیلی برای افسردگی سالمندان شود. از دست دادن استقلال عمل برای تصمیم‌گیری و یا احساس سربار دیگران بودن ازجمله موضوعاتی است که فرد را نسبت به افسردگی آسیب‌پذیر می‌کند.

+ احساس تنهایی

سالمندی بازه سنی است که هر یک از فرزندان زندگی مستقلی تشکیل داده و مشغله‌های خود را دارند. درعین‌حال ممکن است همسر، والدین، خواهر و برادر یا دوستان خود را نیز از دست داده باشد و این مسائل همگی می‌تواند باعث احساس تنهایی در وی شود. توجه داشته باشید که تنهایی در کنار بعد فیزیکی می‌تواند به‌صورت تنهایی روانی نیز اتفاق بیفتد. این موضوع به این معناست که فرد علی‌رغم حضور اطرافیان احساس می‌کند کسی متوجه احساسات و نیازهای وی نیست و این می‌تواند باعث افسردگی شود. به همین خاطر بهتر است سعی کنید با کمک گرفتن از روانشناسان یا بالا بردن دایره مطالعاتی خود، از نیازهای روحی سالمندان آگاهی پیدا کنید.

افسردگی سالمندان | پیشگیری

سبک زندگی سالم

داشتن الگوی خواب و تغذیه مناسب و همین‌طور برنامه‌ریزی برای ورزش منظم ازجمله موضوعاتی هستند که می‌تواند تا حد زیادی به شما برای مقابله با افسردگی کمک کند. درنتیجه سعی کنید تا جای ممکن شرایط زندگی خود را روی اصول و برنامه پیش ببرید.

ارتباط با دوستان

به‌طورکلی ارتباط با دیگران و احساس تعلق‌خاطر از مهم‌ترین موضوعاتی است که شما را در مقابل افسردگی ایمن می‌کند. بهتر است در ارتباطات خود علاوه بر اینکه سعی می‌کنید زمانی را با فرزندان و خانواده‌تان بگذرانید، اوقاتی را نیز به برقراری رابطه با افرادی در گروه سنی خود اختصاص دهید. این افراد به دلیل شرایط مشابهی که با شما دارند احساس درک شدن و همدلی بیشتری را به شما منتقل خواهند کرد و علاوه بر این به شما برای حفظ احساس استقلال کمک می‌کند.

تغییر در باورها

باورهای اشتباه بسیاری در رسیدن به سنین سالمندی وجود دارد که پذیرش آن‌ها می‌تواند شما را به سمت افسردگی سوق دهد. باورهایی مثل ناتوانی یا ازکارافتادگی، در انتظار مرگ بودن و یا ناآگاهی از مسائل روز جهان ازجمله این افکار هستند. به میزانی که شما این افکار اشتباه را باور کرده و هماهنگ با آن‌ها رفتار کنید خود را در مقابل افسردگی آسیب‌پذیر می‌کنید. درنتیجه سعی کنید تا با تغییر افکار و باورهای ذهنیتان به سالمندی به‌عنوان یک پدیده منفی و ناخوشایند نگاه نکنید.

حفظ فعالیت

سعی کنید تا جای ممکن فعالیت خود در محیط اجتماعی را حفظ کنید. با توجه به شرایط جسمی و موقعیت زندگی‌تان این فعالیت‌ها می‌تواند موضوعات متفاوتی نظیر انتخاب شغل، فعالیت در خیریه‌ها، کمک کردن به فرزندان یا هر موضوع دیگری را در بربگیرد. به این موضوع توجه داشته باشید که فعالیت علاوه بر دور کردن افکار منفی و مزاحم، موجب ایجاد تصویر سودمند بودن در ذهن‌تان برای پیشگیری از افسردگی خواهد شد.

برای درک بهتر و استفاده از راهکارهای مناسب حتما درباره روانشناسی سالمندی بخوانید.

کمک گرفتن از مشاورین برای افسردگی سالمندان

شما در سنین سالمندی به همان میزان که نیاز دارید تا سلامت جسمی خود را موردبررسی قرار دهید می‌بایست به شرایط روحی خود نیز توجه داشته باشید. تغییرات جدی که به دنبال افزایش سن در زندگی هر فرد ایجاد می‌شود نیاز به کمک گرفتن از متخصصین را افزایش می‌دهد. به همین خاطر بهتر است برای پیشگیری از ابتلا به بیماری‌های روحی و یا آموزش راهکارهایی برای حفظ توانایی‌های ذهنی خود از یک روانشناس کمک بگیرید.

افسردگی سالمندان | درمان

افسردگی اختلالی نیست که به‌خودی‌خود بهبود پیدا کند و بی‌توجهی به درمان آن علاوه بر اینکه باعث مزمن شدن یا افزایش شدت آن می‌شود به‌تدریج در تمامی جنبه‌های زندگی فرد نفوذ کرده و او را دچار مشکل می‌کند. به همین خاطر در شرایطی که متوجه نشانه‌های افسردگی سالمندان می‌شوید بهتر است در اولین فرصت از یک متخصص روانشناسی برای درمان کمک بگیرید. برای آشنایی با انواع روش‌های درمان افسردگی کلیک کنید. از مهم‌ترین اقداماتی که روانشناسان برای درمان افسردگی انجام می‌دهند می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

از بین بردن افسردگی سامندان با تغییر در افکار منفی

در نخستین قدم روانشناسان به بیمار کمک می‌کنند باورهای اشتباه و منفی که باعث ایجاد یا تداوم افسردگی می‌شوند را شناسایی کنند. تصور اینکه فرد به حد کافی دوست‌داشتنی نیست، نزدیک بودن مرگ و به‌خصوص ناتوانی ازجمله موضوعاتی هستند که باعث ایجاد احساسات منفی در سالمندان می‌شوند. در طی جلسات درمانی روانشناس به بیمار کمک خواهد کرد تا این افکار را شناسایی کرده و با تصورات مثبت‌تری جایگزین نماید.

آموزش‌های رفتاری مناسب

یکی از مشکلاتی که می‌تواند باعث افسردگی سالمندان باشد این است که آن‌ها در برخی رفتارها ضعیف هستند. روانشناسان از طریق ایجاد تکالیف هفتگی به فرد کمک می‌کنند تا این رفتارها را آموزش دیده و به کار ببندد. برای مثال ممکن است از وی بخواهند برای مبارزه با تصور ناتوانی فعالیت‌هایی را برای خود در نظر گرفته و آن‌ها را انجام دهد. همچنین برخی سالمندان نیاز دارند تا آموزش‌هایی را در ارتباط با نحوه بیان نیازها و خواسته‌هایشان به دیگران آموزش ببینند.

درمان‌های هیجانی

احساسات منفی نظیر ترس از مرگ یا غم از دست دادن عزیزان ازجمله موضوعاتی است که مشکلات بسیاری را برای سالمندان ایجاد خواهد کرد. روانشناسان با استفاده از تکنیک‌های درمان هیجانی به فرد کمک می‌کنند تا احساسات منفی خود را تخلیه کند و همین‌طور راهکارهایی را برای مدیریت احساسات به وی آموزش می‌دهند.

خانواده‌درمانی افسردگی سالمندان

علاوه بر سالمندان اطرافیان آن‌ها هم می‌بایست نکاتی را در مورد ارتباط با سالمندان و بیماری‌های روحی شایع این دوره آموزش ببینند. به همین خاطر در طی درمان افسردگی سالمندان برخی جلسات نیز با حضور خانواده فرد صورت خواهد گرفت.

استفاده از داروها

درصورتی‌که روانشناس احساس کند شدت بیماری به حدی است که بهتر است از داروهای ضدافسردگی استفاده شود با ارجاع بیمار به متخصص اقدامات لازم را در این زمینه انجام خواهد داد.

برای دریافت مشاوره در زمینه افسردگی می‌توانید در ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.

 

 

سؤالات متداول 

افسردگی سالمندان چه نشانه‌هایی دارد؟

افسردگی در سالمندان تفاوت چندانی با سایر گروه‌های سنی ندارد اما ممکن است نشانه‌هایی مانند گوشه‌نشینی، میل به تنهایی و انزوا، افزایش ناتوانی‌های ذهنی و همین‌طور اختلالات رفتاری مانند پرخاش در این افراد بیشتر دیده شود.

بهترین درمان برای افسردگی سالمندان چیست؟

درمان افسردگی سالمندان با توجه به وضعیت سلامت جسمی و روحی فرد و همین‌طور شدت بیماری متفاوت خواهد بود. درصورتی‌که نشانه‌های افسردگی را در خود یا اطرافیان احساس می‌کنید بهتر است با کمک گرفتن از روانشناس متخصص اقدامات لازم را برای درمان شروع کنید.

ازدواج با شخصی که قبلا عقد کرده یکی از چالش‌های بسیار بزرگ برای بسیاری از ما است. شاید به طرف مقابلتان علاقه پیدا کرده باشید و دل کندن از او برایتان سخت باشد. بااین‌حال احتمالاً فکر گذشته او نگرانی‌هایی را برایتان ایجاد کرده است. بسیاری از ما از این می‌ترسیم که طرف مقابل باز هم به سمت زندگی گذشته خود برگردد. یا شاید او نتواند با شما نیز زندگی موفقی بسازد. البته این نگرانی‌ها موضوعات کم‌اهمیتی هم نیستند. و به‌خوبی باید به آنها توجه داشته باشید. بااین‌حال ازدواج با دختری/ مردی که قبلاً عقد کرده همیشه هم قرار نیست تجربه منفی باشد. مهم‌ترین نکته این است که شما با درنظرگرفتن همه مسائل یک تصمیم درست بگیرید. یادتان باشد مشورت گرفتن از متخصصین خانواده نیز می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد.

منبع: ازدواج با شخصی که قبلا عقد کرده

ازدواج با شخصی که قبلا عقد کرده

این روزها طلاق در کشور آمار بسیار بالایی دارد. به همین خاطر خیلی از مواقع پیش می‌آید که شما با خانم یا آقایی آشنا می‌شوید اما متوجه می‌شوید که او قبلاً یک‌بار ازدواج کرده است. تصمیم گرفتن صحیح در این شرایط بسیار مهم است. اینکه صرفاً به دلیل تجربه ازدواج طرف مقابل به او نه بگویید به همان اندازه اشتباه است که بی‌توجهی‌کردن به این موضوع. به همین خاطر بهترین کار این است که به‌خوبی شرایط را ازهرجهت بررسی کنید. ما هم در ادامه این مطلب تلاش می‌کنیم تا راجع به ابعاد مختلف این موضوع صحبت کنیم.

مزایای ازدواج با شخصی که قبلا عقد کرده

ازدواج با دختر یا پسری که قبلاً عقد کرده همیشه هم شما را درگیر مشکلات نمی‌کند. به عبارتی بعضی از مواقع خیلی هم دلیلی ندارد از چیزی بترسید. زیرا بعضی از خانم‌ها یا آقایان بعد از طلاق ویژگی‌های مثبت‌تری پیدا می‌کنند. برای مثال بسیاری از این افراد قدر زندگی بعدی خود را به‌خوبی می‌دانند. آنها از اشتباهاتی که در رابطه گذشته داشته‌اند درس گرفته‌اند؛ و حالا دیگر این اشتباهات در رابطه شما جایی نخواهد داشت. یکی دیگر از نکات مثبت ازدواج با این افراد این است که آنها به شناخت خوبی از جنس مخالف و نحوه ارتباط با آنها رسیده‌اند. همین موضوع باعث می‌شود که در زندگی به نیازها و خواسته‌های شما توجه بیشتری داشته باشند.

معایب ازدواج با شخصی که قبلا عقد کرده

ازدواج با کسی که قبلاً یک تجربه ناموفق داشته، به‌خصوص در فرهنگ کشور ما می‌تواند مشکلاتی را نیز به همراه داشته باشد. برای مثال شاید خانواده و اطرافیان با این موضوع مخالفت کنند؛ طرف مقابل شما هنوز درگیر یاد و خاطره همسر گذشته خود باشد؛ یا شاید او به‌خاطر تجربیات تلخی که داشته به شما نیز به‌راحتی اعتماد نکند. این شرایط باعث می‌شود مشکلات و تنش‌های بسیاری را در رابطه‌تان تجربه کنید. مزاحمت‌های همسر سابق طرف مقابلتان نیز از جمله نکاتی است که باید به آن توجه داشته باشید.

