مشاوره روانشناسي ذهن نو

نحوه پاسخ دادن به انتقاد همسر چگونه باید باشد ؟ در یک رابطه دو نفره بخصوص روابط زوجین، مهم‌ترین چیز چگونگی برقراری ارتباط با هم جهت ایجاد هماهنگی در رابطه است. رابطه دو نفره مانند گلی در گلدان است که نیاز به مراقبت دارد. نحوه ارتباط ما با هم می‌تواند باعث رشد و شکوفایی آن گل و یا پژمردگی آن شود. ارتباط صحیح این گل را شکوفا می‌کند و ارتباطات غلط و ضعیف موجب پژمردگی گل خواهد شد. طبیعی است که گاهی دو نفر در ارتباطشان از هم  انتقاد کنند. مهم این است که شما در روابطتان این انتقادات را درست مدیریت کنید و از روش‌های رفتار مناسب با زن یا شوهر منتقد آگاه باشید. انتقاد اگر مدیریت نشود، امکان آسیب به روابط را دارد. پس یکی از روش‌های ارتباط صحیح، همین یادگیری نحوه پاسخ به انتقادات همسر است؛ که از بروز اختلافات بیشتر و تبدیل شدن انتقاد به وسیله نابودی روابط جلوگیری می‌کند. برای دریافت مشاوره خانواده کلیک کنید.

منبع: انتقاد همسر | نحوه پاسخ دادن به انتقاد همسر

انتقاد کردن و اهمیت آن | نحوه پاسخ دادن به انتقاد همسر

انتقاد به معنای بیان نقاط قوت و ضعف طرف مقابل در یک رابطه است و هدف از آن تلاش در بهبود عملکرد فرد می‌باشد. از آنجا که نزدیک‌ترین رابطه‌ها در بین زن و شوهر وجود دارد، از این رو می‌توان گفت که آن دو بهترین افراد برای هم هستند که می‌توانند یکدیگر را مورد قضاوت و انتقاد قرار دهند. شما و همسرتان باید اصول درست انتقاد کردن و اصول پاسخ مناسب به انتقاد و انتقاد پذیری را بلد باشید. اگر چنین باشد انتقادها نه تنها بد نیست بلکه تاثیر بسیار مطلوبی بر روی عملکرد هر دوی شما بگذارد و همچنین انتقاد نشان می‌دهد که شما به گفته‌های طرف مقابلتان ارزش و احترام قائلید.

انتقاد و پاسخ صحیح

یکی از مشکلات مهم در مورد انتقاد کردن و انتقاد پذیر بودن، نداشتن درک و شناخت درست طرفین از هم است. گاهی هم امید به تغییر و یا کمال گرایی عاطفی و ذهنی مادر رفتار و گفتار طرف مقابل باعث می‌شود که به انتقاد ادامه دهند. یعنی فرد تصور می‌کند با انتقاد و بیان توقعات و انتظارات خودش، به چیزی که مد نظرش است برسد. این دیدگاه اشتباه است؛ و فرد نمی‌خواهد بپذیرد که این کار غلطی است که بخواهد طرف مقابلش را با انتقاد آنطور که خودش می‌خواهد و باب میل خودش شکل دهد. ابتدا باید نگاهی به خود و زندگیتان بیندازید و ببینید کجا انتقاد لازم است و نیز چه پاسخی مناسب آن انتقاد است. تغییرات با انتقادات خشک هرگز موثر نیست و تنها موجب جر و بحث‌های طولانی خواهد شد.

نحوه پاسخ درست به انتقاد همسر

گاهی اوقات وقتی همسرتان از شما انتقاد می‌کند شما دلیلی نمی‌بینید؛ که رفتارتان را تغییر دهید. ولی از سویی هم می‌ترسید. همسرتان ناراحت شود؛ برخی افراد هم در برابر انتقاد به‌ سرعت ناراحت می‌شوند و در مقابل انتقاد جبهه می‌گیرند. حتی شاید در دلشان انتقادها را درست بدانند. ولی بخاطر غرورشان زیر بار انتقاد نمی‌روند. از این رو در این قسمت به شرح راهکارهایی برای نحوه پاسخ دادن به انتقاد همسر می‌پردازیم.

کنترل احساسات | نحوه پاسخ دادن به انتقاد همسر

اولین شرط برای بیان و نیز شنیدن انتقادها، یافتن موقعیت مناسب از لحاظ زمانی و مکانی است؛ تا با آرامش و دور از هیجانات با هم صحبت کنید. اگر هنگام صحبت با همسرتان احساسات منفی مثل خشم و ناراحتی بر شما غلبه کرد، بهتر است چند نفس عمیق بکشید و بحث را متوقف کنید تا به شرایط روحی مطلوب و آرامش برسید و سپس گفتگو را ادامه دهید. این کار اولین اصل در نحوه پاسخ‌گویی به انتقادات همسرتان است. در شرایط عصبانیت و غم ممکن است واکنش نامناسب و اشتباهی به انتقادات همسرتان نشان دهید. به خودتان بگویید که این انتقادات فقط به برخی از رفتار شما مربوط است و تمام شخصیت شما را شامل نمی‌شود؛ تا شرایط روحی‌تان مناسب شود و موضوع را زیاد بزرگ نکنید. زیرا اگر انتقاد همسرتان را به معنای بد و ضعیف بودن خودتان برداشت کنید، مسلما واکنش و پاسختان منفی و تند خواهد بود.

به انتقادها فکر کنید

وقتی همسرتان از شما انتقاد کرد، لازم نیست همان موقع به او واکنش و پاسخ دهید. با دریافت انتقاد از او تشکر کنید و بگویید که حتما روی حرف‌هایش فکر می‌کنید و در فرصت مناسب پاسخ می‌دهید. با خود فکر کنید که آیا همسرتان با انتقاد می‌خواهد شرایط شما بهبود یابد؟ یا فقط می‌خواهد شما را ناراحت نماید و رفتار باب میل خود را به شما تحمیل کند؟ اگر انتقادش را مثبت دیدید و قبول دارید؛ سعی کنید با برنامه‌ریزی مناسب در رفتارتان تغییراتی ایجاد کنید.

دیدگاه‌های خودتان را بگویید | نحوه پاسخ دادن به انتقاد همسر

شما زمانی که با انتقاد‌های همسرتان مخالفید و آن را ناعادلانه می‌بینید، سعی کنید در فضایی آرام و دوستانه با او حرف بزنید و دلایل خودتان را برای مخالفت بگویید. یعنی طی یک مذاکره دونفره با آرامش به حرف‌های هم گوش دهید؛ هرگز جبهه‌گیری نکنید و رفتارهای تدافعی به خود نگیرید. یادتان باشد که شما همیشه با انتقاد همسر مجبور به تغییر رفتار خود نیستید و اغلب با صحبت‌های دو طرفه و بیان دلایل رفتارتان، مشکل حل می‌شود.

دلخوری‌هایتان را بیان کنید

در مواقعی که انتقاد همسرتان را نادرست دیدید و حس کردید او می‌خواهد فقط با انتقاداتش شما را تخریب کند و خودش هم انتقادپذیر نیست؛ یک موقعیت مناسب بیابید و دلخوری‌هایتان را به او بگویید. با او درد و دل کنید تا ناراحتی و سوء تفاهم‌های موجود از بین برود. اگر با تمام این کارها باز هم نتیجه‌ای نگرفتید بهتر است با یک مشاور و روانشناس خانواده صحبت کنید تا در صورت نیاز با هر دوی شما گفتگو کند و راهکار مناسب ارائه دهد.

رفتارهای اشتباه در پاسخ دادن به انتقاد همسر

برخی رفتارهای رایجی که بعضی‌ها در واکنش به انتقاد همسر بکار می‌برند و کاملا اشتباه است عبارتند از:

تلافی نکنید | نحوه پاسخ دادن به انتقاد همسر

یادتان باشد در رابطه دوطرفه رفتارهای تلافی‌جویانه بسیار مخرب هستند. اینکه شما از همسرتان بی‌دلیل انتقاد کنید فقط برای اینکه او از شما انتقاد کرد؛ رفتار مناسبی برای زندگی مشترک نیست و مشکلات بیشتری در پی دارد.

بحث نکنید

برخی زوجین جلسه گفتگویشان را به میدان جنگ تبدیل می‌کنند. آن‌قدر با هم جر و بحث می‌نمایند که گاهی می‌خواهند ثابت کنند انتقادی که به رفتار من وارد کردی به همین صورت و شاید بدتر از آن در شخصیت خودت وجود دارد. گاهی اوقات انتقاد موجب سر باز کردن دلخوری‌های قدیمی و حل نشده می‌شود و دوباره بحث بالا می‌گیرد و اختلافات بینتان گسترش می‌یابد. سعی کنید از روش‌های مدیریت هیجان استفاده کنید تا از  این رفتارها دوری کنید و از پاسخ مناسب به انتقاد منحرف نشوید. توصیه می کنیم مقاله دعوا با همسر را مطالعه نمایید.

رازدار باشید

اگر اختلافتان بین خودتان حل شدنی است، هیچ ‌موقع انتقادها و دلخوری‌های موجود بین خود و همسرتان را نزد دیگران به ویژه خانواده خود و خانواده همسرتان به زبان نیاورید. زیرا خانواده‌هایتان نسبت به شما حساس هستند. غالبا آماده پذیرش ضعف و ناراحتی شما نیستند. و ممکن است ناخواسته شما را علیه زندگی مشترکتان تحریک کنند. ولی در کل گاهی اوقات، در روابط آنقدر انتقاد زیاد است که خود به خود احساسات منفی و نارضایتی در طرف مقابل ایجاد می‌کند. به نظر می‌رسد در این مواقع تنها راه حل پایان دادن به رابطه است . برای دریافت مشاوره طلاق کلیک کنید.

کلام آخر | نحوه پاسخ دادن به انتقاد همسر

به طور کلی در مورد انتقادات همسر و مشکلات زندگی مشترک، مهم‌ترین نکته این است که بدانید آیا ارزشش را دارد رابطه خود با همسرتان را نجات دهید یا باید در برابر مشکلات تسلیم شوید. اگر واقعا می‌خواهید رابطه‌تان را حفظ کنید و یک راه حل مناسب و نهایی برای بهبود روابط پیدا کنید، می‌توانید به یک زوج درمانگر مراجعه کنید و با روش‌های سالم تعامل در رابطه آشنا شوید. این را هم بدانید زوجینی که به خاطر انتقادات بیش از حد در رابطه، راه جدایی و طلاق را انتخاب می‌کنند؛ غالبا مشکلات زیربنایی دیگری در زندگی مشترکشان دارند. از این جهت شما حتماً رابطه خودتان را دقیق‌تر بررسی کنید و اگر مشکل اصلی دیگری هست ابتدا آن را حل نمایید.

برای دریافت مشاوره در زمینه نحوه پاسخ دادن به انتقاد همسر در هر زمان از روز برای مشاوره خانواده تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 تماس بگیرید.

احساس پشیمانی بعد از طلاق از جمله هیجانات شایع پس از جدایی است. به خصوص اگر زندگی مشترک‌تان را با خشم یا نفرت بسیار تمام کرده باشید، پس از فروکش کردن هیجانات شدید، احتمال دچار شدن به احساس پشیمانی بیشتر خواهد بود. هم چنین عوامل مختلفی نظیر تنهایی، نگرانی در مورد آینده فرزندان و نگاه منفی اجتماع به موقعیت افرادی که طلاق گرفته‌اند، می‌تواند در پرورش این احساس دخیل باشند. بسیار اهمیت دارد که عوامل تاثیرگذار بر پشیمانی خود را بشناسید و بتوانید در برابر آن واکنش منطقی و به دور از هیجان زدگی داشته باشید. مشاور روانشناس در این موقعیت‌ها ضروری و یاری رسان خواهد بود. برای کسب اطلاع در زمینه مشاوره طلاق کلیک کنید.

منبع: پشیمانی بعد از طلاق

پشیمانی بعد از طلاق

پشیمانی بعد از طلاق توافقی بیشتر اتفاق می‌افتد. شاید به این خاطر که پروسه جدایی با کمترین تنش و بیشترین سرعت پیش می‌رود. اما احساسات شما بعد از طلاق پایدار نیست. و اگر احساس پشیمانی دارید. قبل از هر اقدامی با مشاور خود صحبت کنید. در پی مراحل شکست‌عشقی ما آدم‌ها احساساتی مشابه پشیمانی از طلاق را تجربه می‌کنیم. تصمیم گیری بر اساس هیجانات زود گذر به شما بیشتر آسیب خواهد زد. اما گاهی هم زن و مرد بعد از جدایی، متوجه اشتباهات شان می‌شوند. متخصص با بررسی نشانه ها و علت پشیمانی، به زوج کمک می‌کند.

نشانه های پشیمانی بعد از طلاق

زنان و مردان بعد از طلاق به دنبال راهی برای پی‌بردن به وضعیت همسر سابق‌شان هستند. در واقع این افراد خودشان از طلاق پشیمان شده‌اند. اگر نشانه های زیر را در خود یا همسر سابق تان دیدید. حتما برای مشاوره طلاق اقدام نمایید.

1- خود را بابت شکست و ناتوانی در بازسازی رابطه مقصر می دانید.

2- فکرمی‌کنید که باید بیشتر برای حفظ خانواده‌تان تلاش می‌کردید.

3- به روش های مختلف احوال همسر سابق تان را جویا می‌شوید.

4- برای همسر تان دلتنگ هستید.

5- خاطرات و روزهای خوش گذشته را مرور می‌کنید.

6- از طلاق تان احساس خوبی ندارید.

7- هیچ کس برای تان به اندازه همسرتان جذابیت ندارد.

8- به دنبال راهی برای برگشتن به زندگی تان هستید.

9- منتظر تماس یا پیامی از همسر سابق تان هستید.

10- تحمل‌شنیدن بدی های همسر سابق تان را از کسی ندارید.

علت پشیمانی زنان و مردان بعد از طلاق

پشیمانی بعد از طلاق می‌تواند احساسات منفی بسیار زیادی را در انسان به جریان بیندازد. افرادی که پس از جدایی احساس پشیمانی می‌کنند، ممکن است همواره با خود بگویند “ای کاش کمی بیشتر برای زندگیم می‌جنگیدم” یا ” ای کاش می‌توانستم به عقب برگردم”.

اینگونه زیستن‌در گذشته منجر به احساس گناه، غم و اندوه فراوان شده. و می‌تواندبه اقدامات هیجانی و نادرست منجر شود. برای اینکه بدانید در این موقعیت چه کاری باید انجام دهید، لازم است ابتدا در مورد علل بروز پشیمانی در خود آگاهی پیدا کنید. از جمله مهم‌ترین عللی که در این زمینه وجود دارند می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

1- طلاق گرفتن در اوج بحران

روانشناسان بر این باورند که وقتی در زندگی مشترک بحران شدیدی نظیر بروز خیانت اتفاق می‌افتد. قبل از طلاق زن و شوهر باید توانایی کنترل احساسات خود را پیدا کنند. سپس برای ادامه یا جدایی تصمیم بگیرند. چرا که در زمان تسلط هیجانات منفی قدرت تصمیم گیری انسان تا حد زیادی مختل شده و احتمال انجام رفتارهایی که بعدا به پشیمانی می‌انجامند بیشتر خواهد بود. در نتیجه لازم است زوجین با وجود همه درد و رنج‌ها اندکی به خودشان فرصت دهند تا بتوانند موقعیت خود را بیشتر ارزیابی کرده و از تصمیم‌گیری هیجانی بپرهیزند. تجربیات بالینی نشان می‌دهد زوجینی که در اوج بحران با احساسات شدید خشم و نفرت از یکدیگر جدا می‌شوند بیش از سایرین پس از فروکش هیجانات اولیه، پشیمانی بعد از طلاق را تجربه می‌کنند.

2- فشارهای اجتماعی

فشارهای اجتماعی یکی دیگر از عواملی است که باعث می‌شود افراد احساس کنند پس از طلاق از پا در آمده‌اند و ای کاش می‌توانستند به زندگی سابق خود برگردند. این موضوع به خصوص برای زنان بیشتر صدق می‌کند. مواجه شدن با طرد اجتماعی و نگاه‌های منفی به خصوص در فرهنگ‌های کوچک‌تر فشار بسیاری به زنان وارد می‌کند و می‌تواند منجر به احساس پشیمانی مفرط شود.

3- پشیمانی بعد از طلاق | نگرانی در مورد آینده فرزندان

مسلم است که فرزندان در مسیر رشد خود به هردوی والدین نیاز دارند. زندگی کردن بدون مادر ممکن است به مشکلاتی در دلبستگی بیانجامد و زندگی بدون پدر می‌تواند نوعی عدم امنیت یا فقدان حمایت اجتماعی را به همراه بیاورد. در این وضعیت فشارها روی والدی که حضانت فرزندان را به عهده دارد تا حد بسیاری زیاد خواهد بود. این وضعیت باعث می‌شود در مورد اینکه وظایفتان را به خوبی انجام می‌دهید یا نه احساس گناه کنید و درباره آینده فرزندتان نگران باشید. مسئول دانستن خود در مورد سرنوشت فرزندان می‌تواند به احساس پشیمانی در مورد طلاق منجر شود و فکر بازگشت مجدد به زندگی مشترک را به جریان بیاندازد.

4- ناامیدی در مورد آینده

برخی افراد بعد از طلاق گرفتن احساس می‌کنند در زندگی شکست خورده‌اند و دیگر هرگز نمی‌توانند یک زندگی مشترک موفق را آغاز نمایند. این موضوع ناامیدی بسیاری را به همراه می‌آورد و می‌تواند زمینه ساز مشکلات روانشناختی خاصی نظیر افسردگی و اضطراب شود. در این شرایط مسلما تنها هیجانات منفی در ذهن شما جریان خواهند داشت و همین باعث می‌شود که توانایی پیدا کردن راه حل‌های مناسب را از دست بدهید. از همین رو احساس پشیمانی در مورد طلاق بیش از هر چیز دیگری تجربه خواهد شد. برای مقابله با افسردگی بعد از طلاق کلیک کنید.

5- پشیمانی بعد از طلاق | دلتنگی برای همسر سابق

شاید وقتی در حال طی کردن مراحل طلاق هستید چندان به این مسئله فکر نکنید که ممکن است روزی دوباره دلتان برای فردی که روزی همسرتان بوده تنگ شود. با این حال احساس دلتنگی بعد از طلاق یکی از تجربیات رایج میان افراد است. این دلتنگی می‌تواند آنقدر شدید باشد که باعث شود تصمیمتان برای جدایی را زیر سوال ببرید و آرزو کنید ای کاش به گذشته بر می‌گشتید. برای آشنایی بیشتر با شرایط زندگی بعد از طلاق کلیک کنید.

توصیه هایی در مورد پشیمانی بعد از طلاق

پس از اینکه علل احساس پشیمانی را در خود شناسایی کردید باید بتوانید واکنش‌های خود را تحت کنترل در آورده و بهترین رفتار را داشته باشید. در ادامه به توصیه‌هایی در این زمینه اشاره کرده‌ایم:

1- احساسات ناخوشایند هرگز پایدار نیستند

هیچ چیز در این دنیا ثابت نمی‌ماند. همان طور که شیرین‌ترین روزها با گذشت زمان می‌گذرند، روزهای تلخ و ناخوشایند نیز پایدار نمی‌مانند. این طبیعی است که بعد از طلاق با احساسات ناخوشایند دست و پنجه نرم کنید. تجربه پشیمانی بعد از طلاق نیز یکی از این احساسات است. در نتیجه باید به خود فرصت بدهید تا این احساسات عبور کرده و از نظر هیجانی به یک ثبات درونی دست یابید. کمک گرفتن از یک روانشناس در این مسیر می‌تواند تا حد زیادی به شما کمک کند تا ببینید چقدر تحت تسلط منطق و چقدر تحت تاثیر هیجاناتتان قرار دارید.

2- زندگی با پدر و مادر همیشه به نفع کودکان نیست

متخصصان بر این باور هستند که بچه‌هایی که با پدر و مادر خود زندگی می‌کنند اما دائما شاهد دعوا، درگیری و تنش میان آن‌ها هستند نسبت به کودکانی که والدینشان طلاق گرفته‌اند اما در شرایط آرامی بزرگ می‌شوند، آسیب بیشتری می‌بینند. در نتیجه لزوما برگشت به زندگی سابق نمی‌تواند خوشبختی فرزندانتان را تامین کند. این امر تنها زمانی اتفاق می‌افتد که قبل از تصمیم‌گیری برای ازدواج مجدد با همسر قبلی خود تمام مشکلات گذشته را پشت سر بگذارید.