به این نکات توجه داشته باشید

دلایل جدایی

اگر تصمیم دارید با خانم یا آقایی ازدواج کنید که یک‌بار ازدواج کرده قبل از هر چیز دلایل طلاق را بررسی کنید. این دلایل به‌خوبی به شما می‌گویند که با چه شخصیت و انتظاراتی مواجه هستید. سعی کنید قبل از اینکه به او دلبسته شوید دلایل را بررسی کنید. آیا علت جدایی او از نظر شما منطقی است؟ سهم طرف مقابل شما در این مشکلات چقدر بوده است؟ یک نکته مهم که در بررسی دلایل طلاق باید به‌خاطر داشته باشید این است که به‌قول‌معروف هیچ جنگی یک سر ندارد. اگر طرف مقابل شما همه تقصیرها را به گردن طرف مقابل می‌اندازد باید به این شک کنید که او همه چیز را نمی‌گوید. یا شاید کمی بدتر، او از نظر شخصیتی همیشه دیگران را مقصر می‌داند.

 بررسی دلایل جدایی طرف مقابل شما، یکی از مهم‌ترین نکاتی است که باید به آن توجه کنید. یادتان باشد اینکه طرف مقابل شما یک‌بار طلاق گرفته قبح این موضوع را در نظر آنها کم‌رنگ‌تر از دیگران می‌کند. و در نتیجه احتمال بروز چنین مشکلی در زندگی شما نیز وجود دارد.

زمان حال را در نظر بگیرید

بررسی دلایل جدایی طرف مقابل و توجه به زندگی گذشته او بسیار مهم است. اما به این نکته دقت داشته باشید که بیش از حد در گذشته کسی باقی نمانید. یادتان باشد که شما نه با فردی که در گذشته وجود داشته بلکه با شخصیت امروزی او در ارتباط هستید. شاید او واقعاً از گذشته خودش پشیمان باشد. شاید در تلاش باشد که همه اشتباهات گذشته را در رابطه‌اش با شما جبران کند. پس مهم‌ترین نکته این است که اگرچه باید به گذشته این افراد توجه کرد اما ملاک اصلی رفتار حال حاضر آنهاست.

رازدار باشید

یکی از نکات مهمی که باید به آن توجه کنید این است که برای طرف مقابل رازدار باشید. شما احتمالاً مسائل بسیاری را راجع به مشکلات زندگی گذشته فرد، نقاط ضعف او و بسیاری از چیزهای دیگر می‌شنوید. رازداری یکی از اصلی‌ترین نکاتی است که در ارتباط با این افراد باید به آن توجه کنید. این قول را به خودتان بدهید که آبروی طرف مقابل، آبروی شماست. و سعی نکنید در هر دعوا و اختلافی یا بین دیگران مسائل زندگی او را باز کنید. حتی به این مسئله فکر کنید که ازدواج سابق او را تا جای ممکن از اقوام و اطرافیان نیز مخفی نگه دارید.

عجله نکنید

برای ازدواج با دختری/ مردی که قبلاً عقد کرده عجله نداشته باشید. این افراد معمولاً نیاز به چیزی حدود یک تا دو سال زمان دارند تا بتوانند یک رابطه سنگین و جدی دیگر را شروع کنند. به همین خاطر فشار آوردن به آنها برای ازدواج کار اشتباهی است. یادتان باشد که شرایط روحی و عصبی این افراد اصلاً مناسب نیست. به همین خاطر فشار آوردن شما به آنها می‌تواند مشکلات بسیاری را در رابطه‌تان ایجاد کند. پس یکی از مهم‌ترین کارها این است که صبور باشید. به طرف مقابل اجازه بدهید که آرام‌آرام به شما نزدیک شود.

آیا او کاملاً طلاق گرفته است؟

گاهی اوقات شما با خانم یا آقایی وارد رابطه می‌شوید که در حال جداشدن از همسرش است. و گاهی اوقات با فردی آشنا می‌شوید که کاملاً از همسرش جدا شده است. این دو موضوع با هم تفاوت دارند. اگر طرف مقابل شما هنوز به طور کامل از همسرش جدا نشده پیشنهاد می‌کنیم که رابطه‌تان با این فرد را با دقت بیشتری مدیریت کنید. و کمی فاصله بینتان ایجاد کنید. وقتی یک نفر هنوز از همسرش جدا نشده واردشدن به رابطه جدید می‌تواند مشکلات بسیاری را به همراه داشته باشد. برای مثال هر لحظه ممکن است طرف مقابل شما تصمیم بگیرد که به سمت همسر خود برگردد. به‌علاوه او هنوز از نظر روانی از طرف مقابل خود جدا نشده است. در چنین شرایطی ممکن است هدف از رابطه با شما فقط پرکردن تنهایی باشد.

متفاوت باشید

اگر می‌خواهید دل کسی را به دست بیاورید که قبلاً ازدواج کرده و رابطه خوبی با او داشته باشید باید سعی کنید متفاوت از همسر سابقش رفتار کنید. ببینید او چه کارهایی را برای همسرش انجام نمی‌داده است. یا طرف مقابل شما چه انتظاراتی داشته که برآورده نشده‌اند. سپس بر اساس آنها رفتار کنید. در حقیقت گلایه‌های طرف مقابل از همسر سابقش به‌خوبی این را به شما نشان می‌دهد که او دوست دارد شما چه رفتارهایی داشته باشید و چه رفتارهایی نداشته باشید.

اهمیت مشاوره

وقتی با کسی آشنا می‌شویم که یک‌بار از همسرش جدا شده اولین سؤال در ذهن همه ما این است: با چنین فردی ازدواج کنیم یا خیر؟ متأسفانه نمی‌توانیم برای این سؤال یک جواب قطعی داشته باشیم. اینکه با چنین فردی ازدواج کنید یا نه به مسائل بسیاری مربوط است که در بالا راجع به آنها حرف زدیم. شما می‌بایست همه این شرایط را به‌دقت و در کنار هم بررسی کنید. اما مهم‌ترین توصیه‌ای که در این شرایط همه باید به آن توجه کنند این است که از یک مشاور خانواده کمک بگیرید.

ازدواج و شناخت شخصیت طرف مقابل موضوع بسیار پیچیده و درعین‌حال خیلی مهمی است. به همین خاطر حتی در ازدواج‌های معمولی هم همیشه توصیه می‌شود که مشاوره پیش از ازدواج را جدی بگیرید. این مشاوره‌ها به‌خصوص وقتی طرف مقابل شما موضوعی مثل طلاق را در گذشته خود داشته باشد بسیار مهم‌تر می‌شود. مشاورین شخصیت و ویژگی‌های شما و طرف مقابل را به‌خوبی بررسی خواهند کرد. به‌علاوه آنها می‌توانند راهکارهایی را به شما آموزش دهند که باعث می‌شود همسر و زندگی بهتری نسبت به گذشته برای طرف مقابلتان بسازید.

 

برای دریافت مشاوره در زمینه ازدواج می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی و رزرو وقت مشاوره حضوری با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 تماس بگیرید.

 

سؤالات متداول

چطور پدر و مادرم را برای ازدواج با خانمی که قبلاً عقد کرده راضی کنم؟

بهتر است با آنها صحبت کنید. دلایلشان را بشنوید و روی آنها فکر کنید. اگر پاسخی برای حرف‌هایشان دارید آنها را با خانواده مطرح کنید. کمک‌گرفتن از مشاور و همین‌طور اختصاص دادن زمان برای آشنایی آنها با این دخترخانم و خانواده‌اش می‌توانند بسیار مفید باشند.

سندرم پای بیقرار (RLS) با اصطلاح علمیWillis-Ekbom (WED)، یک اختلال حرکتی در رابطه با خواب می‌باشد که در آن شخص غالبا تمایل ناخوشایند و آزاردهنده‌ای به حرکت دادن پاهایش دارد. این سندرم در مبتلایانش معمولا یک حالت عصبی ایجاد می‌کند و نهایتا آنها را به دنبال راهی برای درمان می‌کشاند. آیا شما نیز تاکنون حس کرده‌اید که اختیار پاهایتان را ندارید و پایتان خود به خود تمایل به حرکت دارند؟ این احساس در هرکجای پا، ساق پا، مچ یا و حتی گاهی ران پا را درگیر می‌کند و موجب احتلال در خواب و استراحت فرد می‌شود. اگر این تجربه‌ را داشتید، بدانید شما هم جرء درصد کمی از مردمی هستید که سندرم پای بی‌قرار دارند. در این مقاله به بررسی علمی این سندرم و علل و روش‌های درمان آن می‌پردازیم. خوشبختانه این سندرم امروزه روش‌های درمان زیادی دارد. پس با هم نگاهی به این شیوه‌های درمانی بیندازیم.

منبع: سندرم پای بیقرار | علل، نشانه‌ها و نحوه درمان سندرم پاهای بیقرار

سندروم پای بیقرار چیست

Restless Legs Syndrome (RLS) یا سندروم پای بی‌قرار یک اختلال سیستم عصبی می‌باشد که موجب تمایل بسیار شدید بیمار برای تکان دادن پاهای خود می‌شود. این بیماری را با نام ویلیس اکبوم نیز می‌شناسند. پزشکان می‌گویند سندرم پای بیقرار یک اختلال خواب است، زیرا غالبا هنگام استراحت یا خواب پیش می‌آید و یا شدیدتر می‌شود. این سندروم موقع خوابیدن یا نشستن به مدت طولانی (مثلا در تئاتر یا ماشین) مشکل ایجاد می‌کند. اگر درمان نشود، این بیماری قابل تشدید است. از سویی کمبود خواب نیز در طولانی مدت  مشکلاتی در محل کار یا منزل برای بیمار به وجود خواهد آورد. تقریبا ۱۰ درصد از جمعیت ایالات متحده به این سندرم دچارند و بیشتر در میان زنان شایع‌ است و احتمالا علائم آن در افراد میان‌سال شدیدتر است. گاهی علائم آن به حدی خفیف است که قابل تشخیص نیست. اما با تشخیص می‌توان آن را درمان کرد.

علل سندرم پای بیقرار(RLS)

در اکثر موارد علت سندرم پای بی‌قرار ناشناخته می‌باشد. با این وجود پزشکان، یک مؤلفه ژنتیکی و میزان کم آهن در مغز را از علل آن می‌دانند. RLS در خانواده‌هایی که قبل از 40 سالگی علائم آن را دارند، یافت می‌شود.
بر پایه شواهدی نیز پای بی‌قرار به اختلال در عملکرد بخشی از مغز (به نام گانگلیون پایه) مربوط است که کنترل حرکت را به عهده دارد و از دوپامین تغذیه می‌کند. دوپامین برای انجام فعالیت و حرکات عضلانی هدفمند لازم می‌باشد. اگر در این مسیرها اختلالی ایجاد شود، به حرکات غیرارادی مکرر منجر می‌شود. با اینکه علت ژنتیکی سندرم پای بیقرار توجه زیادی را جلب نموده است، اما اغلب بیماران مبتلا به RLS فاقد الگوی ژنتیکی قابل شناسایی هستند. رایج‌ترین علت سندرم پای بیقرار: کمبود آهن در بدن، نارسایی کلیه، نوروپاتی، آسیب شناسی نخاع، بارداری، ام اس و شاید بیماری پارکینسون و لرزش می‌باشند.

عوامل احتمالی دیگر موثر بر این سندروم

مرحله آخر بیماری کلیه و همودیالیز، کمبود آهن، بارداری، به ویژه در سه ماه آخر. در اکثر موارد غالبا علائم در 4 هفته بعد از زایمان رفع می‌شوند. داروهای خاص؛ همچون ضد تهوع و استفراغ (پروکلرپرازین یا متوکلوپرامید)، داروهای ضد روان‌پریشی (مانند، مشتقات هالوپریدول یا فنوتیازین). داروهای ضد افسردگی؛ که سروتونین را افزایش می‌دهند (مثل فلوکستین یا سرترالین) و بعضی از داروهای ضد سرماخوردگی و آلرژی. آنتی هیستامین‌های قدیمی (مانند دیفن هیدرامین)، کمبود خواب و در کل اختلالات خواب مانند آپنه خواب نیز امکان دارد در برخی افراد موجب تشدید علائم یا تحریک گردد. نوروپاتی (آسیب به اعصاب محیطی). مصرف بیش از حد الکل، نیکوتین و کافئین.

علائم سندرم پای بیقرار

مهم‌ترین علائم سندرم پاهای بیقرار (RLS)، اغلب حرکات ناخوشایند و آزاردهنده پاها (و گاهاً بازوها) می‌باشد. این تمایل مخصوصا در مواقع عدم فعالیت و اغلب عصرها وجود دارد، و با فعایت موقت رفع می‌شود. حرکت پای بی‌قرار غالبا در عمق پاها،  بین زانو و مچ پا اتفاق می‌افتد. افراد این حس را به سختی می‌توانند توصیف کنند و در هر فردی متفاوت است. افراد بیشتر با عبارات: نیاز به حرکت، سوزن سوزن شدن، بیقراری، گرفتگی، کشش، حس اینکه چیزی روی پاها می‌خزد، ناراحتی، احساس درد و خارش توصیف می‌کنند. معمولا هم این احساس عمقی است تا سطحی.

با پرسیدن سوالات زیر که به دیگر جنبه‌های اصلی علائم RLS مربوط است، فرد مبتلا بهتر می‌تواند حسش را توصیف کند:

 آیا این علامت باعث حرکت پاهای شماست؟

هنگام حرکت علائم بهتر می‌شود یا خیر؟

علائم در عصر بدتر است یا شب؟

RLS دردناک نیست اما احساسی ناخوشایند است. معمولا هم بیماران سوزن سوزن شدن پا را انکار می‌کنند که اغلب نوروپاتی‌ها آن را تجربه می‌کنند. هر چند سندرم پای بی‌قرار و درد نوروپاتیک گاهی با هم اتفاق می‌افتند. سندرم پای بیقرار را نباید با گرفتگی عضلات پا در خواب اشتباه گرفت.

درمان سندرم پای بی‌قرار

برای درمان سندرم پاهای بی‌قرار باید علت آن را بدانیم. متاسفانه در مورد سندرم اولیه که اغلب علت ژنتیکی

دارد، درمان خاصی موجود نیست، و علائم آن با کمی تغییر در سبک زندگی قابل کنترل است. ولی در مورد سندرم ثانویه، که ژنتیکی نیست و بعدها ایجاد می‌شود، می‌توان با رفع علت، آن را درمان کرد و تا حد زیادی از شدت آن کاست. اغلب نیز همه بیماران می‌گویند با راه رفتن و دیگر حرکات (مالش یا فشار، کشش و استفاده از آب گرم یا سرد)، علائم گذرا بهبود می‌یابد. بطور کلی، با محرک‌های حسی شدید و نیز شرایط شناختی یا عاطفی فعال‌کننده، می‌توان علائم RLS را کاهش داد.

درمان دارویی 

اگر درمان‌های غیر دارویی مشکل شما را حل نکرد و نتوانستید به تنهایی علائم پای بی‌قرار را کنترل کنید، داروهای زیر با تجویز پزشک موثر است:

  • آهن: مکمل‌های آهن با بالا بردن سطح آهن در مغز موجب بهبود علائم سندرم پاهای بی‌قرار می‌شوند.
  • آگونیست‌های آلفا-2: این دارو نیز در سندرم اولیه موجب کاهش علائم می‌شوند ولی بر حرکات دوره‌ای اندام موقع خواب اثرگذار نیست.
  • مسکن‌ها: برای درمان علائم خفیف می‌توان ایبوپروفن، داروهای ضدالتهاب غیراستروئیدی (NSAID) مصرف نمود.
  • داروهای ضدتشنج: رایج‌ترین نوع این داروها نورونتین و گاباپنتین است که اغلب در درمان اسپاسم‌های عضلانی و نوروپاتی مفیدند. در سندرم پای بی‌قرار اگر علائم شدید باشد، و علاوه بر شب، روز هم دیده شود می‌توان از این داروها مصرف کرد.
  • بنزودیازپین‌ها: این داروهای آرام‌بخش‌ نیز در علائم شدید تجویز می‌شوند و برای کسانی مناسب می‌باشد که  RLSخواب شبانه آن‌ها را مختل کرده است. نمونه‌های آن: تمازپام (رستوریل)، زاناکس، آلپرازولام، کلونوپین یا کلونازپام.
  • دوپامینرژیک: موجب افزایش سطح دوپامین در مغز می‌شوند که حرکات عصب و عضله را هماهنگ می‌کند. مانند لوودوپا و کاربی‌دوپا. البته قبل از تجویز این داروها پزشک متخصص باید نوار عصب و عضله بگیرد تا وضعیت عصب و عضلات شما چک شود.

درمان غیردارویی سندرم پای بی‌قرار

در موارد خفیف این اختلال با تغییر سبک زندگی، علائم قابل کنترل است. حمام و ماساژ گرم نیز موجب شل شدن عضلات می شوند و شدت علائم را کم می‌کنند – به کار بردن کمپرس و حوله‌های گرم یا خنک – تکنیک‌های آرام‌سازی و ورزش‌هایی چون یوگا، تای‌چی و مدیتیشن، بویژه مدیتیشن خواب کمک می‌کند خوابی آرام داشته باشید – ورزش و فعالیت‌های بدنی که پاها را درگیر کند به تخفیف علائم کمک می‌کند، اما توجه کنید که ورزش و فشار بیش از حد که پا را خسته کند، علائم را بدتر خواهد کرد. پیاده‌روی و ورزش‌های ملایم مناسب‌تر است. – رعایت نکات خواب یعنی خوابیدن در اتاقی آرام و خنک، یک ساعت خواب و بیداری معین، یک ساعت از قبل از خواب نور اتاق را کم کردن، پرهیز یا کاهش مصرف الکل و دخانیات، ممنوعیت نوشیدنی‌های تحریک‌کننده مثل کافئین یا شکر و … نیز در کاهش این علائم مفید هستند.

سخن آخر

سندروم پاهای بی‌قرار که اغلب در شب و موقع استراحت پیش می‌آید، احساس آزاردهنده ای است که موجب بی‌خوابی و پریشانی خواهد شد. مسلما اگر شب خواب کافی نداشته باشید، کارهای روزانه شما هم مختل می‌شود. بنابراین اگر با خواندن این مقاله نشانه‌های سندروم پای بی‌قرار را در خود می‌بینید حتما به دنبال درمان آن باشید. مشورت با پزشک و روانشناسان متخصص در این زمینه می‌تواند به شما در تغییر سبک زندگی و بهبود علائم آن کمک کند.

برای دریافت مشاوره در زمینه سندرم پای بیقرار می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی و رزرو وقت مشاوره حضوری با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 تماس بگیرید.

 

یکی از موضوعات مهم در حوزه مدیریت و روانشناسی، خطاهای شناختی یا Cognitive Errors می‌باشد. در کتاب‌های تصمیم‌گیری نیز بحث خطاهای شناختی، قسمت عمده‌ای را به خود اختصاص داده است. بیشتر خطاهای شناختی با گذشت زمان و در طول سالیان دراز زندگی انسان در روی کره زمین، در مغز انسان شکل می‌گیرند. وقتی ما می‌خواهیم در مورد رویدادی قضاوت، و آن را تحلیل و تفسیر کنیم، این خطاها مانع ارزیابی درست ما از موضوع می‌شوند. در نتیجه نمی‌توانیم بهترین تصمیم را بگیریم. البته خطاهای شناختی همیشه مضر نیستند. گاهی به بقاء ما و تسریع در تصمیم‌گیری و عملکرد بهتر مغز منجر می‌شوند. ولی در عین حال موجب می‌شوند ضررهایی را متحمل شویم. اگر شما هم حس می‌کنید دچار خطای شناختی هستید، این مطلب به شما کمک می‌کند تا با انواع خطاهای شناختی و راه رفع آن آشنا شوید. برای دریافت مشاوره فردی در این زمینه کلیک کنید.

منبع: خطاهای شناختی

خطای شناختی چیست

حالتی که در آن ذهن، فرد را به چیزی که درست نیست وا می‌دارد. غالبا موجب تقویت افکار و هیجانات منفی می‌شود. در خطای شناختی هنگام برخورد با یک موضوع، راجب آن به خودمان چیزهایی می‌گوییم که به نظر خودمان منطقی است ولی در نهایت با این افکار احساس بدی نسبت به خود خواهیم داشت. مثلا وقتی به خودتان بگویید : ” من موقع شروع یک کار جدید همیشه با شکست مواجه می‌شوم، پس من مدام در کارها شکست می‌خورم ” تفکر سیاه و سفید را بکار برده‌اید. یعنی همه چیز را به شکل مطلق می‌بیند: اگر یک بار شکست خوردید فکر می‌کنید همیشه همین‌گونه خواهد شد. اگر به دنبال این تفکر مطلق باز هم جمله ” من یک بازنده کامل می‌باشم ” را اضافه کنید، دیگر موضوع را بیش از اندازه تعمیم داده‌اید. شما اینجا خطای شناختی در یک کار را به کل شخصیت و هویت خودتان تعمیم داده‌اید.

انواع خطاهای شناختی

انواع مختلفی خطای شناختی وجود دارد که در دو دستۀ تحریف شناختی و سوگیری شناختی قابل بررسی می‌باشد.

الف: تحریف شناختی

حالتی که در آن فرد واقعیات‌ را به گونه‌ای دیگر درک می‌کند و به دستور مغز چیزی را باور دارد که حقیقت ندارد، تحریف شناختی رخ داده است. این نوع ادراک با هدف محافظت از فرد در مقابل افکار و احساسات منفی پیش می‌آید. در خطاهای شناختی تحریفی قوانین و فرضیاتی در ذهن شکل می‌گیرند و فرد در زندگی همیشه در پی اثبات و و تأیید این قوانین است. حتی اگر با موارد خلاف آن روبرو شود، باز هم از قوانین ذهنش تخطی نمی‌کند. زیرا در طبیعت انسان، قبول موارد غیر قابل پیش‌بینی سخت است و میل دارد از فرضیات پیشین خودش پیروی کند. تحریفات شناختی انواعی دارد که مهم‌ترین آن‌ها را در زیر آورده‌ایم.

_ تفکر همه یا هیچ، خطای تحریفی شناختی

همانطور که از نامش پیداست فرد در هر موقعیتی، فقط یکی از دو حالت از دو سر طیف را می‌پذیرد. بله یا خیر، همه یا هیچ، یا اول یا آخر، پیروزی یا شکست، یا سیاه یا سفید. در این افراد انعطاف فکری وجود ندارد و بیشتر در شخصیت‌های مرزی دیده می‌شود. نمونه این خطای شناختی دانشجویی است که همیشه نمره کامل در امتحانات می‌گرفته و با گرفتن نمره 18خودش را شکست خورده می‌‌بیند.

_ تعمیم دادن | خطاهای شناختی

در تعمیم، فرد موضوع مربوط به یک موقعیت را به همه موقعیت‌ها بسط می‌دهد. وقتی چیزی یک بار اتفاق افتاد فکر می‌کند همیشه اتفاق خواهد افتاد. مثلا اگر یک بار از خوردن غذایی مسموم شود، برای همیشه از آن غذا پرهیز می‌کند.