3- پشیمانی بعد از طلاق | دلتنگی دلیل خوبی برای بازگشت به یک رابطه آسیب زا نیست

توجه داشته باشید که دلتنگی نیز یک احساس است و در نتیجه می‌تواند امری گذرا باشد. هرگز بر اساس یک احساس گذرا نباید یک تصمیم مهم بگیرید. تلاش کنید دلایل طلاق خود را مرور کرده و ببینید آیا این عوامل قابل حل هستند؟ اگر جواب شما مثبت است چه چیزهایی مانع از این بوده‌اند که در گذشته نتوانید بر آن‌ها غلبه کنید؟  بررسی این موضوعات به شما کمک می‌کند تا واقع‌بینی خود را بیشتر حفظ کرده و احساساتتان را بهتر مهار کنید. برای آشنایی با شرایط لازم برای برگشت بعد از طلاق کلیک کنید.

4- برای سلامت روان خود ارزش قائل شوید

باید توجه داشته باشید که طلاق می‌تواند همانند یک سانحه مهم عمل کرده و سلامت روان شما را تهدید نماید. درگیری با احساسات شدید و متعارض یکی از علائمی است که نشان می‌دهد شما در حال عبور از یک وضعیت روانشناختی دشوار هستید و باید برای پیشگیری از مشکلات روانشناختی و بهبود سلامت روان خود کاری انجام دهید. شرکت در جلسات روان درمانی با یک روانشناس در کنار مطالعه کتاب‌های خودیاری که در زمینه طلاق نوشته شده‌اند، می‌توانند در این زمینه به شما کمک کنند.

5- بدون مشورت با منابع مطمئن و بدون فکر قبلی عمل نکنید

ممکن است احساس پشیمانی بعد از طلاق آن قدر شدید باشد که فکر کنید مجبور هستید به زندگی سابق خود برگردید. قبل از اینکه در این باره اقدامی جدی انجام دهید، باید حتما با منابع مطمئن نظیر روانشناسان متخصص در حیطه زوج و خانواده مشورت نمایید و این تصمیم را از جوانب مختلف بررسی نمایید. توجه داشته باشید که عمل کردن در لحظه می‌تواند منجر به مشکلات مضاعفی شده و وضعیت دشواری را برای شما رقم بزنند. 

برای دریافت مشاوره در زمینه پشیمانی بعد از طلاق می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 تماس بگیرید.

سوالات متداول

فوبیای حیوانات یا زوفوبیا یکی از انواع بسیار رایج ترس‌های فوبیک است که می‌تواند مشکلات بسیاری را در جریان زندگی ایجاد کند. این ترس‌ها می‌توانند با دلایل مختلفی ازجمله حوادث ناگواری که در کودکی رخ‌داده ایجاد شوند و متأسفانه تا زمانی که برای درمان آن‌ها اقدام نکنید، در شما باقی خواهند ماند و حتی به‌مرورزمان شدت پیدا خواهند کرد. فوبیای حیوانات می‌تواند در ارتباط با هر حیوانی اتفاق بیفتد؛ اما اکثریت افراد از حیواناتی مانند سوسک یا سایر حشرات که به‌نوعی احساس انزجار را در فرد ایجاد می‌کنند؛ می‌ترسند. اگر فوبیای حیوانات را در خود یا هریک از اطرافیانتان احساس می‌کنید بهتر است پیش از جدی‌تر شدن این بیماری برای درمان آن از یک روانشناس متخصص کمک بگیرید.

ترس و فوبیای حیوانات

فوبیاها به‌طورکلی یکی از شایع‌ترین انواع اختلالات روانی هستند و در میان آن‌ها فوبیای حیوانات از رایج‌ترین ترس‌هایی است که می‌تواند در هر دوره‌ای از زندگی ایجاد شود. معمولاً فوبیای حیوانات به سه دسته تقسیم می‌شود:

• ترس از حیوانات ترسناک مانند مار
• ترس از حیوانات خانگی و اهلی مثل سگ یا گربه
• ترس از حیوانات چندش‌آور که بیشتر حشراتی مانند سوسک یا مارمولک را شامل می‌شود

فوبیای حیوانات می‌تواند در ارتباط با هر یک از انواع حیوانات ایجاد شود. این ترس‌ها گاهی مربوط به یک دسته از حیوانات است؛ برای مثال شاید فرد به‌طورکلی از سوسک‌ها بترسد و گاهی نیز مشخصاتی کاملاً جزئی پیدا می‌کند. برای مثال فرد صرفاً از سوسک‌هایی می‌ترسد که رنگ یا ظاهر خاصی داشته باشند. برای آگاهی بیشتر در زمینه اختلالات اضطرابی کلیک کنید.

انواع فوبیای حیوانات

کسانی که به دچار فوبی حیوانات هستند، ممکن است از یک یا چند حیوان اضطراب بگیرند؛ برای آشنایی با نشانه ها و درمان هر کدام از فوبی های زیر بر روی آن کلیک کنید. برای آشنایی با سایر انواع فوبیا کلیک کنید.

_ ترس از ماهی

_ ترس از پرنده

_ ترس از مار

_ ترس از زنبور

_ ترس از موش

_ ترس از سگ

_ ترس از سوسک

_ ترس از گربه

_ ترس از عنکبوت

_ ترس از حشره

_ ترس از مارمولک

دلایل به وجود آمدن فوبیای حیوانات

حوادث ناگوار

بروز حوادث ناگوار را می‌توان یکی از اصلی‌ترین دلایلی که باعث ایجاد فوبی حیوانات یا هرگونه دیگری از ترس‌های فوبیک دانست. درگیری یا حمله حیوان، مشاهده صحنه مرگ یا آسیب دیدن یک حیوان و حتی مشاهده این قبیل تصاویر در فیلم‌ها یا مطالعه مطالبی در این زمینه نیز می‌تواند باعث بروز فوبیای حیوانات در شود. پس در چنین شرایطی و به‌ویژه هنگام مواجه کودک با این صحنه‌ها برای پیشگیری از بروز فوبیا با مشاور کودک مشورت نمایید.

یادگیری مشاهده‌ای

گاهی فوبی به خاطر ترس اطرافیان از حیوانات به وجود می‌آید. برای مثال نتایج یک پژوهش نشان می‌دهد بچه میمون‌ها صرفاً پس از مشاهده ترس مادرشان از مار، دچار این ترس می‌شوند. کودکان معمولاً برای یادگیری این که در ارتباط با هر موضوعی چگونه می‌بایست رفتار کنند، بیش از هر چیز به رفتار والدین خود نگاه می‌کنند و هنگامی‌که پدر، مادر یا هر یک از اطرافیان نزدیک آن‌ها دچار فوبی باشد، احتمال شکل‌گیری این ترس در کودک نیز افزایش پیدا می‌کند.

آمادگی‌های زیستی

به‌طورکلی بعضی‌هابه لحاظ ژنتیکی و زیستی آمادگی بیشتری برای درگیری با اضطراب و ابتلا به انواع بیماری‌های اضطرابی دارند. این آمادگی‌های زیستی احتمال ابتلا به فوبی حیوانات یا هر نوع دیگری از بیماری‌های اضطرابی را در فرد بیشتر خواهد کرد.

پیامدهای فوبیای حیوانات

بی‌توجهی به درمان فوبیای حیوانات می‌تواند مشکلات بسیاری را برای فرد و همین‌طور اطرافیان وی ایجاد نماید. متأسفانه برخلاف تصور بسیاری از افراد درگیر با این بیماری، فوبی‌ها به‌خودی‌خود برطرف نخواهند شد. اگرچه بسیاری از افراد صرفاً با اجتناب از مواجهه با موضوع ترس‌شان خود را در معرض حملات اضطرابی و ترس‌ها قرار ندهند. و حتی در بسیاری از مواقع احساس موفقیت در این کار را دارند. اما بسته به میزان شدت فوبیای حیوانات ، احتمال بروز پیامدهای منفی افزایش می‌یابد. که ازجمله آن‌ها به مسائل زیر اشاره می‌کنیم.

محدود شدن فعالیت‌های فرد

بعضی از بیماران دچار فوبیای حیوانات به دلیل تلاشی که برای مواجه نشدن با موضوع ترس‌شان دارند، دایره ارتباطات و بسیاری از فعالیت‌های خود را محدود می‌کنند. برای مثال آن‌ها ممکن است یک قرار دوستانه در یک پارک را به دلیل ترس از مواجهه با حیوانی که از آن می‌ترسند، رد کنند. این موضوع مشکلاتی را در روابط اجتماعی و همین‌طور امکان لذت‌بردن فرد از زندگی ایجاد نماید.

تعمیم یافتن ترس‌ها

در بسیاری از مواقع ترس‌های فوبیک تعمیم‌یافته و به‌تدریج اضطراب در مقابل هر آنچه که مرتبط با موضوع ترس باشد، بروز می‌یابد. این ترس‌ها به‌تدریج با مشاهده فیلم و عکس یا حتی شنیدننام حیوان گسترش می‌یابد. همچنین گاهی اوقات ترس به‌تمامی حیوانات یا حتی اشیایی که شباهتی با موضوع ترس دارند نیز تعمیم پیدا خواهد کرد.

فوبیای حیوانات | راه‌های درمان ترس از حیوانات

به خاطر داشته باشید که تشخیص و درمان ترس‌های فوبیک صرفاً بر عهده روانشناس خواهد بود. اگر نشانه‌های این بیماری را در خود یا هر یک از اطرافیان‎‌تان می‌بینید پیش از اینکه برای این نشانه‌ها تشخیص قطعی صادر کنید بهتر است از یک روانشناس کمک بگیرید. درصورتی‌که متخصص تشخیص فوبیای حیوانات را دهد، با توجه به شرایط موجود، سابقه بیماری و همین‌طور شدت اختلال از روش‌های مختلفی برای درمان استفاده می‌کند که ازجمله آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد. برای دریافت درمان فوبیا کلیک کنید.

حساسیت‌زدایی منظم

در این روش بیمار با کمک درمانگر فهرستی از موقعیت‌هایی که باعث ترس مراجع می‌شوند، تنظیم خواهد کرد و این فهرست را بر اساس میزان ترسی که در وی ایجاد می‌کند از کمترین ترس به بیشترین ترس طبقه‌بندی می‌کنند. برای مثال در بیماری که دچار فوبیای مار است، شنیدن نام مار کمترین میزان اضطراب و تماس مستقیم با مار بیشترین اضطراب را ایجاد نماید. سپس درمانگر از طریق آموزش تکنیک‌های آرام‌سازی راهکارهایی را برای مبارزه با اضطراب به فرد آموزش می‌دهد.

پس‌ازاینکه بیمار استفاده از تکنیک‌های آرام‌سازی را یاد گرفت؛ موقعیت‌هایی که در فهرست مشخص‌شده‌اند از کمترین میزان اضطراب به وی ارائه می‌شود و او به مرور با استفاده از راهکارهایی که یاد گرفته ترس خود را کنترل می‌کند. پس از موفقیت بیمار در هر مرحله، مورد بعدی فهرست به وی ارائه خواهد شد.

غرقه سازی درمانی سریع برای فوبیای حیوانات

در غرقه سازی برخلاف حساسیت‌زدایی منظم درمانجو به‌یک‌باره با موضوع ترس خود مواجه می‌شود. واجازه فرار از موقعیت به وی داده نمی‌شود. این شرایط باعث خواهد شد تا وی پس از مدتی متوجه این موضوع شود که آنچه از آن می‌ترسیده چندان هم خطرناک نیست.

واقعیت مجازی

در شرایطی که ایجاد مواجهه‌های حضوری و واقعی امکان‌پذیر نباشد، روانشناسان از واقعیت مجازی استفاده می‌کنند. و با استفاده از این تکنولوژی درمانجو را در شرایطی قرار می‌دهند. که احساس کند با موضوع ترس خود مواجه شده است. طبق نتایج تحقیقات استفاده از واقعیت مجازی در درمان فوبیای حیوانات به‌اندازه مواجهه‌های حضوری و واقعی اثرگذار خواهد بود.

یادگیری مشاهده‌ای

یادگیری مشاهده‌ای یکی دیگر از روش‌هایی است که در درمان فوبیای حیوانات مورداستفاده قرار می‌گیرد. در این شرایط فردی که به لحاظ توانایی و شرایط تقریبا با بیمار یکسان باشد. با موضوع ترس وی مواجه شده و از این طریق بیمار متوجه خواهد شد که ترس‌هایش چندان هم واقعی نیستند. به میزانی که همانندی میان الگو و بیمار بیشتر باشد احتمال درمان و تمایل برای مواجهه مستقیم نیز افزایش پیدا خواهد کرد.

میزان اثر داروها برای درمان فوبیای حیوانات

هیچ داروی خاصی برای درمان فوبیای حیوانات وجود ندارد. بااین‌حال در برخی شرایط که مراجع مجبور به مواجهه با موضوع ترس هست، استفاده از داروهای ضد اضطراب می‌تواند تا حدودی نشانه‌های فوبیای حیوانات را در وی کاهش دهد. بااین‌حال آثار دارو موقت بوده و داروها هرگز نمی‌توانند ترس را درمان کنند. علاوه بر این روانشناسان معتقدند شرط اثربخشی درمان‌هایی مانند حساسیت‌زدایی منظم یا غرقه سازی این است که فرد میزانی از اضطراب را تجربه کرده تا بتواند آن را مدیریت کند. به همین خاطر معمولاً در درمان فوبیا از داروهای ضد اضطراب استفاده نمی‌شود. برای شناخت بیشتر در زمینه داروهای ضد اضطراب کلیک کنید.

برای دریافت مشاوره در زمینه فوبیای حیوانات می‌توانید در ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.

سؤالات متداول

زبان بدن نوعی ارتباط است که در آن از رفتارهای فیزیکی برخلاف کلمات، برای بیان یا انتقال اطلاعات استفاده می‌شود. چنین رفتاری شامل حالات صورت، وضعیت بدن، حرکت چشم، لمس و استفاده از فضا است. اگرچه زبان بدن بخش مهمی از ارتباطات است. اما بیشتر آن بدون آگاهی و ناخودآگاه اتفاق می‌افتد. زبان بدن، بخش بزرگی از ارتباطات ما را تشکیل می‌دهد. طبق تحقیقات 40 تا 60 درصد ارتباطات، غیرکلامی هستند. برای بسیاری از افراد، زبان بدن مهم‌ترین جنبه ارتباط تلقی می‌شود، زیرا سیگنال‌هایی را با احساس واقعی آن‌ها ارسال می‌کند. برای بهبود مهارت‌های زبان‌بدن از خدمات مشاوره فردی استفاده نمایید.

منبع: زبان بدن | چند نمونه از تکنیک های زبان بدن

زبان بدن چیست

زبان بدن، علم سیگنال های غیرکلامی مانند ژست ها، حالات چهره، و نگاه چشمی است که احساسات و مقاصد شخص را با دیگران ارتباط می‌دهد. در مجموع، 11 نوع زبان بدن وجود دارد که ما از آن‌ها برای بررقراری ارتباط استفاده می‌کنیم. به طور کلی، زبان‌بدن توسط ضمیر ناخودآگاه ما کنترل می‌شود و همیشه مطابق با آنچه می‌گوییم نیست. برای آنکه مطمئن شوید که افکار و نظرات خود را آن طور که می‌خواهید منتقل می‌کنید، زبان بدن‌تان را تمرین کنید. این گونه حرکات شما با کلمات‌تان مطابقت خواهد داشت. زبان بدن را می‌توان به دو دسته اصلی تقسیم کرد: زبان‌بدن مثبت یا باز. و زبان‌بدن منفی یا بسته. در ادامه، نمونه‌هایی از رایج ترین زبان بدن باز و بسته را شرح داده ایم.

برای ارتقای مهارت های ارتباطی تان کلیک کنید.

زبان بدن باز

زبان‌بدن باز یا گشوده، یکی از بهترین حالت‌های بدن برای ایجاد ارتباط مناسب و یا سخنرانی است. در ادامه چند نمونه از زبان بدن باز را همراه با مثال آورده ایم.

ـ جداکردن پاها از یکدیگر (وقتی کسی حرف می‌زند کمی به سمت او متمایل شوید تا اشتیاق خود را نشان دهید. این حالت از زبان بدن اعتماد به نفس و راحتی را القا می‌کند)

ـ دست‌دادن قاطعانه (دست دادن قاطعانه باعث می‌شود آرام، مسلط و پرانرژی به نظر برسید. همینطور نشان دهنده اعتماد به نفس بالا نیز می‌باشد)

ـ حرکات دست (حرکات دست زمانی به عنوان زبان‌بدن باز تلقی می‌شود که از فاصله گرفته و معمولا به صورت موازی است. در این حالت باید کف دست‌ها مشخص باشد. پیام این نوع زبان‌بدن، اشتیاق شما برای ادامه صحبت و ارتباط برقرار کردن است.)

زبان بدن بسته

در زبان‌بدن بسته گویی بین خود و شخص مقابل سدی ایجاد کرده‌ایم. و چندان مایل به برقراری ارتباط نیستیم. بنابراین این روش در تضاد با برقراری ارتباط است.

• پنهان کردن تنه بدن (پنهان کردن بدن با دستان یا قوز کردن، قفل کردن پاها نشان دهنده عدم تمایل به دوستی، اضطراب یا خصومت است)
• بازوهای ضربدری (در هم کردن دستان به معنای پنهان کردن راز، خجالتی بودن و حالت تدافعی دارد)
• دست به سینه بودن. ( گاهی دست به سینه‌بودن افراد، نشان دهنده بسته بودن و نداشتن تمایل به برقراری ارتباط است)
• عدم برقراری ارتباط چشمی ( این نشانه می تواند گویای این باشد که فرد نمی خواهد با شما در ارتباط باشد یا اینکه خجالتی است)

تکنیک های زبان بدن

ظاهر و صدای شما همگی جزو زبان بدن می‌شوند. ظاهرتان در مورد شخصیت و درک‌تان از مطلب تأثیر زیادی خواهند داشت. اگر می‌خواهید تکنیک های قدرتمند زبان بدن را تمرین کنید و بیاموزید، تا انتهای این مقاله همرا ما باشید. در ادامه مهم‌ترین تکنیک‌های زبان بدن را شرح داده‌ایم. اما با دریافت خدمات مشاوره در کوتاه‌ترین زمان به موفقیت خواهید رسید.

1- حرکت و ژست های موثر برای سخنرانی

وقتی صحبت از زبان بدن به میان می آید، باید از خود بپرسید؛

” چگونه می‌توانم از حرکات و ژست ها استفاده کنم تا در ارائه خود موثر باشم؟”

شما باید در یک موقعیت خنثی با دست‌ها در کنار خود شروع کنید. ممکن است در ابتدا احساس ناخوشایندی داشته باشید، اما از نظر تماشاگران خوب به نظر می‌رسد. سعی کنید در زمان برقرای ارتباط با افراد دیگر، به هیچ عنوان ژست افراد عصبی و خسته را به خود نگیرید. لمس صورت، لرزش دست و… همگی از عواملی هستند که استرس، عصبانیت و میزان ناراحتی شما را نشان می‌دهد.

2- حالات صورت خود را با سخنان‌تان هم سو کنید

حالات صورت، بخش مهمی از زبان بدن است. حرکات لب ها، چشم ها، گونه ها و… هرکدام معنی و تعبیر خاص خود را دارند. اگر برای‌تان سخت است، با آینه کار کنید. این گونه بین گفته‌ها و منظور اصلی‌تان پیوند ایجاد می‌کنید. صحبت‌هایتان را به طور معمول تمرین کنید. و به چهره خود اجازه دهید تا تمام ارتباطات را انجام دهد.

3- صدای خود را بهبود ببخشید

صدای شما به صورت فیزیکی تولید می‌شود. بنابراین به وضوح، یکی از اجزای زبان بدن موثر است. درواقع، جدا از مغزتان، صدای شما انعطاف پذیرترین ابزار ارتباطی محسوب می‌شود. با این اوضاع باید یاد بگیرید که چگونه از صدای خود برای تأثیرگذاری بر دیگران استفاده کنید. شرکت در دوره های صدا و دیکشنری خوب است. دوره های مرتبط با فن سخنرانی نیز موثر می‌باشد.