_ نتیجه گیری سریع

گاهی اوقات فرد بدون هیچ دلیلی، نتیجه خاصی از یک موضوع می‌گیرد که در نظر خودش کاملا درست است. بدون شواهد لازم، افکاری منفی راجب یک اتفاق دارد و بر اساس آن تفکر نیز حصول نتایج بد را قطعی می‌داند. در این حالت فرد دو نوع اشتباه دارد؛ ذهن‌خوانی و پیشگویی. در ذهن‌خوانی فرد بی هیچ دلیلی، نتیجه‌گیری‌های منفی راجب علت‌های رفتار دیگران دارد. احساس می‌کند اطرافیان پیوسته مشغول قضاوت کردن او می‌باشند. مثلا اگر کسی به او سلام نکند، به اشتباه گمان می‌کند او از دستش ناراحت است. گاهی هم راجب همه چیز پیشگویی می‌کنند و منتظر اتفاقات ناگوارند. مثلا می‌گوید: من می‌دانم مریضی‌ام هیچ وقت خوب نمی شود.

_ فاجعه انگاری

همیشه منتظر است اتفاق بدی بیفتد و یا فکر می کند یک کاری حتما پیامد بدی دارد. گاهی یک اتفاق را بی‌جهت بزرگ یا توانایی خودش را کوچک می‌کند. مثلا می‌گوید من اگر مریض شوم می‌میرم و حتما نخواهم تونانست با بیماری مقابله کنم.

_ شخصی کردن

همه چیز را به خودش ربط می‌دهد یا اینکه خودش را با اطرافیان مقایسه می‌کند. اگر در جمعی باشد و همه مشغول صحبت هستند، فکر می‌کند که درمورد او حرف می‌زنند. توانایی بقیه را کاملا نامربوط با خود مقایسه می‌کند.

_ سفسطه کنترل

فکر می‌کند کسی از بیرون او را کنترل می‌کند و خودش را فاقد اختیار و قربانی سرنوشت می‌داند. از سویی هم فکر می‌کند مقصر هر چیزی اوست. مثلا اشتباه تحصیلی را از روی اجبار می‌داند که خود کنترلی بر آن نداشته است. یا رفتار خودش را دلیل ناراحتی دیگران می‌داند که بر احساس آنها اثر گذاشته است.

_ سفسطه انصاف

در مورد برخی وقایعی که همه آن را یک اتفاق ساده روزمره می‌دانند، نظر فرد اختلال شناختی این است که این اتفاق دور از انصاف است.

_ بایدها

طبیعی است که هر فردی در زندگی برای خود بایدها و نبایدهای دارد. ولی این بایدها زمانی که فرد فکر کند همه باید طبق بایدهای او عمل کنند، تبدیل به خطای شناختی می‌شوند. طوری که اگر دیگران بایدهای او را رعایت نکنند، خشمگین و ناراحت می‌شود. این فرد انعطاف‌پذیری ندارد و سرسختانه از اصول و بایدهایش پیروی می‌کند و با ترک آن احساس گناه می‌کند.

_ استدلال احساسی | خطاهای شناختی

در این خطا فرد باور دارد که هر چه احساس کند، واقعیت دارد. و احساسی که نسبت به چیزی دارد را برای همه و به صورت کلی می‌بیند. مثلا اگر در یک کاری احساس کسل شدن به او دست دهد‌، تصور می‌کند آن کار کلا برای همه کسل‌کننده می‌باشد. این خطا بویژه اگر در مورد احساسات منفی باشد پیامدهای بدی برای فرد خواهد داشت.

_ برچسب زنی

فرد با دیدن یک ویژگی منفی در خود یا  شخصی، بطور کلی به او یا خود برچسب‌های منفی می‌زند. با دیدن کمی ناراحتی در فردی او را افسرده می‌نامد. گاهی داشتن تفسیر غلط از یک اتفاق نیز می‌تواند برچسب‌زنی باشد. برای مثال وقتی به جای گفتن فرستادن کودک به مهد، جمله «کودک را در دستان افراد غریبه و غیر قابل اعتماد رها می‌کنند» را بکار می برد.

ب: سوگیری شناختی

ذهن و مغز ما در مورد مسائل مختلف باورهایی دارد که به تصمیم‌گیری ما در مورد آن مسأله جهت می‌دهد. این سوگیری باعث می‌شود فرد سریع تصمیم بگیرد ولی دقت تصمیم‌گیری را کم می‌کند. شکل‌گیری این سوگیری‌ها از دوران کودکی آغاز می‌شود و در بزرگسالی هم همراه فرد می‌ماند. مثلا تجربه آزار جنسی در کودکی باعث شکل‌گیری باور بی‌اعتمادی در فرد می‌شود. طوری که حتی در بزرگسالی نمی‌تواند به کسی اعتماد کند. انواع سوگیری‌های شناختی عبارتند از:

* تأیید خود | خطاهای شناختی

معمولا کسی دوست ندارد نظر خود در مورد چیزی را تغییر دهد و اشتباه بودن عقایدش را بپذیرد. زیرا بازسازی و تغییر نظام عقاید فرد سخت است. این ویژگی در خطای شناختی شدیدتر است و فرد عقاید دیگران را به شدت رد می‌کند، تا جایی که دیگران او را از خود راضی و خودشیفته می‌دانند.

* تمرکز بر اطلاعات در دسترس

معمولا فرد موقع تصمیم‌گیری، از اطلاعات از قبل موجود در ذهنش کمک می‌گیرد. ممکن است در یک موقعیت جدید، آن را با یک وضعیت مشابه قبلی همانند بداند و بر اساس آن تصمیم بگیرد. و چون شرایط پیچیده‌تر و خطرناک‌تر بیشتر در ذهن می‌مانند، احتمال همانندسازی با آنها نیز بیشتر می‌شود. مثلا با شنیدن صدای مهیب ذهنش فورا آن را به انفجار ربط می‌دهد تا افتادن چیزی برزمین.

* اثر هاله‌ای

دیدگاه کلی فرد نسبت به کسی یا چیزی را اولین برخوردش با آن تعیین می‌کند. اگر کسی که در اولین برخوردش بسیار مهربان و متشخصانه رفتار کند، در دیدار‌های بعدی حتی اگر رفتاری غیر اجتماعی از او سر بزند، به عنوان فردی بد و ناخوشایند شناخته نمی‌شود. اثر هاله‌ای در مورد اشخاص، موقعیت و یا یک عادت نیز صدق می‌کند.

علت خطاهای شناختی

روانشناسان علل اصلی  شکل‌گیری خطاهای شناختی را فرایند تکامل انسان و فعالیت‌های مغز می‌دانند.

فرایند تکاملی

نوزاد آدمی در بدو تولد هیچ ذهنیتی از خود، دنیا و اطرافیانش ندارد. کم کم در دوران رشد و تکاملش، بر اساس نحوه برخورد والدین و محیط زندگی‌اش فرضیات و قوانینی راجب زندگی و محیط در ذهنش شکل می‌گیرد. سپس بر اساس همین فرضیات در طول زندگی خود اتفاقات و افراد را تفسیر و قضاوت می‌کند. ولی گاهی بسیاری از این فرضیاتی که تحت تاثیر محیط زندگی و رفتار والدین کسب کرده است، غیر عقلانی و نادرست می‌باشند و ممکن است تبدیل به مشکل شوند. برای مثال والدینی که همیشه از کودک رفتاری بی عیب و نقص انتظار دارند و در صورت ارتکاب خطا فورا او را سرزنش می‌کنند. این کودک در بزرگسالی انتظار مشابهی از خود دارد که هیچ خطایی نکند، و با مشاهده کوچکترین نقص و اشتباه در خود احساس نالایقی می‌کند. این تفکر یک نوع خطای شناختی است که عزت نفس را در فرد از بین می‌برد.

مغز

همچنین رابطه‌ای دو سویه بین خطاهای شناختی و مغز وجود دارد. یعنی مغز بر خطاهای شناختی اثرگذار است و خطاهای شناختی هم، اتصالاتی را در سیناپس‌های مغزی شکل می‌دهند .برای مثال فردی که خطای شناختی پیش‌بینی دارد، همیشه در حال ایجاد سیناپس‌های منفی جدید در مغز می‌باشد. او در برخورد با اشخاص  یا موقعیت جدید بدلیل تفکرات منفی قبلش، از چند ساعت قبل دچار اضطراب و خشم می‌شود و به پیامدهای منفی آن فکر می‌کند. به دنبال این افکار نادرست که از خطای شناختی پیش‌بینی ناشی شده است، مغز در حالت هشدار و خطر قرار می‌گیرد و فرمان کارکرد بالای سیستم سمپاتیک را صادر می‌نماید. سپس سیستم سمپاتیک نیز به نوبه خود افکار منفی و اضطراب را تقویت می‌کند و دوباره خطای شناختی قوت می‌گیرد. برای آشنایی با روش های غلبه بر افکار منفی کلیک کنید.

درمان خطاهای شناختی (اصلاح افکار اتوماتیک)

خطاهای شناختی را می‌توان با درمان شناختی رفتاری و سایر درمان های روانشناختی از بین برد. ابتدا فرد باید نسبت به خطاهایش آگاهی داشته باشد و آنها را شناسایی کند. سپس به آنها پاسخ مناسب دهد و رد کند. اگر این تحریفات مرتبا رد شوند، کم کم  محو می‌شوند و تفکری متعادل و منطقی‌تر جایگزین آنها خواهد شد.

1- شناسایی خطاهای شناختی

اگر می‌خواهید خطاهای شناختی را اصلاح کنید، اول باید بدانید که شما هنگام وقوع خطا نمی‌دانید که دارید مرتکب خطای شناختی می‌شوید. بلکه بعد از دقت و تفکر زیاد راجب آن رفتار متوجه خطا می‌شوید. یعنی از ابتدا آن را نمی‌شناسید. برای شناخت این خطاهای شناختی یا افکار اتوماتیک، شما باید هر موقع که احساس‌های منفی مانند غم، اضطراب، نارضایتی و … داشتید، فکر کنید که الان و یا قبل از ایجاد این احساس خاص، در ذهنتان چه افکاری وجود داشت؟ به چه خاطره‌ای فکر می‌کردید؟ آن موقعیت چه معنایی برایم داشت؟

2- به چالش کشیدن خطاهای شناختی

با سوالات زیر می‌توانید خطاهای شناختی (افکار اتوماتیک) را به چالش بکشد.

برای درستی یا نادستی این تفکرم چه دلایل و شواهدی دارم؟

اگر دیگران اینگونه فکر می‌کردند، چه می‌گفتم؟

اگر فکر من درست باشد، آیا نتیجه بد مورد انتظارم را خواهد داشت؟ آیا هیچ کاری برای حل آن نمی توانم انجام دهم؟

محاسن و معایب این طرز تفکر من چیست؟

البته باید توجه کرد که اولاً فردی که این نوع خطاهای شناختی را دارد، شواهد منفی، بیشتر و راحت‌تر از شواهد مثبت به ذهنش می‌آید و ثانیاً فرد در اکثر مواقع شواهد مثبت یا خنثی را هم به‌عنوان شواهد منفی درک می‌کند. در این شرایط می‌توانید از فرد دیگری که به او اعتماد دارید یا از مشاوران روانشناسی کمک بخواهید و موضوع را از دیدگاه آنها بررسی کنید.

سخن آخر

گفتیم که خطاهای شناختی، روش‌های فکری معمولا نادرست و منفی می‌باشند و انواع تحریف آنها در طول دوران زندگی و تحت تاثیر اتفاقات مخرب زندگی شکل می‌گیرند. اگر شما هم دچار این تحریفات شناختی هستید و می‌خواهید از دست آن رها شوید، توصیه می‌کنیم تحت درمان شناختی رفتاری دریافت قرار گیرید. زیرا این روش درمان در شناسایی انواع خطاهای شناختی و آموزش دادن تفکر منطقی و درست در بسیاری از افراد، نتایج مثبت زیادی داشته است. خطاهای شناختی احتمال ابتلا به افسردگی را هم بیشتر می‌کنند، پس بهتر است هر چه زودتر به دنبال درمان آن باشید.

برای دریافت مشاوره در زمینه خطاهای شناختی می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 تماس بگیرید.