4- به ارتباطات کلامی دیگران واکنش نشان دهید

زبان‌بدن مخاطب شما چه مثبت باشد چه منفی، نسبت به آن‌ها واکنش نشان دهید. برای مثال، اگر زبان بدن آن‌ها احساس منفی به شما القا کرد، می‌توانید واکنش غیر حمایتی داشته باشید و بالعکس.

5- لباس مناسب بپوشید

شیوه پوشش شما یکی دیگر از راه های مهم برای ایجاد ارتباط غیرکلامی است. نحوه لباس پوشیدن‌تان بسیاری از خصلت‌های شما را نشان می‌دهد. همینطور افراد از روی ظاهر، میزان فرهنگ و تحصیلات و…، بسیاری از خصوصیات شما را قضاوت خواهند کرد. بنابراین در انتخاب لباس های خود دقت کنید.

6- ارتباط چشمی برقرار کنید

سرخود را بالا نگه دارید. و به چشمان شخصی طرف مقابل نگاه کنید. نیازی نیست تمام مدت به آن‌ها خیره شوید. به یاد داشته باشید که هر از گاهی پلک بزنید و به اطراف نگاه کنید. ارتباط چشمی خوب به دیگران این امکان را می‌دهد که علاقه شما به گفتگو با آن‌ها را درک کنند.

چرا یادگیری تکنیک های زبان بدن مهم است

زبان‌بدنتان نحوه گوش‌دادن، نگاه‌کردن، حرکات و واکنش‌های شما به فرد یا افرادی که با دیگران را نشان می دهد. که آیا این مکالمه برایتان مهم است؟ یا در آن لحظه چه احساسی دارید؟ آیا راست می‌گویید؟ یا نه؟ و چقدر خوب گوش می دهید.

هنگامی که سیگنال‌های غیرکلامی با کلمات شما مطابقت دارند، اعتماد در ارتباط افزایش می‌یابد. در غیر این صورت تنش، سردرگمی و بی اعتمادی ایجاد می‌شود.

برای دریافت مشاوره در زمینه ارتباطات تان در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 تماس بگیرید.

شاید باورش سخت باشد اما فراموشی عشق اول در مردان بسیار سخت است. تجربه نخستین رابطه عاشقانه، آن هم وقتی که بدون هیچ سیاستی، خالصانه محبت خود را ابراز می‌کنیم؛ برای هر دو جنس تجربه نابی است. چنین تجربیاتی شاید هرگز تجربه نشود. آدم‌ها در بسیاری از مواقع هرگز عشق‌شان را نمی‌توانند فراموش کند. روانشناسان نیز معتقدند که فراموشی عشق اول در مردان سخت‌تر از زنان است. و برای مدت طولانی‌تری آن‌ها را درگیر خواهد کرد. شاید به این خاطر که مردان معمولاً بیش از زنان به غرور خود اهمیت می‌دهند. پس شکست و ترک‌شدن از جانب معشوق‌شان ضربه بزرگی محسوب می‌شود. به همین دلیل حتما قبل از ورود به رابطه‌ای دیگر باید برای دریافت خدمات مشاوره رابطه دختر و پسر اقدام کنند.

منبع: فراموشی عشق اول در مردان | نشانه های فراموش نکردن عشق اول مردان

فراموشی عشق اول در مردان ممکن یا غیر ممکن

مردان تا وقتی از چیزی مطمئن نباشد، تعهد نداده و قدمی بر نمی‌دارند. اما تجربه عشق چیزی متفاوت است. عشق اول برای مردان مفهومی متفاوت دارد. آن‌ها خالصانه همه چیزشان را به عشق شان می‌دهند. او را ستایش می‌کنند و به او متعهد می‌شوند. اما به هر دلیل شاید نتوانند به معشوق شان برسند. در این زمان فراموشی عشق اول برای مردان سخت‌ترین کار خواهد بود.

مردانی که در فراموش کردن عشق اول شان ناموفق هستند، اطرافیان شان را ناخواسته آزرده خاطر می‌کنند. به احتمال زیاد شانس یک رابطه مطلوب را برای همیشه از دست می‌دهند. و ازدواجی هم اگر بکنند از همسرشان رضایت قلبی نخواهند داشت. پس اگر شریک عاطفی خود را ازدست‌داده‌اید و یا احساس می‌کنید همسرتان از فکر گذشته خارج نمی‌شود، به مشاور مراجعه کنید. متخصص به حفظ و بهبود ارتباطتان کمک می‌کند.

نشانه‌های فراموش نشدن عشق اول در مردان

اگر شریک عاطفی‌تان هنوز نتوانسته عشق پیشین خود را فراموش کند، احتمالاً نشانه‌های هشداردهنده را در رفتار وی می‌بینید. وجود این نشانه‌ها و سایر موضوعات ناخوشایند و غیرعادی در رفتار وی نیاز شما به مشاوره را دوچندان می‌کند. خانم‌ها برخورد مناسب در برابر این نشانه‌ها را نمی‌دانند. احساس حسادت، عصبانیت یا ناامیدی از ایجاد یک رابطه عاطفی می‌تواند شما را به سمت رفتارهای منفی سوق دهد که رابطه عاطفی‌تان را در شرایط نامناسب‌تری قرار دهد. به همین خاطر بسیار مهم است که در این شرایط از یک فرد باتجربه کمک بگیرید. ازجمله نشانه‌های فراموش‌نشدن عشق اول در مردان عبارتند از:

1- وجود یادبودها

نگه‌داشتن عکس، هدیه یا هر موضوع دیگری که مستقیم یا غیرمستقیم او را به عشق اول وصل می‌کند از نشانه‌های فراموش‌نشدن شریک عاطفی سابق است. یادبودها همیشه اشیا نیستند، شاید همسرتان گروه دوستی یا فعالیت‌های مردمی که زمانی با عشق سابقش در آن‌ها فعالیت داشته را نیز حفظ کرده باشد. در چنین شرایطی پیش از آنکه هر اقدام نامناسبی انجام دهید، ابتدا با وی صحبت کرده و دلیل رفتارش بپرسید. سعی کنید تا حد امکان از حساسیت بیش‌ازحد نسبت به مسائل معمول و یا پیش‌داوری خودداری کنید. این قبیل رفتارها صرفاً فضای رابطه شما را متشنج خواهد کرد.

2- فراموشی عشق اول در مردان | اجتناب از صحبت کردن یا خشم

وقتی شریک عاطفی‌تان نمی‌خواهد راجع به گذشته صحبت کند و یا با خشم و نفرت از عشق اول اش صحبت می‌کند. احتمالا مشکلات یا گره‌هایی از رابطه پیشین همچنان در ذهنش باقی مانده است. فراموش کردن و عبور از مسئله‌ای به این معناست که شما دیگر احساسی نسبت به آن نخواهید داشت. اما اگر هرگونه احساس حتی منفی نسبت به یک موضوع همچنان باقی است، یعنی در حل شرایط پیش‌آمده برای خود ناتوان بوده‌اید. بااین‌حال این قبیل رفتارها صرفاً نشان‌دهنده وجود تعارض‌ها و ناراحتی‌های فراموش نشده است و نمی‌توان به‌طورقطع آن را دلیلی بر علاقه‌مندی به عشق سابق دانست.

3- بی‌توجهی به رابطه جدید

بی‌توجهی به رابطه و تلاش‌هایتان برای جلب‌توجه و محبت طرف مقابل، از مهم‌ترین نشانه‌های فراموش نشدن عشق اول مردان است. این بی‌توجهی می‌تواند خود را به‌صورت طولانی شدن قهر و اختلافات و پیش‌قدم نشدن وی برای آشتی نیز نشان دهد.

به‌عبارتی وقتی تمام یا بخش عظیمی از ذهن مردان با عشق سابق پر شده باشد، طبیعتاً ظرفیت کمتری برای توجه به شما باقی خواهد ماند. پس حتما در یک فضای آرام با شریک عاطفی‌تان صحبت کنید. او را در جریان احساس خود بگذارید. اگر فایده نداشت، حتما راجع به این موضوع از یک مشاور خانواده کمک گرفته و راهکارهایی را برای بهبود کیفیت ارتباط عاطفی‌تان آموزش ببینید.

4- صحبت کردن از گذشته

آشکارترین نشانه درگیری عاطفی شریک‌تان این است که او راجع به گذشته و اتفاقات آن با شما صحبت می‌کند. بازگویی خاطرات و تجربیات مشترکش با عشق اول، درخواست از شما برای اینکه شبیه به شریک احساسی سابقش باشید و یا ابراز تأسف و ناراحتی برای رابطه‌ای که ازدست‌رفته ازجمله نشانه‌های بارز این مساله هستند. برای آشنایی بیشتر با مشخصات عشق اول زندگی مردان کلیک کنید.

5- نگاه تحسین‌آمیز به مشابهت‌ها

گاهی اوقات شریک عاطفی شما ویژگی‌هایی از عشق سابقش را در دیگران یا محیط تحسین می‌کند. برای مثال اگر او به ورزش یا مطالعه علاقه داشته، طرف مقابلتان بیان می‌کند که به این قبیل رفتارها علاقه دارد و یا لباس‌هایی مشابه لباس‌های شریک عاطفی سابقش را می‌پسندد. این موضوع نشان‌دهنده این است که وی در ذهنش هنوز هم علاقه خاصی به عشق سابقش دارد.

چرا فراموشی عشق اول برای مردان دشوار است؟

چرا فراموش کردن عشق اول در مردان سخت‌تر اززنان است؟ چه مدت‌زمانی برای این فراموشی باید سپری شود؟به‌طورکلی می‌توان گفت عشق اول برای همه ما موضوعی خاص خواهد بود، زیرا در این رابطه بدون هیچ سیاست و احتیاطی خالصانه وارد رابطه می‌شویم. درواقع این شکست‌ها و ناکامی‌ها هستند که هر بار ما را برای ورود به یک رابطه عاطفی محتاط‌تر و حتی شاید خودخواه‌تر می‌کنند.

به همین خاطر می‌توان گفت اصلی‌ترین دلیل برای دشواری فراموش کردن عشق اول در خودِ احساس و رابطه‌ای که تجربه می‌شود نهفته است. علاوه بر این مردان معمولاً در روابط خود غرور بیشتری دارند و ترمیم غرور و احساسات آسیب‌دیده در آن‌ها نسبت به زنان زمان بیشتری نیاز دارد.