خانواده‌ام به من احترام نمی‌گذارند ! این جمله ممکن است مشکل بسیاری از ما باشد. خانواده جایی است که همه ما بیشتر لحظه‌های عمرمان را در آن می‌گذرانیم؛ و اعضای خانواده صمیمی‌ترین کسانی هستند که اطرافمان داریم. به همین خاطر نوع ارتباط اعضای خانواده با هم بسیار اهمیت دارد. گاهی اوقات پیش می‌آید که اعضا برای یکدیگر احترامی قائل نیستند. بودن در محیطی که احترام در آن نیست می‌تواند مشکلات بسیاری را به همراه داشته باشد. اما در این شرایط چه باید کرد؟ ما سعی می‌کنیم در این مطلب احترام در خانواده را از ابعاد مختلف بررسی کنیم. اما یادتان باشد یکی از بهترین کارهایی که می‌توانید انجام بدهید این است که از یک مشاور خانواده کمک بگیرید. مشاورین شرایط شما را به‌صورت اختصاصی بررسی کرده و راهکارهای خوبی را برای تغییر آن به شما آموزش خواهند داد. برای دریافت مشاوره خانواده کلیک کنید.

منبع: خانواده‌ام به من احترام نمی گذارند | احترام در خانواده

احترام در خانواده

یکی از مهم‌ترین عناصری که باید در یک خانواده وجود داشته باشد احترام است. تحقیقات نشان داده وقتی اعضای خانواده با احترام با یکدیگر برخورد می‌کنند سلامت روان آنها نیز بالاتر است. و از زندگی خود در خانواده راضی هستند. این در حالی است که بی‌احترامی اعضا به یکدیگر آسیب‌های روحی بسیاری را به همراه خواهد داشت.

برای مثال فرض کنید شما در محیطی زندگی می‌کنید که دائماً عقایدتان را مسخره می‌کنند یا از کارهایتان ایراد می‌گیرند. در چنین شرایطی کم‌کم اعتماد به نفستان را از دست خواهید داد. ما ناخواسته و به‌تدریج باور خواهیم کرد که واقعاً اشتباه و بی‌ارزش هستیم. همین مسئله می‌تواند مشکلات روحی بسیاری را به دنبال داشته باشد. به همین خاطر است که متخصصین خانواده معتقدند احترام متقابل در خانواده یکی از مهم‌ترین مسائلی است که باید به آن توجه داشت. پس اگر خانواده شما نیز درگیر این مشکل شده بهتر است برای رفع آن تلاش کنید.

برای درک بهتر موضوع حتما مقاله اهمیت خانواده را بخوانید.

خانواده ام به من احترام نمی‌گذارند | دلایل

اختلاف در عقیده

اینکه خانواده به یکی از اعضای خود احترام نمی‌گذارد می‌تواند به‌خاطر اختلاف عقاید باشد. در بسیاری از خانواده‌ها پیش می‌آید که یکی از اعضا به هر دلیلی از نظر شخصیت یا اعتقادات مانند سایرین نیست. در چنین شرایطی سایر اعضای خانواده این موضوع را به‌راحتی نمی‌پذیرند. آنها ممکن است هر اعتقادی به جز آنچه خودشان قبول دارند را اشتباه بدانند. به همین خاطر برای اینکه به شما ثابت کنند اشتباه می‌کنید و درست آن چیزی است که آنها می‌گویند شروع به مخالفت با عقاید شما می‌کنند.

شما به دیگران احترام نمی‌گذارید

تقریباً همه ما این را می‌دانیم که احترام یک موضوع دوطرفه است. اگر دلتان می‌خواهد دیگران به شما احترام بگذارند اولین قدم این است که خودتان به آنها احترام بگذارید. پس اگر درگیر مشکل بی‌احترامی اعضای خانواده شده‌اید کمی به رفتار خودتان فکر کنید. آیا شما برای دیگران احترام قائل هستید؟ اگر فکر می‌کنید شما هم آن‌طور که باید به دیگر اعضا احترام نمی‌گذارید بهتر است تغییر را از خودتان شروع کنید. اگرچه این کار برای خیلی از ما سخت است اما رفتار شما می‌تواند بهترین معلم برای دیگران باشد.

یادگیری بی‌احترامی

بی‌احترامی کردن به دیگران یکی از رفتارهایی است که اعضا ممکن است از هم یاد بگیرند. وقتی فرزندان احترام را در رابطه پدر و مادرشان با یکدیگر یا با سایرین نمی‌بینند طبیعتاً آنها نیز احترام گذاشتن را یاد نخواهند گرفت.

رعایت‌نکردن حریم شخصی

بی‌احترامی می‌تواند تأثیر ثانویه مشکلات دیگری باشد. برای مثال همان‌طور که گفتیم قبول نکردن تفاوت‌ها و اعتقادات سایر اعضا می‌تواند تبدیل به دلیلی برای بی‌احترامی بشود. یکی دیگر از این دلایل بی‌توجهی به حریم خصوصی یکدیگر است. حریم خصوصی از مهم‌ترین نکاتی است که در هر خانواده‌ای باید رعایت شود. وقتی شما این موضوع را نادیده بگیرید و انتظار داشته باشید که در جریان هر موضوعی قرار داشته باشید طبیعتاً احترام خودتان را از بین خواهید برد.

راهکارهایی برای بالابردن احترام در خانواده

با خانواده‌تان صحبت کنید

اگر احساس می‌کنید که خانواده برای شما احترامی قائل نیستند بهتر است راجع به این موضوع با آنها صحبت کنید. در یک فرصت مناسب احساس خود را با اعضای خانواده در میان بگذارید. از آنها بخواهید که برای این مشکل راهکار مناسبی پیدا کنند.

با اعضای دیگر خانواده همدلی داشته باشید

همان‌طور که گفتیم احترام در خانواده یک موضوع دوطرفه است. برای اینکه بتوانید احترام را در فضای خانواده خود ایجاد کنید با دیگران همدلی داشته باشید. سعی کنید آنها، احساسات و عقایدشان را قبول کرده و به آنها نشان دهید که برایتان قابل‌احترام هستند. وقتی شما خودتان این رفتار را داشته باشید طرف مقابل نیز به‌تدریج از رفتار شما یاد خواهد گرفت. و این باعث خواهد شد که احترام در فضای خانواده شما ایجاد شود.

ناراحتی خود را برای بالا بردن احترام در خانواده نشان دهید

وقتی سایر اعضای خانواده احترام شما را نگه نمی‌دارند نباید در مقابل این موضوع سکوت کنید. سکوت شما باعث می‌شود آنها احساس کنند شما با این کارشان مشکلی ندارید. یا حداقل مانعی برای ادامه رفتارشان نخواهند دید. بهتر است وقتی از چیزی ناراحت می‌شوید آن را در یک شرایط دوستانه و با گفتاری مناسب بیان کنید. این کار باعث می‌شود سایر اعضا نیز متوجه شوند که اجازه ندارند هر رفتاری با شما داشته باشند.

انجام کارهای مشترک در خانواده

انجام کارهای مشترک بین اعضای خانواده یکی از راهکارهای مناسب برای ایجاد احترام در فضای خانه است. وقتی قرار باشد اعضا کارهایی را در کنار هم انجام بدهند بیشتر به هم نزدیک خواهند شد. این نزدیکی احساس همدلی و محبت را در بین اعضا بیشتر خواهد کرد. به دنبال این شرایط بی‌احترامی‌ها نیز کمتر خواهند شد.

اهمیت مشاوره خانواده

همان‌طور که گفتیم بی‌احترامی در خانواده می‌تواند مشکلات بسیاری را به همراه داشته باشد. از جمله این مشکلات می‌توان به ازدست‌دادن اعتمادبه‌نفس یا یادگیری سایر اعضا اشاره کرد. به همین خاطر بسیار مهم است که راهی برای برطرف‌کردن این مشکل پیدا کنید. اما گاهی اوقات بی‌احترامی در میان اعضا به‌قدری جا افتاده است که شما به‌تنهایی و با استفاده از راهکارهای بالا نمی‌توانید شرایط را بهتر کنید. در این وضعیت بهترین کار این است که از یک مشاور کمک بگیرید. مشاورین خانواده باتوجه‌به تخصص و تجربه‌ای که دارند دلایل مشکلات شما را پیدا کرده و راه‌های ارتباطی مناسب را به شما آموزش خواهند داد.

برای دریافت مشاوره در زمینه خانه و خانواده می‌توانید در هر زمان از روز برای مشاوره خانواده تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 تماس بگیرید.

 

 

سؤالات متداول

وقتی اعضای خانواده به اعتقادات و سلیقه من می‌خندند باید چطور برخورد کنم؟

بهتر است در چنین شرایطی و با حفظ ادب و احترام ناراحتی خود را به آنها نشان دهید. به‌علاوه در یک فرصت مناسب با اعضای خانواده‌تان راجع به احساسی که دارید صحبت کرده و سعی کنید به یک راهکار مشترک برسید.

یکی از اختلالات شدید روانی سایکوز یا روان‌پریشی می‌باشد. در این بیماری ارتباط فرد با واقعیت قطع می‌شود، رابطه‌اش با افراد دیگر دچار آسیب است و حتی امکان بستری شدن بیمار وجود دارد. این افراد نسبت به اختلالات خود ناآگاهند و در دنیای خاص خود به سر می‌برند. از دسته‌ بیماری‌ها و اختلالات سایکوز می‌توان به اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی اشاره کرد.

در اختلال نوروز بر خلاف روان‌پریشی، فرد به وجود مشکلاتی در خودش آگاه است و این مشکلات صدمه‌ای به عملکردهای اصلی شخصیت نمی‌زنند. اختلالات نوروز فرد را دچار روان‌پریشی و ازهم گسیختگی نمی‌کند. در واقع سایکوز و نوروز هر کدام نام یک اختلال نمی‌باشند، بلکه هر یک وضعیتی را شرح می‌دهند که این وضعیت می‌تواند خود شامل چند اختلال دیگر باشد. در ادامه این مطلب به بیماری‌های سایکوز و تفاوت آن با نوروز می‌پردازیم.
منبع: سایکوز یا روان‌پریشی | تفاوت سایکوز و نوروز در چیست؟

سایکوز یا روان‌پریشی چیست

سایکوز یا روان پریش یک اصطلاح ادراکی می‌باشد که در آن فرد از چیزهایی که وجود ندارد تجربه‌های حسی دارد و یا در واقعیت دارای اعتقادات بی‌پایه است. فرد امکان دارد در طول دوره بیماری، از تجربه توهم یا بدگمانی شکایت کند یا بگوید چیزهایی را می‌بیند و می‌شنود که وجود خارجی ندارند. درک او از واقعیات و محیط اطراف با دیگر انسان‌ها متفاوت است. این اتفاقات ‌می‌تواند برای بیمار بسیار وحشتناک باشد و گاهی اوقات علائم آن با حمله کلامی یا فیزیکی به اطرافیان و آسیب زدن به آنها همراه می‌شود. پزشکان در این مرحله ناچار به بستری بیمار می شوند.

نِوروز چیست

اختلالات نِوروز، دسته‌ای دیگر از بیماری‌های روانی می‌باشند که بر خلاف اختلالات سایکوز، خود بیمار به این اختلال آگاهی دارد و غالبا عملکردهای اصلی شخصیت را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد. از جمله موارد رایج و شناخته شده‌ی نِوروز، اضطراب، وسواس، و فوبیا هستند. در اختلالات نوروتیک (نوروزها) کیفیت زندگی بیمار مورد هدف قرار می‌گیرد. در سومین چاپ کتاب DSM-III که در سال۱۹۸۰ بود، اصطلاح نوروز را از این کتاب حذف کردند.

نشانه‌های بیماری سایکوز

توهم: وقتی کسی دور و برشان نیست حس می‌کنند صداهایی می‌شنوند، ادراکات و احساسات عجیبی دارند که نمی‌توانند توضیح‌شان دهند، چیزها یا افرادی را می‌بینند که در واقع آنجا نیستند.