از طرفی زنان معمولاً برای داشتن احساساتی نظیر غم یا گریه کردن سرزنش نمی‌شوند و حتی از آن‌ها انتظار داریم در یک شکست عاطفی این‌گونه رفتار کنند. این درحالیست که انتظارات فرهنگی معمولاً این امکان را از مردان می‌گیرد که برای عشق ازدست‌رفته‌شان سوگواری کنند. اما در ارتباط بااینکه چه مدت‌زمانی برای فراموش کردن عشق اول لازم است، باید گفت برای این موضوع زمان مشخصی وجود ندارد و با توجه به مسائلی نظیر طول مدت و عمق رابطه و همین‌طور نحوه جدایی می‌تواند متفاوت باشد. چندتا از مهم‌ترین دلایلی که مردان را از فراموش کردن عشق اول ناتوان می‌کند را نام برده‌ایم.

1- عشق اول برای مردان احساسی قدرتمند است

عشق اول برای مردان مفهومی خاص دارد. آن‌ها برخلاف باور عموم احساسات قوی دارند. عاشق که می‌شوند، صادقانه عشق می‌ورزند و به آن پایدار می‌مانند. فراموشی چنین عشق و احساساتی برای مردان کار آسانی نیست.

2- فراموشی عشق اول و اولین شکست برای مردان

فراموشی عشق اول برای مردان به معنای کنار آمدن با شکست عشقی است. غرورمردانه‌شان خدشه دار شده و به احساسات واقعی شان لطمه وارد شده. تجربه چنین احساساتی، اعتماد به نفس او را کم می‌کند. مردان بعد از چنین شکستی باور به خودشان را از دست می‌دهند. پس فراموشی چنین ضربه ای کار آسانی نیست.

3- اولین تجربه ها و احساسات معصومانه

عشق اول برای مردان همراه با شهوت، فرصت طلبی و سایر مسائل پیرامونی نیست. مردان در عشق اول معصومانه ترین احساسات خودشان را تجربه می‌کنند. اولین تجربه ها برای مردان به یاد ماندنی تر است. آن‌ها بر خلاف زنان حتی بعد از ازدواج نیز نمی‌توانند اولین تجربه های عشقی شان را به راحتی فراموش کنند.

4- باور به یکتا بودن عشق

مردانی که باور به یگانه بودن عشق دارند، بیشتر از سایرین در فراموش کردن عشق اول ناموفق هستند. این مردان مفهوم عشق را در یک نفر خلاصه کرده‌اند و قادر به تغییر زاویه دیدشان از روابط نیستند. در چنین مواردی بیشتر احتمال دارد که فرد از ازدواج فاصله بگیرد و یا روابط نافرجام را تجربه کند.

پیامدهای فراموش نکردن عشق اول در مردان

به‌طور طبیعی همه ما پس از پایان یک رابطه احساس غم را تجربه می‌کنیم اما دیر یا زود این احساس پایان پیدا کرده و زندگی خود را از سر می‌گیریم. بااین‌حال برخی افراد به هر دلیلی نمی‌توانند از فکر یک رابطه تمام‌شده بیرون بیایند و این موضوع می‌تواند مشکلات بسیاری را برای فرد ایجاد کند. شاید ساده‌ترین پیامد منفی این موضوع ناراحتی و غمی باشد که شما در لحظات زندگی تجربه می‌کنید. این احساسات شما را از داشتن یک زندگی مثبت دور کرده یا حتی در مقابل بیماری‌هایی نظیر افسردگی آسیب‌پذیرتر می‌نماید.

به علاوه مردان با درگیری ذهنی نسبت به عشق سابق فرصت رابطه جدید را از خود می‌گیرند. حتی اگر رابطه ای را شروع کنید، با دلخوری‌های شریک احساسی‌تان و کیفیت پایین رابطه مواجه خواهید شد. به همین خاطر بهتر است برای جلوگیری از این مشکلات و ایجاد احساس روحی مثبت در خود از یک روانشناس در این زمینه کمک بگیرید. اگر به هر دلیلی احساس می‌کنید امکان مراجعه حضوری برای شما وجود ندارد می‌توانید با استفاده از خدمات مشاوره تلفنی راهکارهایی را برای تغییر شرایط خود آموزش ببینید.

نقش زنان در فراموشی عشق اول در مردان

اگر شما وارد رابطه عاطفی با مردی شده‌اید که همچنان درگیر ارتباطات عاطفی گذشته خود است بهتر است به برخی نکات توجه داشته باشید.

1- صبور باشید

اگر قصد تغییر احساسات شریک عاطفی‌تان و جلب نظر او دارید، باید بدانید که راهی سخت را در پیش‌گرفته‌اید و برای عبور از این شرایط باید صبور باشید. در نتیجه عدم فرموشی عشق اول در مردان شما احتمالاً در بسیاری از مواقع و به‌خصوص در ابتدای رابطه متوجه خواهید شد که طرف مقابل چندان‌که باید به شما توجه ندارد و یا در مقابل درخواست‌هایتان برای دیدار مخالفت می‌کند. رفتار شما در این شرایط می‌بایست به‌گونه‌ای باشد که طرف مقابل به‌تدریج متوجه این موضوع شود که شما همواره در کنار او حضور دارید و می‌تواند به شما اعتماد کند. برای کمک به فراموشی عشق اول در مردان توجه داشته باشید که این اعتماد چیزی نیست که بتوانید به‌سرعت آن را به دست آورید و می‌بایست زمان زیادی را به این موضوع اختصاص دهید.

2- بامحبت برخورد کنید

یکی از مهم‌ترین راهکارهایی که به کمک آن می‌توانید توجه طرف مقابل را به خود جلب کنید این است که همواره بامحبت برخورد کنید. محبت و حمایت شما می‌تواند به‌تدریج باعث بیدار شدن احساسات طرف مقابل شود، اما به این موضوع توجه داشته باشید که بیش از محبت کردن در کلام می‌بایست رفتارتان محبت‌آمیز و حمایتگر باشد. استفاده بیش‌ازحد از کلام محبت‌آمیز گاهی طرف مقابل را بیش از قبل از شما دور می‌کند. زیرا او احساس می‌کند که به‌اندازه شما به لحاظ احساسی درگیر این رابطه نیست و این موضوع می‌تواند برای وی فشار روانی را به همراه داشته باشد.

3- فضای رابطه را آرام نگه دارید

همان‌طور که گفته شد جلب‌توجه مردانی که هنوز نتوانسته‌اند عشق اولشان را فراموش کنند کار سختی خواهد بود و شما احتمالاً گاهی اوقات از رفتارهای طرف مقابلتان عصبی می‌شوید. احساس تلخ مورد بی‌توجهی قرار گرفتن و یا خشم و ناامیدی از اینکه علی‌رغم تلاش‌هایتان او به لحاظ عاطفی درگیر شما نیست ازجمله مسائلی هستند که می‌تواند باعث بدرفتاری یا عصبانیت شما شود. بااین‌حال توجه داشته باشید که بهتر است در این شرایط هیجانات خود را کنترل کنید و تا جای ممکن فضای رابطه را متشنج نکنید. زیرا ایجاد احساسات منفی می‌تواند هر آنچه را در تلاش برای به دست آوردنش هستید به‌طور ناگهانی تخریب کند.

4- مشورت بگیرید

بهتر است در این شرایط از یک مشاور خانواده کمک بگیرید. مشاورین به دلیل علم و تجربه‌ای که در این زمینه دارند و همین‌طور با توجه به اینکه بدون جانب‌داری از شما یا طرف مقابل صحبت می‌کنند می‌توانند راهکارهای مناسبی را برای تغییر شرایط به شما آموزش دهند.

5- از رابطه خارج شوید

اگر احساس می‌کنید علی‌رغم تمام تلاش‌هایی که برای بهبود ارتباط خود انجام داده‌اید طرف مقابل همچنان به لحاظ ذهنی و عاطفی درگیر فردی دیگر است، می‌بایست برای ادامه ارتباطتان تصمیمی جدی بگیرید. گاهی اوقات فراموش نکردن عشق اول در مردان تنها باعث آسیب دیدن بیشتر شما و همین‌طور از دست دادن فرصت‌های مناسب برای داشتن یک رابطه عاطفی سالم خواهد شد. بااین‌حال معمولاً توصیه می‌شود که پیش از تصمیم گرفتن برای پایان دادن به رابطه با یک روانشناس در این زمینه صحبت کنید و مطمئن شوید که راهی برای بهبود شرایط وجود ندارد. علاوه بر این روانشناسان می‌توانند به شما برای پایان بخشیدن راحت‌تر به یک رابطه ناسالم کمک کنند تا کمتر دچار احساسات منفی شوید.

برای دریافت مشاوره در زمینه فراموشی عشق اول در مردان می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 تماس بگیرید.

سؤالات متداول

قرص سیتالوپرام چه کاربرد و عوارضی دارد؟ سیتالوپرام نوعی داروی ضد افسردگی است که از طریق مهار بازجذب انتخابی گیرنده‌های سروتونین در مغز اثر خود را اعمال می‌کند. از این دارو برای درمان انواع اختلالات خلقی نظیر افسردگی اساسی، افسردگی پس از زایمان و افسردگی پیش از قاعدگی مورد استفاده قرار می‌گیرد. با این حال از آنجایی که مصرف این دارو می‌تواند عوارضی همچون سردرد، خواب آلودگی و مشکلات خواب را در پی داشته باشد در بسیاری از موارد به بیماران توصیه می‌شود که از درمان‌های غیر دارویی استفاده کنند و پیش از مصرف دارو، جلسات روان درمانی به کمک یک مشاور روانشناس را تجربه نمایند. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد قرص سیتالوپرام تا انتهای مطلب همراه ما باشید. برای اطلاع از روند دریافت مشاوره افسردگی کلیک کنید.

منبع: قرص سیتالوپرام | عوارض طولانی مدت قرص سیتالوپرام 20 چیست

قرص سیتالوپرام

سیتالوپرام یکی از انواع قرص‌های ضد افسردگی است که در درمان انواع اختلالات خلقی نظیر افسردگی اساسی، افسردگی پس از زایمان و افسردگی پیش از قاعدگی تجویز می‌شود. این دارو نوعی مهار کننده انتخابی بازجذب سروتونین است که باعث می‌شود میزان این ماده شیمیایی در مغز افزایش پیدا کند. از آنجایی که سروتونین در تنظیم خلق اثرات بسزایی دارد افزایش آن در سیستم عصبی می‌تواند بسیاری از علائم افسردگی را بهبود بخشد. برای اطلاع بیشتر درباره علائم افسردگی کلیک کنید.