هذیان: باورهایی دارند که از نظر دیگران با عقل جور در نمی‌آیند یا اصلا با فرهنگ شخص هم‌خوانی ندارند، فکر می‌کنند نیروهای خارجی تحت کنترل اعمال و احساسات آنها هستند، اتفاقات یا نظرات کوچک معنای زیادی دارند، قدرت‌های خاصی دارند، در حال انجام مأموریت سری‌اند، یا حتی ادعای خدا بودن می‌کنند.

آشفتگی: در افکار، صحبت‌ها و رفتارشان اختلال وجود دارد، مشکلاتی در تمرکز کردن دارند. همچنین نشانه‌های خفیف‌تر دیگری در روان‌پریشی دیده می‌شود که عبارتند از: احساس شک و بدگمانی، اضطراب فراگیر، ادراکات تحریف شده، افسردگی، وسواس فکری و مشکلاتی در خواب.

علل سایکوز یا روان‌پریشی

هنوز علت مشخصی برای این بیماری تعیین نشده است. اما می‌توان ترکیبی ازعلل ژنتیکی، وراثتی و داشتن استرس زیاد و مشکلات در محیط زندگی را برای آن برشمرد. احتمال ابتلا به سایکوز به دنبال یک اتفاق ناگوار همچون از دست دادن ناگهانی عزیزی، یا داشتن اختلالات روانی دیگر، ضربه مغزی، آلزایمر و پارکینسون می‌تواند افزایش یابد.

تفاوت‌های سایکوز و نِوروز

گاهی در روان‌شناسی اختلالات روانی را به دو گروه کلی نوروتیک (Neurotic Disorders) و سایکوتیک (Psychotic Disorders) تقسیم‌بندی می‌کنند. سایکوز و نوروز نام یک بیماری یا اختلال نمی باشند، بلکه اختلاف آنها بر اساس شدت بیماری و وجود یا عدم آگاهی نسبت به اختلال خود است.

اصطلاح سایکوز از ترکیب دو کلمه یونانی “psyche” یعنی روان و “o sis” یعنی وضعیت غیرطبیعی به وجود آمده است. معنای کلی آن وضعیت روانی غرطبیعی می‌باشد که حالت‌های مختلفی دارد. اما نوعی قطع ارتباط با واقعیت اساسی‌ترین مشخصه آنهاست. این اختلال یک وضعیت نابسامان روانی است که بیمار نمی‌تواند با دنیای واقعی ارتباط برقرار کند و از واقعیات درک صحیحی داشته باشد، همانند بیمارانی که دچار توهم و جنون می‌باشند.

شدت بیماری

سایکوز اشاره به روان‌پریشی (اختلال شدید) دارد. روان‌پریشی به وضعیت روانی غیرطبیعی گفته می‌شود که مفهومی در روان‌پزشکی است و برای حالات روانی‌ بکار می‌رود که غالبا با «از دست دادن تماس با واقعیت» همراه است. در سایکوز اختلالات روانی جدی است که بیمار در طول آن‌ها امکان دارد به توهم و هذیان دچار شود.

ولی نوروز به روان‌نژندی یا روان‌رنجوری (اختلال خفیف) اشاره دارد. در افراد روان‌نژند ویژگی‌های بسیار رایجی چون اضطراب در اختلال اضطرابی وجود دارد.

آگاهی داشتن به علائم

مهمترین تفاوت اختلال سایکوز و نوروز، میزان آگاهی فرد نسبت به حالت خودش می‌باشد. مثلا در فرد نوروتیک هم امکان توهم وجود دارد و شاید او صحنه‌هایی را ببیند که دور واقعیت است، اما خودش به پوچ و بی‌اساس بودن انها آگاه است و می داند که باید به دنبال درمان برود.

ولی فردی که به اختلالات سایکوتیک مبتلاست، توهم و خیالات خود را واقعی می‌پندارد. یعنی نمی‌داند دچار توهم می باشد، در نتیجه نیازی نمی‌بیند به درمان اقدام کند. اسکیزوفرنی از نمونه‌های بارز اختلالات سایکوز است.

میزان تاثیر در اطرافیان و محیط

در اختلالات نوروتیک، بیشتر خود فرد از وضعیت‌ها و بیماری‌هایی که دارد رنج می‌برد (مانند وسواس، اختلالات اضطرابی و ترس‌های مرضی).اما سایکوز که به آن جنون هم اطلاق می‌شود، یک نوع قطع ارتباط با واقعیت همراه با هذیان (عقاید غلط درباره وقایع یا اشخاص) و توهم (دیدن یا شنیدن چیزهایی که وجود خارجی ندارند) می‌باشد.

درصد شیوع آنها

سایکوز یا روان‌پریشی در میان بیماری‌های پزشکی درصد کمی دارد. یعنی تنها پنج درصد بیماری‌های روانپزشکی در این دسته قرار می‌گیرند و در کل جمعیت فقط حدود یک درصد شیوع دارد. ولی بیماری‌های نوروز از آنجا که به خطرناکی سایکوز نیستند، شیوع بیشتری هم دارند.

سخن آخر

همانطور که گفتیم سایکوز یک بیماری روحی و روانیست که باید بسیار جدی بگیرید. زیرا عواقب این بیماری نه تنها زندگی خود بیمار، بلکه زندگی اطرافیانش را نیز دچاره مخاطره و تغیراتی می‌کند. مهمترین مسأله در این رابطه توانایی برقراری ارتباط موثر و داشتن رفتار صحیح با بیمار است. زیرا اثرات و شدت علائم بیمار ممکن است اطرافیانش را نیز تحت تاثیر قرار دهد و مانع رفتار درست با او شود. بنابراین در این شرایط لازم است علاوه بر خود بیمار، نزدیکانش نیز برای بهبود بیمار و توانایی تحمل فشارهای روانی از یک روانشناس کمک بگیرند.

برای دریافت مشاوره در زمینه سایکوز و روان پریشی می‌توانید در ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.

سندرم روده تحریک پذیر (IBS) یکی از اختلالات شایعی است که روده بزرگ را دچار مشکل می‌کند. این اختلال با علائم و نشانه‌هایی چون گرفتگی عضلات، درد شکم، نفخ، گاز، اسهال یا یبوست یا هر دو خود را نشان می‌دهد. بعضی از بیماران می‌توانند با مدیریت رژیم غذایی، سبک زندگی و حتی استرس، علائم این بیماری را در خود کنترل کنند. بیماری در بافت روده تغییری بوجود نمی‌آورد و یا خطری در مورد احتمال ابتلا به سرطان کولورکتال  ندارد. ولی IBS از گروه بیماری‌های مزمن می‌باشد و در برخی افراد لازم است که  با کمک پزشک و متخصص برای طولانی مدت آن را مدیریت و درمان شود. البته تنها تعداد کمی از افرادی که به سندروم روده تحریک پذیر مبتلا هستند، علائم و نشانه‌های شدید را تجربه می‌کنند. از این رو باید با مشاوره و دارو نسبت به درمان آن اقدام کنند. برای دریافت مشاوره استرس کلیک کنید.

منبع: روده تحریک پذیر | نشانه‌ها، علل و درمان سندرم روده تحریک پذیر

سندروم روده تحریک پذیر (IBS)

روده تحریک پذیر که در زبان انگلیسی با (IBS) می‌شناسیم، تقریبا جزء بیماری‌های مزمن به شمار می‌آید. در این بیماری به دلیل مشکل در نحوه هماهنگی مغز و روده، دستگاه گوارشی اختلالات عملکردی پیدا می‌کند. در نتیجه روده حساس‌تر شده و نحوه انقباض ماهیچه‌های روده تغییر می‌یابد. وقتی روده ما حساس‌تر شود، امکان دارد درد در شکم و نفخ بیشتری داشته باشیم. همچنین با تغییر انقباض ماهیچه‌های روده، اسهال، یبوست یا هر دو آنها بطور متناوب پیش می‌آید. با این وجود، نشانه‌های این اختلال طی سال‌های متوالی متغیر است و با توجه به شرایط مختلف علائم آن قابل کنترل و کاهش است. سندرم روده تحریک‌پذیر در هر گروه سنی شایع است. غالبا احتمال ابتلا به آن در بین زنان بیشتر از مردان می‌باشد. سندروم روده تحریک‌پذیر بیماری چندان خطرناکی نیست، ولی اگر به موقع به آن توجه نشود، شاید فرد مبتلا دردهای شکمی زیادی را تجربه کند.

برای آشنایی بیشتر با سایر اختلالات عصبی شناختی کلیک کنید.

نشانه های سندرم روده تحریک پذیر

بدون شک هر بیماری با یک سری علائم و نشانه‌هایی مشخص می‌شود. از شایع‌ترین علائم سندرم روده تحریک‌پذیر نیز می‌توان موارد زیر را نام برد.

درد شکم که معمولا در زمینه حرکات روده است، تغییر در حرکات روده که امکان اسهال، یبوست یا هر دو را به دنبال دارد، نفخ، داشتن احساس مداوم دفع، وجود مخاط سفید رنگ در مدفوع.

قابل ذکر است که در زنان این علائم روده تحریک پذیر، معمولا در طول دوره قاعدگی شدیدتر است. IBS با وجود دردناک بودن، باعث ایجاد سایر مشکلات در سلامت یا آسیب جدی به دستگاه گوارش نخواهد شد. جهت تشخیص سندرم روده تحریک‌پذیر، پزشک سعی می‌کند در طول زمان الگوی خاصی در علائم و نشانه‌های بیمار پیدا کند. اختلال و علائم آن ممکن است برای مدت طولانی، حتی سال‌ها، طول ‌بکشد. با این وجود، نشانه‌های همیشگی نیست.

علل ابتلا به سندرم روده تحریک پذیر

پزشکان هنوز در مورد علت خاصی که باعث IBS می‌شود، اطمینان ندارند. و دانشمندان عقیده دارند ترکیبی از علل مختلف موجب ایجاد سندرم روده تحریک‌پذیر می‌شود. به عقیده دانشمندان مشکلات ناشی از این اختلال به ارتباط و عملکرد مغز و روده پیوند دارد و این ارتباط ممکن است بر عملکرد بدن تاثیر بگذارد و منجر به علائم IBS شود. برای مثال، ممکن است حرکت غذا در دستگاه گوارش بعضی از افراد مبتلا به IBS، خیلی آهسته و یا خیلی سریع باشد و منجر به تغییر در حرکات روده گردد. گروهی از افراد مبتلا نیز، با وجود مقدار طبیعی گاز یا مدفوع در روده‌شان احساس درد و ناراحتی می‌کنند.

برخی از اختلالات در سندرم روده تحریک‌پذیر شیوع بیشتری دارند، از این رو متخصصان بر این باورند که شاید این اختلالات در ابتلا به IBS نقش دارند. این اختلالات به قرار زیرند.

تجربه رویدادهای استرس‌زا در طول زندگی، مانند سوء استفاده فیزیکی یا جنسی، برخی از اختلالات روانی مانند افسردگی یا اضطراب، عفونت‌های باکتریایی در دستگاه گوارش، رشد بیش از حد باکتری‌های روده کوچک، افزایش تعداد یا تغییر در نوع باکتری‌های روده کوچک و عدم تحمل یا حساسیت غذایی، یعنی با خوردن بعضی غذاها فرد علائم گوارشی پیدا می‌کند. همچنین بر اساس تحقیقات انجام شده امکان دارد  ژن‌ها نیز در برخی افراد امکان ابتلا به سندرم روده تحریک‌پذیر را افزایش دهند.

برای آشنایی با انواع اختلالات سایکوسوماتیک کلیک کنید.

درمان اختلال روده تحریک پذیر

تاکنون درمان خاصی برای این بیماری یافت نشده است. با این وجود، فرد مبتلا می‌تواند با دوری از عوامل محرک، تنظیم رژیم غذایی مناسب و عمل به توصیه‌های پزشک خود، به میزان زیادی علائم بیماری را کاهش دهد و جلوی پیشروی آن را بگیرد. بدیهی است که درمان و تلاش برای کاهش علائم و کنترل این بیماری، بر کیفیت زندگی فرد اثرگذار است. برای همین در ادامه به معرفی روش‌های درمانی موجود برای این اختلال می‌پردازیم.

1- کنترل اضطراب و استرس

گفتیم که وجود موقعیت‌های تنش‌زا و استرس در زندگی می‌تواند در ایجاد سندرم روده تریک پذیر نقش داشته باشد. شما می توانید با توصیه‌های زیر به مقابله با این علل بروید.

سعی کنید تمرینات آرام‌سازی ذهن، از جمله مدیتیشن، فعالیت‌هایی مانند یوگا و ورزش بدنی منظم داشته باشید. اگر احساس می‌کنید استرس شما قابل کنترل نیست حتما به مشاوره یا روانشناس مراجعه کنید.

2- مدیریت رژیم غذایی

از مصرف برخی از آدامس‌ها، غذاهای رژیمی و شیرینی‌های بدون قند (به دلیل ایجاد اسهال) پرهیز کنید – برای کاهش گاز یا نفخ شکم غذاهایی با پایه جو دوسر را بیشتر مصرف کنید – مصرف الکل را محدود کنید – نوشابه‌های گازدار و نوشیدنی‌های خیلی شیرین مصرف نکنید – مصرف برخی میوه‌ها و سبزیجات را محدود کنید – روزانه حداقل ۸ فنجان آب بنوشید – از مصرف گلوتن پرهیز کنید. حتما دقت کنید که هیچ وعده‌ غذایی حذف نشود و باید هر ۳ وعده‌ی غذایی را در برنامه‌ روزانه داشته باشید. سعی کنید هر روز غذای خود را در یک زمان مشخص میل کنید. غذا را تند نخورید و بدون عجله و در آرامش میل نمایید.

3- مصرف دارو

داروهایی که جهت رفع علائم تجویز می‌شوند عبارتند از:

داروهای ضد اسپاسم: برای کاهش درد عضلات روده و گرفتگی شکم

داروی ملین: رفع یبوست

داروهای ضد تحریک: جهت کاهش علائم اسهال

آلوسترون: موثر در اسهال

آمیتیزا: موثر در یبوست

ریفاکسیمین و آنتی بیوتیک: کاهش اسهال

الوکسادولین هم در موارد بسیار شدید و پیشرفته مصرف می‌شود.

توجه: داروهایی که ذکر شد تنها بعضی از مهم‌ترین داروهای سندرم روده تحریک پذیر می‌باشد که فقط باید تحت نظر پزشک مصرف ‌شوند. پس باید به یاد داشته باشید که آنها را خودسرانه مصرف نکنید و ابتدا حتما با پزشک مشورت نمایید.

4- روش درمان روانشناختی

در برخی افراد دردهای اختلال روده تریک‌پذیر بسیار شدید می شود تا جایی که ممکن است فرد از نظر ذهنی هم دچار مشکل شود. متخصصان برای کاهش درد جسمی و روانی در این موارد، تمرینات ذهنی و فیزیکی پیشنهاد می‌کنند. برای مثال با هیپنوتیزم درمانی می‌توان کمک کرد تا چگونگی پاسخ دادن ذهن ناخودآگاه به دردهای جسمی، تغییر یابد. درمان شناختی-رفتاری (CBT) نیز به بیمار کمک می‌کند تا با بکارگیری تکنیک‌های آرام‌سازی و داشتن نگرش مثبت، تکنیک‌های مختلفی را برای مقابله با شرایط درد استفاده کند. همچنین ورزش و فعالیت بدنی علائم اختلال این را در برخی افراد کاهش می‌دهد. البته در این مورد باید راجب نوع ورزش و شدت آن، از توصیه‌های پزشک کمک گرفت.

سخن آخر

بی‌شک داشتن درد و ناراحتی در هر جای بدن روند نرمال زندگی را مختل می‌کند. سندرم روده تحریک‌پذیر هم با داشتن عوارضی چون درد معده، اسهال و نفخ، یک بیماری بسیار چالش برانگیز می‌باشد. گفتیم که این سندرم گرچه درمان قطعی ندارد ولی قابل کنترل می‌باشد. شما قادر خواهید بود از طریق رعایت رژیم غذایی و تغییر در سبک زندگی خود، نشانه‌ها و دردهای مزاحم ناشی از روده را کاهش یا تا حد زیادی بهبود دهید. در نهایت اگر علائمی داشتید که با هر کاری کم نمی‌شود و از بین نمی‌روند، حتما به پزشکان متخصص گوارش مراجعه کنید تا بیماری را در شما تشخیص دهند. از آنجا که استرس هم در این بیماری موثر است، در ادامه می‌توانید از روانشناس و روان‌درمانگر نیز کمک بگیرید.

برای دریافت مشاوره در زمینه سندرم روده تحریک پذیر می‌توانید در ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.

افسرده خویی یکی از انواع افسردگی است که در آن علائم به شکل‌مزمن بروز پیدا می‌کنند و حداقل تا دو سال ادامه دارند. شدت و میزان علائم در فردی که افسرده خویی دارد نسبت به افسردگی اساسی کمتر است و امکان دارد فرد خلق پایین خود را عادی بداند یا نسبت به بیماری‌اش بینش نداشته‌باشد. اطرافیان نیز در بیشتر مواقع متوجه بیماری فرد نمی‌شوند. علائم این اختلال بی‌سر و صدا بروز پیدا می‌کند و زندگیتان را مختل نمی‌کند اما تجربه‌ی شادی و لذت را از شما می‌گیرد؛ افسرده خویی زمینه را برای ابتلا به افسردگی‌های شدیدتر و بروز افکار خودکشی فراهم می‌کند، به همین دلیل لازم است هر چه سریع‌تر از مشاوره افسردگی کمک بگیرید. برای کسب اطلاعات در زمینه مشاوره افسردگی کلیک کنید. 

منبع: افسرده خویی یا (دیس تایمی) 

افسرده خویی چیست؟

افسرده خویی از انواع اختلالات افسردگی و مرتبط با اختلالات خلقی است که بیشتر نشانه‌های افسردگی اعم از ناراحتی، لذت نبردن از مسائلی که قبلا مورد علاقه فرد بوده‌اند، احساس عذاب وجدان و… را در بر می‌گیرد اما این علائم به صورت‌مزمن و با شدت کمتر بروز پیدا می‌کنند. فرد حداقل به مدت دو سال باید با این علائم زندگی کرده‌باشد تا تشخیص افسرده خویی به او داده شود. پیدایش علائم در این اختلال تدریجی است و اغلب بیمار نمی‌تواند به یاد بیاورد که اولین بار کی علائم را تجربه کرده. در کودکان و نوجوانان این اختلال به جای افسردگی با حالت‌هایی از تحریک پذیری و زودرنجی بروز پیدا می‌کند و حداقل یک سال ادامه دارد. برای آشنایی با سایر انواع افسردگی کلیک کنید.

 

علائم افسرده خویی

دیستایمی یا همان افسرده خویی دوره‌ای بلند مدت از علائم افسردگی است که حداقل با دو نشانه‌ی دیگر مانند بی‌خوابی یا پرخوابی، خستگی یا کاهش انرژی، تغییر خوردن (کمتر یا بیشتر)، عزت نفس پایین، یا احساس ناامیدی همراه می‌شود. فرد مبتلا به این اختلال تمرکز ضعیفی دارد و در تصمیم‌گیری‌ها بسیار سخت عمل می‌کند.

در اختلال دیس تایمی فرد برای اجتناب از بروز استرس و شکست خوردن، فرصت‌های زندگی را نادیده می‌گیرد وهمواره عقب نشینی می‌کند؛ همچنین در موارد شدیدتر حتی از تعامل با دیگران و انجام فعالیت‌های روزانه دوری می‌کند. تشخیص دیس تایمی اغلب به دلیل نامحسوس بودن علائم سخت است. از طرفی افراد مبتلا در موقعیت‌های اجتماعی توانایی پنهان کردن علائم و بیماری خود را دارند. این اختلال ممکن است با اختلالات روانی دیگر همراه شود. برای کسب اطلاع بیشتر در زمینه علائم افسردگی کلیک کنید. 

چگونه افسرده خویی (دیس تایمی) تشخیص داده می شود؟

افسرده خویی مدت ها شما را درگیر کرده و جزئی از زندگی تان خواهد شد. به همین دلیل بسیاری از مبتلایان توانایی تشخیص و دریافت کمک های درمانی را ندارند. اما اگر در خود یا اطرافیان تان نشانه های ذکر شده را مشاهده کردید، حتما برای دریافت خدمات مشاوره اقدام نمایید. درمانگر با ارزیابی کلی شما تمامی عوامل زمینه ساز افسرده خویی را بررسی کرده و برای جبران و درمان آن به شما کمک  می‌کند. استفاده از پرسشنامه ها روانسنجی، مصاحبه بالینی، بررسی سوابق خانوادگی و… به درمانگر کمک می‌کند تا به درستی تشخیص افسرده خویی را بدهد.

علت اختلال افسرده خویی

علت دقیق افسرده خویی مشخص نیست اما متخصصان معتقدند تغییرات در ساختار و مواد شیمیایی مغز به خصوص انتقال دهنده‌های عصبی مانند سروتونین، در تغییر خلق و وضع روانی تأثیر چشمگیری دارند. از دیگر عوامل مؤثر در بروز این اختلال می‌توان به جنسیت، سابقه خانوادگی و شرایط زندگی استرس‌زا اشاره کرد. ممکن است تمام عوامل به صورت ترکیبی منجر به بروز اختلال شوند.

1. جنسیت

بروز افسرده خویی در زنان دو برابر بیشتر از مردان است. این امر می‌تواند به دلیل تفاوت‌های هورمونی در برخی مراحل خاص زندگی، مانند حاملکی یا یائسگی باشد. علاوه بر این اغلب زنان بیشتر از مردان تمایل دارند مشکلات افسردگی خود را با پزشکان در میان بگذارند.

2. سابقه خانوادگی

افرادی که در خویشاوندان آن‌ها سابقه‌ی ابتلا به یکی از انواع افسردگی وجود دارد، بیشتر در معرض ابتلا به افسرده خویی قرار می‌گیرند. به احتمال زیادی افسردگی پدر و مادر به فرزندان انتقال پیدا می‌کند.

3. شرایط محیطی استرس‌زا

شرایط محیطی استرس‌زا برای طولانی مدت زمینه را برای ابتلا به انواع اختلالات افسردگی و به خصوص دیس تایمی فراهم می‌کند. این شرایط می‌تواند شامل فقر، تبعیض، بیماری‌های‌مزمن، مشکلات خانوادگی و زناشویی، مصرف دارو و… باشد. برای کسب اطلاعات در زمینه اختلالات خلقی کلیک کنید. 

عوامل خطرساز برای ابتلا به افسرده خویی

برخی عوامل محیطی و ژنتیکی احتمال ابتلا به افسرده خویی را بیشتر می‌کنند. شناسایی این عوامل به شما کمک می‌کند تا راهکارهای مقابله ای موثرتری برای آن‌ها اتخاذ نمایید. همچنین هر چه شدت و تعداد این عوامل بیشتر باشد، احتمال ابتلا به افسرده خویی بیشتر است.

  • فرد سابقه ابتلا به یکی از انواع افسردگی را داشته باشد.
  • یکی از بستگان درجه یک او با مشکل افسردگی مواجه باشد
  • رخ دادن یک حادثه استرس زا و یا مرگبار مثل مرگ عزیزان، ورشکستگی، طلاق
  • داشتن یکی از انواع اختلالات شخصیت (مخصوصا اختلالات شخصیت دسته bو c)
  • داشتن باورها و الگوهای فکری ناسازگار مثل بدبینی، منفی بافی، شکاکی، کمبود عزت نفس، خود کمبینی

همه گیری و میزان شیوع افسرده خویی

به طور دقیق میزان ابتلا به اختلال افسرده خویی مشخص نیست. اما به طور کلی احتمال ابتلای زنان به افسرده خویی دوبرابر مردان است. همچنین 6 درصد جمعیت کل بزرگسالان حداقل یکبار در دوره ای از زندگی مبتلا به افسرده خویی شناسایی شده اند. اما متخصصان میزان شیوع افسرده خویی را بیش از این دانسته چرا که بسیاری از این بیماران برای درمان اقدام نکرده و آن را بخشی از شخصیت و زندگی خود تصور می‌کنند.