عوارض جانبی قرص سیتالوپرام 20 در بزرگسالان

داروی سیتالوپرام همانند هر داروی دیگری می‌تواند در برخی افراد منجر به تجربه عوارض جانبی شود. با این حال بسیاری از افراد در پی مصرف این ماده هیچ گونه علائم ناخوشایندی را گزارش نمی‌دهند. نکته حائز اهمیت اینجاست که عوارض جانبی قرص سیتالوپرام در کودکان و بزرگسالان متفاوت است. از جمله عوارضی که در دوران بزرگسالی مشاهده می‌شود می‌توان به خواب آلودگی مفرط، احساس ضعف، سرگیجه، سردرد، تعریق، لرزش، بروز اختلالات خواب، بروز کژکاری‌های جنسی، افزایش اضطراب، خشکی دهان، یبوست، افزایش اشتها و اسهال اشاره کرد.

برای آشنایی با سایر انواع داروهای اعصاب و روان کلیک کنید.

عوارض جانبی رایج قرص سیتالوپرام در کودکان

در برخی شرایط ممکن است پزشک مصرف قرص سیتالوپرام را برای درمان مشکلاتی نظیر افسردگی دوران کودکی تجویز نماید. بررسی‌ها نشان می‌دهد بچه‌ها اغلب عوارض جانبی متفاوتی را تجربه می‌کنند که شامل مواردی نظیر تشنگی مفرط، بیش فعالی و بی قراری حرکتی، تکرر ادرار، کند شدن منحنی رشد و کاهش سرعت افزایش وزن می‌باشد.

عوارض جانبی نادر و شدید در پی مصرف قرص سیتالوپرام

در برخی موارد معدود ممکن است که فرد عوارض جانبی بسیار شدید و خطرناکی را تجربه کند.  در این شرایط لازم است در اسرع وقت با متخصص تماس گرفته و در مورد نحوه قطع یا ادامه مصرف دارو مشورت نمایید. اگر علائم زیر را تجربه کرده‌اید لازم است که برای درمان افسردگی از درمان‌های غیر دارویی بهره ببرید. این عوارض موارد زیر را شامل می‌شود. برای آگاهی بیشتر درباره سایر روش های غیر دارویی درمان افسردگی کلیک کنید.

1- دچار شدن به افکار خودکشی

ممکن است برخی از مبتلایان به افسردگی در پی مصرف این دارو دچار افکار مرتبط با مرگ شوند و تمایل به خودکشی داشته باشند. این مسئله معمولا با علائم زیر همراه می‌شود.

– داشتن تلاش‌هایی در جهت آسیب رساندن به خود

– درگیری در رفتارهای پرخطر

– افزایش رفتارهای پرخاشگرانه

– افزایش تحریک پذیری و بی قراری

– دچار شدن به مشکلات خواب

2- بروز تغییراتی در ریتم قلبی

برخی افراد در پی مصرف قرص سیتالوپرام دچار اختلالاتی در ریتم قلبی می‌شوند از جمله علائم این مشکل می‌توان به بروز درد در قفسه سینه، افزایش یا کاهش ضربان قلب، سطحی شدن تنفس، سرگیجه و غش کردن اشاره کرد. در صورت مشاهده هرکدام از علائم مذکور با یک متخصص تماس گرفته یا به اورژانس مراجعه نمایید.

3- بروز سندروم سروتونین

سندروم سروتونین به مجموعه علائم خطرناکی گفته می‌شود که در پی افزایش بیش از حد سروتونین در مغز بروز می‌یابند. علائم این سندروم به شرح زیر می‌باشد.

– توهم، بی قراری، احساس گیجی، اختلال در تفکر، کاهش سطح هشیاری واغماء

– بیش فعالی و بروز ناهماهنگی‌های حرکتی

– افزایش ضربان قلب، افزایش یا کاهش فشار خون

– حالت تهوع، اسهال و استفراغ

– بروز تب و لرز

– سفتی عضلانی

4- بروز دوره‌های شیدایی

در برخی افراد مصرف داروهای ضد افسردگی می‌تواند بروز دوره‌های مانیا یا همان شیدایی را تحریک کند. از جمله علائمی که افراد در طی یک دوره مانیا تجربه می‌کنند باید به افزایش انرژی، کاهش نیاز به خواب، هجوم افکار، افزایش درگیری در رفتارهای پرخطر، نشان دادن افکار غیرواقع بینانه، احساس سرخوشی مفرط یا تحریک پذیری که می‌تواند به صورت رفتارهای پرخاشگرانه خود را نشان دهد باشد. برای اطلاع بیشتر درباره داروهای ضد افسردگی کلیک کنید.

5- افزایش احتمال تشنج

برخی از داروهای روانپزشکی نظیر قرص سیتالوپرام آستانه تشنج فرد را کاهش می‌دهند. در نتیجه در این شرایط بیشتر احتمال دارد که علائم تشنج نظیر افت ناگهانی هشیاری، افتادن و از دست دادن تونوس عضلانی، منقبض شدن عضلات دهان و در نهایت بروز بی اختیاری ادرار مشاهده شود.

6- بروز مشکلات بینایی

در برخی موارد ممکن است در پی استفاده از داروی سیتالوپرام بروز مشکلات بینایی تجربه شود. این مشکلات اغلب به صورت تاری دید، احساس درد در ناحیه چشم‌ها، دو بینی و بروز تورم یا قرمزی در اطراف چشم تجربه می‌شوند. در صورت مشاهده هریک از این علائم لازم است آن را با پزشک خود در جریان بگذارید و در اسرع وقت به اورژانس مراجعه نمایید.

7- کاهش میزان سدیم در خون

بسیاری ازداروهای ضدافسردگی از جمله قرص سیتالوپرام به کاهش سطح سدیم خون می‌انجامند. این مشکل با علائمی نظیر سردرد، احساس ضعف، کاهش مقاومت بدن، احساس گیجی، بروز اختلال در تمرکز و مشکلاتی در حافظه یا تفکر خود را نشان می‌دهند.

سخن آخر

با توجه به عوارض جانبی گوناگونی که در پی مصرف داروی سیتالوپرام گزارش شد بسیاری از افراد به دنبال این هستند که مشکلات خلقی خود را با روش‌های غیر دارویی درمان نمایند. خوشبختانه در بسیاری از مواقع افسردگی به درمان های روان شناختی نظیر رویکرد شناختی درمانی به خوبی جواب می‌دهند و افراد بدون نیاز به دارو می‌توانند بهبودی را تجربه نمایند.

توجه به این نکته حائز اهمیت است دارو درمانی به تنهایی برای بهبود افسردگی کافی نیست چراکه داروها تنها با ایجاد تغییراتی در سیستم عصبی می‌توانند برخی علائم افسردگی را بهبود بخشند اما نمی‌توانند ریشه‌های این مشکل را تغییر دهند. تا زمانی که شما عوامل برانگیزنده افسردگی را به درستی نشناسید نمی‌توانید یک بهبودی کامل را تجربه کنید. در نتیجه لازم است حتما برای درمان مشکل خود از یک روانشناس کمک بگیرید. در صورت نیاز به دارو روانشناس شما را به یک روان پزشک ارجاع خواهد داد.

برای دریافت مشاوره در زمینه قرص سیتالوپرام می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 تماس بگیرید.

سوالات متداول

اختلال اضطراب ارثی چیست؟ آیا اضطراب هم از آن دسته بیماری‌هایی است که از پدر و مادر به فرزندشان ارث می‌رسد؟ این سؤال برای بسیاری از ما پیش می‌آید. اما شاید برایتان جالب باشد که بگوییم متخصصان نیز هنوز جوابی برای آن پیدا نکرده‌اند. بااین‌حال شواهد نشان می‌دهد که مجموعه‌ای از ژن‌ها می‌توانند در بروز اختلالات اضطرابی نقش داشته باشند. اما باید بگوییم که تحقیقات هنوز ادامه دارند؛ و نمی‌توانیم از هیچ‌چیز به‌صورت قطعی صحبت کنیم. باید به این نکته توجه داشته باشید که اضطراب به هر دلیلی ایجاد شده باشد مهم است که برای برطرف‌کردن آن تلاش کنید. و بهترین راه برای درمان اضطراب نیز کمک‌گرفتن از یک مشاور متخصص است. به‌خصوص اگر در خانواده‌ای زندگی می‌کنید که اعضای آن دچار رفتارهای اضطرابی هستند بهتر است برای پیشگیری از اختلال اضطراب ارثی با یک مشاور صحبت کنید.

 منبع: اضطراب ارثی | آیا اختلال اضطراب ارثی است؟

اضطراب و اختلالات اضطرابی

قبل از اینکه بخواهیم بگوییم اضطراب ارثی است یا خیر باید به این سؤال جواب بدهیم که اصلاً اضطراب چه معنایی دارد؟ به‌طورکلی اضطراب احساسی مبهم و ناشناخته است که بیشتر افراد آن را شبیه یک دل‌شوره یا نگرانی تجربه می‌کنند. وقتی اتفاقی در محیط اطراف ما می‌افتد که احساس می‌کنیم نمی‌توانیم آن را کنترل کنیم و یا زمانی که نمی‌دانیم قرار است چه اتفاقی بیفتد اضطراب را تجربه خواهیم کرد. برای مثال در انواع ترس‌های مرضی یا فوبیا ها فرد احساس خطر کرده و تصور می‌کند راهی برای کنترل شرایط ندارد. همین موضوع باعث می‌شود تا اضطراب در این فرد شدت پیدا کند. اما بیماری‌های دیگری مانند وسواس‌های فکری و عملی نیز وجود دارند که علت اصلی آنها اضطراب است. بااین‌حال فرد اضطراب را به‌صورت هشیار احساس نمی‌کند. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اضطراب و احساس بی قراری کلیک کنید.