پیشگیری از اختلال دیس تایمی

از آنجا که شروع اختلال افسرده خویی به دوران کودکی و نوجوانی برمی‌گردد، باید گفت پیشگیری از آن بسیار دشوار بوده و برای انجام اقدامات لازم نیاز به هزینه بالا و آموزش وسیع دارد. در بسیاری از موارد با آموزش خانواده ها و اقدامات به موقع برای درمان‌افسردگی می‌توان از پیشروی این اختلال جلوگیری کرد. برخی دیگر از راهکارهای موثر برای پیشگیری از افسرده خویی به شرح زیر است.

آموزش روش های کنترل استرس و اضطراب و راهکارهای جایگزین

حفظ و بازسازی روابط بین اعضای خانواده، این گونه همیشه مامنی برای حل مسائل برای تک تک اعضا وجود دارد

اقدامات درمانی به موقع برای پیشگیری از بدتر شدن علائم بیماری

توجه به گفته ها و دستورات درمانگر و پیگیری درمان برای جلوگیری از عود بیماری

 

درمان اختلال افسرده خویی

اغلب افراد افسرده خویی را جدی نمی‌گیرند و تنها زمانی که مشکلاتشان تبدیل به افسردگی اساسی می‌شود به مراکز درمان مراجعه می‌کنند. هر چه سریع‌تر برای درمان این اختلال اقدام کنید، آسیب کمتری به مغز و روان شما وارد می‌شود و بهبودی سریع‌تر اتفاق می‌افتد. ممکن است لازم باشد برای پیشگیری از بازگشت علائم مدت‌ها تحت درمان قرار بگیرید و وقت، هزینه و انرزی زیادی صرف کنید اما در آخر، زمانی که از دنیای تاریک افسردگی رهایی یابید متوجه می‌شوید که ارزش صرف وقت و هزینه را داشته‌است. مشاوره افسردگی به شما کمک می‌کند تا با روحیه بالا در این مسیر قدم بردارید و بهترین روش درمانی را انتخاب کنید.

1. روان‌درمانی در کاهش علائم افسرده خویی

جلسات روان درمانی با مصاحبه بالینی و گرفتن شرح علائم از مراجعه کننده آغاز می‌شود و با توجه به نیاز فرد اهداف درمانی مشخص می‌گردند. رفتار درمانی شناختی روشی مؤثر است که اغلب جهت درمان اختلالات افسردگی مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این روش مشاور به شما کمک می‌کند تا تمامی الگوهای فکری و طرحواره‌های منفی خود را شناسایی کنید؛ پس از آن افکار منفی به چالش کشیده می‌شوند و با آزمایشات رفتاری تلاش می‌شود تا دیدگاه منفی خود را نسبت به مسائل اصلاح کنید. در جلسات درمانی روانشناختی قادر خواهید بود تا به تدریج با الگوهای فکری افسردگی مبارزه کنید.

2. درمان دارویی

داروها به سرعت عمل می‌کنند و درمانی سریع به حساب می‌آیند. البته داروهای مورد استفاده در درمان که شامل داروهای ضد افسردگی و ضد افسردگی سه حلقه‌ای می‌شوند، به درمان کامل نمی‌انجامند و تنها علائم را کاهش می‌دهند. روانپزشک با توجه به نوع و شدت افسردگی دارو تجویز می‌کند. با توجه به کوتاه اثر بودن داروها و عوارضی که برای بیمار به همراه دارند، پیشنهاد می‌کنیم از روش‌های غیر دارویی بهره‌مند شوید.

3. درمان‌های مکمل

درمان‌های مکمل به بهبود هر چه سریع‌تر علائم افسردگی کمک می‌کنند. در کنار دارو درمانی و روان درمانی، تغییر سبک زندگی می‌تواند کمک کننده باشد. در واقع لازم است بیشتر از قبل به خواب، استراحت و تفریحات خود اهمیت دهید و زمان‌هایی را نیز برای ورزش کردن اختصاص دهید. پراختن به فعالیت‌های گروهی، دیدار با آشنایان و دوستان، نوشتن، یوگا و مراقبه در درمان افسرده خویی بسیار مؤثرند. برای کسب اطلاع بیشتر در زمینه درمان افسردگی کلیک کنید. 

برای دریافت مشاوره در زمینه افسردگی می‌توانید در ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.

 

 

سؤالات متداول

تفاوت افسردگی اساسی با افسرده خویی چیست؟

در افسرده خویی فرد علائم را با شدت کمتری تجربه می‌کند و همیشه خلق پایینی دارد. احتمال ابتلا به اختلالات شخصیت در فردی که دیس تایمی دارد بالاست و کارکرد روزانه‌ی او مختل نمی‌شود. در صورتی که در افسردگی اساسی عملکرد فرد در بیشتر زمینه‌ها مختل می‌شود.

راه‌های درمان افسرده خویی کدام‌اند؟

مشاوره افسردگی به شما کمک می‌کند تا بهترین روش درمان را با توجه به نوع و شدت بیماری و بر اساس نیازهایتان انتخاب کنید. امروزه روش‌های رفتار درمانی شناختی از مؤثرترین درمان‌ها به شمار می‌روند.

تست تفاهم قبل از ازدواج چیست و چه چیزهایی را می‌سنجد؟ امروزه متخصصین حوزه سلامت روان توصیه می‌کنند که برای شناخت بیشتر همسر آینده از خدماتی نظیر مشاوره پیش از ازدواج استفاده نمایید. در این جلسات مشاوره، درمانگر با انجام مصاحبه و گرفتن تست‌های روانشناسی می‌تواند میزان سازگاری خلقیات شما را با یکدیگر بسنجد و در نتیجه در مورد میزان تفاهم احتمالی‌تان با یکدیگر به یک جمع بندی برسد. ما در ادامه در مورد اهمیت استفاده از این تست‌ها توضیحاتی را ارائه کرده و نمونه‌ای از آن را به همراه تفسیر تست در اختیارتان قرار داده‌ایم. پس تا انتهای مطلب همراه ما باشید. برای انجام انواع تست عشق و ازدواج به صورت آنلاین کلیک کنید.

منبع: تست تفاهم قبل ازدواج | با تست میزان تفاهم خود را بسنجید

تست تفاهم قبل از ازدواج

تست های تفاهم قبل از ازدواج یکی از ابزارهایی هستند که روانشناسان به کمک آن‌ها در مورد میزان سازگاری زوجین با یکدیگر اطلاعات کسب می‌کنند. استفاده از این تست‌ها به شما کمک می‌کند تا فرد مقابل خود را بهتر شناخته و در مورد زندگی آینده‌تان نوعی پیش بینی کلی در اختیار داشته باشید. همچنین بتوانید همسر مناسبی برای خود انتخاب کنید.

در این شرایط شما می‌توانید بفهمید بیشتر در چه حوزه‌هایی ممکن است با یکدیگر به تعارض بخورید. در نتیجه پس از آغاز زندگی مشترک و مواجه شدن با این اختلاف‌ها غافلگیر نخواهید شد. همچنین درمانگر می‌تواند به شما کمک کند تا با ارتقای مهارت‌های زندگی بتوانید قدرت همدلی بالاتری داشته باشید و با وجود همه تفاوت‌ها بتوانید دیگری را همان طور که هست بپذیرید. برای آگاهی بیشتر درباره ملاک های انتخاب همسر مناسب کلیک کنید.

اجرای تست تفاهم قبل از ازدواج

برای پاسخ گویی به تست زیر تنها کافی است یکی از گزینه‌های بلی یا خیر را انتخاب کنید. در نظر داشته باشید که در این تست درست و غلطی وجود ندارد. در نتیجه لازم است گزینه‌ای را انتخاب نمایید که با شرایط شما مشابهت بیشتری داشته باشد. این تست‌ها بر اساس روانشناسی ازدواج انتخاب شده‌اند و می‌توانند بسیار کمک کننده باشند. برای شناخت بیشتر درباره روانشناسی ازدواج کلیک کنید.

1- ما در مورد بچه دار شدن و نحوه تربیت فرزندان با یکدیگر به توافق رسیده‌ایم.

الف) بلی

ب) خیر

2- خانواده‌های هردوی ما برای این ازدواج مشتاق بوده و موافقت خود را اعلام کرده‌اند.

الف) بلی

ب) خیر

3- ما از نظر اعتقادی و مذهبی شباهت‌های زیادی با یکدیگر داریم.

الف) بلی

ب) خیر

4- تست تفاهم قبل ازدواج : فاصله طبقاتی چندانی میان خانواده‌های ما وجود ندارد.

الف) بلی

ب) خیر

5- تا به حال چندین بار با یکدیگر به مشکل خورده‌ایم و برای قطع رابطه تلاش کرده‌ایم.

الف) بلی

ب) خیر

6- فکر می‌کنم درآمد ما برای اداره زندگی کافی است.

الف) بلی

ب) خیر

7- خانواده‌های ما از نظر رفتاری و فرهنگی به یکدیگر شباهت دارند.

الف) بلی

ب) خیر

8- ما از نظر تحصیلی تفاوت چندانی با یکدیگر نداریم.

الف) بلی

ب) خیر

9- ما دوستان مشترک زیادی داریم.

الف) بلی

ب) خیر

10- هردوی ما ارتباط خوبی با والدینمان داریم.

الف) بلی

ب) خیر

11- می‌توانیم زمان‌هایی را به انجام یک فعالیت مشترک با یکدیگر اختصاص دهیم.

الف) بلی

ب) خیر

12- تست تفاهم قبل ازدواج : از گفت و گو با یکدیگر لذت می‌بریم.

الف) بلی

ب) خیر

13- علائق مشترکی میان ما وجود دارد.

الف) بلی

ب) خیر

14- نسبت به تفاوت‌های بین فردی بسیار حساس هستیم و نمی‌توانیم با تعارضات کنار بیاییم.

الف) بلی

ب) خیر

15- می‌توانیم همانند دو دوست کنار هم باشیم.

الف) بلی

ب) خیر

نمره گذاری و تفسیر تست تفاهم قبل از ازدواج

برای نمره گذاری این تست کافی است به پاسخ‌های بلی نمره یک و به پاسخ خیر هیچ نمره‌ای ندهید. البته سوالات 5 و 14 به طور معکوس نمره گذاری می‌شوند. در نتیجه باید به جواب خیر 1 نمره اختصاص دهید. پس از جمع همه نمرات سوالات خواهید دید که امتیاز شما چیزی بین صفر تا 15 متغیر خواهد بود. هرچقدر عدد به دست آمده به 15 نزدیک تر باشد نشان می‌دهد که شما در جنبه‌های مختلف تفاهم و سازگاری بیشتری با یکدیگر دارید و احتمال بروز تعارض میان شما کمتر است.

با این حال بسیار اهمیت دارد که تنها به استفاده از تست‌های اینترنتی اکتفا نکنید چرا که بسیاری از مسائل تنها از طریق مصاحبه با یک روانشناس قابل بررسی هستند. در نتیجه برای اتخاذ یک تصمیم منطقی‌تر از خدمات مشاوره قبل از ازدواج کمک بگیرید. برای اطلاع از روند دریافت مشاوره قبل از ازدواج کلیک کنید.

برای دریافت مشاوره در زمینه ازدواج می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی ازدواج با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 تماس بگیرید.

 

 

سوالات متداول

آیا برای تست تفاهم قبل از ازدواج از پرسشنامه‌های شخصیتی نیز استفاده می‌شود؟

بله، گرفتن این تست‌ها از زوجین و تفسیر آن‌ها به کمک یک روانشناس متخصص می‌تواند به نتیجه گیری در مورد میزان تفاهم و سازگاری زوجین تا حد زیادی کمک نماید.