آیا اضطراب ارثی است؟

آیا اختلال اضطراب ارثی واقعاً وجود دارد و اضطراب از پدر و مادر به فرزندان به ارث می‌رسد؟ این یکی از مهم‌ترین سؤالاتی است که ذهن بسیاری از ما و همین‌طور متخصصان را درگیر خود کرده است. در جواب این سؤال باید بگوییم که بله؛ ژن‌هایی شناسایی شده‌اند که باعث به ارث رسیدن اضطراب می‌شوند. بااین‌حال در ارتباط با این ژن‌ها باید به چند نکته توجه داشته باشیم. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد 

نخستین و مهم‌ترین نکته این است که یک ژن مشخص عامل به ارث رسیدن اضطراب نیست. یعنی ماجرا این‌گونه نیست که اگر شما یک ژن را به ارث ببرید دچار اضطراب می‌شوید و اگر آن را به ارث نبردید درگیر اضطراب نخواهید شد. بلکه صحبت از مجموعه‌ای از ژن‌ها و همین‌طور احتمال بروز اضطراب است. به این صورت که مجموعه‌ای از ژن‌ها در کنار هم احتمال بروز اضطراب را افزایش می‌دهند. این یعنی فردی که این ژن‌ها را داشته باشد آسیب‌پذیری بیشتری در مقابل اضطراب دارد.

دومین نکته همان چیزی است که در بالا از آن صحبت کردیم. وجود این ژن‌ها به معنای آن نیست که شما قطعاً درگیر اضطراب می‌شوید. بلکه این ژن‌ها تنها آمادگی فرد برای درگیری با این مشکل را افزایش می‌دهند. عوامل بسیار دیگری نیز هستند که روی بروز علائم اضطراب و همین‌طور شدت آن تأثیر خواهند گذاشت.

عوامل مؤثر در اختلال اضطراب ارثی

وقت آن رسیده که به این سؤال پاسخ دهیم که چه عواملی در اختلال اضطراب ارثی نقش دارند؟ همان‌طور که گفتیم تنها وجود ژن‌ها نیست که باعث می‌شود شما درگیر اضطراب شوید. بلکه عوامل دیگری نیز در این میان نقش دارند. به‌طورکلی سه دسته عامل بیولوژیک، اجتماعی و همین‌طور تجربیات زندگی باعث می‌شوند که شما اضطراب را تجربه کنید. هرچه شما درگیر عوامل بیشتری از این سه دسته باشید احتمال بروز اضطراب افزایش پیدا می‌کند.

عوامل بیولوژیکی

عوامل بیولوژیکی آن دسته از مشکلات هستند که به شرایط فیزیولوژیک شما بستگی دارند. یکی از این عوامل همان ژن‌هایی هستند که از آن‌ها صحبت کردیم. از جمله عوامل دیگر می‌توان به کمبود ماده شیمیایی به نام گابا اشاره کرد. کم‌شدن این ماده در مغز تأثیر بسیاری در افزایش اضطراب خواهد داشت.

عوامل فردی

هرآنچه شما در زندگی شخصیتان تجربه می‌کنید مثل سبک تربیتی والدین، طرز فکر خودتان، میزان اعتمادبه‌نفس و یا تجربیاتی که در طول زندگی داشته‌اید از جمله عواملی هستند که شما را در برابر اضطراب آسیب‌پذیرتر و یا قوی‌تر می‌کنند. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد نقش خانواده در اضطراب کلیک کنید.

عوامل محیطی و اجتماعی | اختلال اضطراب ارثی

شرایطی که در اطراف شما وجود دارد نیز از جمله عواملی است که می‌تواند به شما کمک کند از اضطراب دور باشید و یا آسیب‌پذیری شما در برابر اضطراب را بیشتر کند. برای مثال اینکه چه مقدار از نظر اقتصادی در رفاه هستید و یا چقدر با دوستان و اطرافیان رابطه نزدیکی دارید در این دسته قرار می‌گیرند. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تپش قلب و دلشوره ناشی از اضطراب کلیک کنید.

راهکارهایی برای مبارزه با اختلال اضطراب ارثی

خبر خوب این است که اگر پدر یا مادر شما درگیر اضطراب باشند قرار نیست که شما نیز حتماً درگیر این بیماری شوید. شما می‌توانید با استفاده از چند راهکار ساده از سلامت روانتان در برابر اضطراب دفاع کنید. اما به این نکته توجه داشته باشید که به‌طورکلی شما نسبت به دیگران آمادگی بیشتری برای درگیری با هرکدام از اختلالات اضطرابی دارید. پس باید این راهکارها را بیش از بقیه جدی بگیرید. بعضی از راهکارهایی که به شما در برابر اضطراب کمک می‌کنند عبارتند از:

سبک زندگی خود را مدیریت کنید

سبک زندگی بیشتر از آنچه که فکر کنید روی اضطراب ما نقش دارد. اگر شما بتوانید سبک زندگی سالمی داشته باشید تا حد زیادی خودتان را از اضطراب دور کرده‌اید. برای این هدف بهتر است سعی کنید در طول شبانه‌روز خواب کافی و مناسب داشته باشید؛ و اگر در این زمینه دچار مشکل هستید حتماً آن را با یک مشاور در میان بگذارید. ورزش‌کردن روزانه حداقل به مدت بیست دقیقه و همین‌طور تغذیه سالم نیز از دیگر مواردی هستند که می‌توانند به شما کمک کنند. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تغذیه مناسب برای اضطراب کلیک کنید. 

تمرینات آرام‌سازی را جدی بگیرید

یکی از بهترین راهکارها برای مبارزه با اضطراب تمرینات آرام‌سازی مانند یوگا و مدیتیشن هستند. این تمرینات به شما کمک می‌کنند تا خودتان را از اثرات و پیامدهای منفی اضطراب دور نگه دارید. پس اگر می‌خواهید با اضطراب مبارزه کنید بهتر است این تمرینات را در برنامه منظم هفتگی خود قرار دهید.

افکارتان را کنترل کنید | اختلال اضطراب ارثی

یک رویکرد بسیار شناخته شده در روان‌شناسی معتقد است که افکار ما باعث‌وبانی تقریباً تمامی مشکلات روحی و به‌خصوص اضطراب هستند. به همین خاطر برای مبارزه با این بیماری‌ها اولین راهکار این است که شما جریان افکارتان را تغییر بدهید. برای مدتی روی افکار خود تمرکز کنید. با دقت به این سؤال جواب بدهید که وقتی دچار اضطراب شدید چه افکاری داشتید؟ حالا شما توانسته‌اید افکاری که باعث اضطرابتان می‌شود را شناسایی کنید. از این به بعد وقتی افکار اضطراب‌زا به سراغتان می‌آیند سعی کنید جریان افکار را کنترل کرده و آنها را از خودتان دور کنید. برای کسب اطلاعات بشتر در مورد داروهای ضد اضطراب کلیک کنید.

اهمیت مشاوره

اگر خبردار شوید که در خانواده شما ژن یک بیماری جسمانی وجود دارد چه کار می‌کنید؟ احتمالاً شما میزان مراقبت از خود در برابر این بیماری را بیشتر می‌کنید؛ و از یک متخصص نیز برای بررسی شرایط جسمانی‌تان کمک می‌گیرید. باید بگوییم که اضطراب نیز همین‌طور است. اگر در خانواده شما فردی دچار اضطراب است این به معنای آن است که شما بیشتر از دیگران در خطر درگیری با اضطراب هستید. ژن‌ها و همین‌طور  شرایط خانواده شما را در برابر  اضطراب آسیب‌پذیر خواهند کرد. به همین خاطر بهترین کار این است که از یک مشاور کمک بگیرید. مشاورین به شما کمک خواهند کرد تا احتمال بروز اختلال اضطراب ارثی را کمتر کنید.

برای دریافت مشاوره در زمینه اضطراب و استرس می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 تماس بگیرید.

سؤالات متداول

عوارض تنهایی بر سلامت روان و حتی جسم ازجمله مسائلی است که علی‌رغم اهمیت بسیار، چندان موردتوجه قرار نگرفته است. روانشناسان معتقدند تنهایی الزاماً به معنای عدم حضور فیزیکی اطرافیان نیست بلکه تنهایی احساس و باوری است که گاهی می‌تواند در میان یک جمع نیز برای فرد ایجاد شود. به عبارتی در شرایطی که فرد احساس کند هیچ‌کس او را درک نمی‌کند و متوجه احساسات وی نیست دچار احساس تنهایی می‌شود. از نمایان ترین حالات آن می توان به احساس تنهایی در رابطه اشاره کرد.

یکی از مهمترین مکان هایی افراد دچار احساس تنهایی می شوند در شرایط مرگ همسر یا یکی از عزیزان است.

طبیعتاً هیچ‌یک از ما دوست نداریم در این شرایط قرار بگیریم و تنهایی احساسات منفی بسیاری را در ما زنده می‌کند، اما عوارض تنهایی به این احساسات بد خلاصه نمی‌شود و مشکلات روحی و جسمی بسیاری ازجمله افزایش احتمال ابتلا به انواع دمانس از پیامدهای منفی آن محسوب می‌شوند. به همین خاطر اگر شما یا هر یک از اطرافیانتان با این شرایط درگیر شده بهتر است برای رفع تنهایی و جلوگیری از عوارض منفی آن اقداماتی را آغاز کنید. اگر احساس می‌کنید مشکلاتی مانند اضطراب اجتماعی یا افسردگی باعث تنهایی شما شده که با دریافت مشاوره افسردگی رسیدگی و رفع می‌شود.

منبع: عوارض تنهایی | آثار و عوارض منفی زیاد تنها ماندن در خانه

عوارض تنهایی بر سلامت جسم و روان

از جمله نکات مهم در مورد عوارض تنهایی به طور مختصر می توان به موارد زیر اشاره کرد: ( برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد عوارض تنهایی کلیک کنید.

احساس نارضایتی و بیماری‌های روحی

تجربه هیجانات منفی نظیر احساس غم و همین‌طور بالا رفتن احتمال ابتلا به بیماری‌های روحی ازجمله اولین مشکلاتی هستند که احساس تنهای برای‌تان به همراه خواهد داشت. همچنین تنهایی در بسیاری از مواقع خطر ابتلا به افسردگی را بالاتر خواهد برد. روانشناسان معتقدند دریافت حمایت اجتماعی و همدلی از اطرافیان تأثیر بسیاری در سلامت روان خواهد گذاشت و درنتیجه هنگامی‌که احساس می‌کنید هیچ‌یک از اطرافیان متوجه احساسات و خواسته‌های شما نیست، طبیعتاً دچار افسردگی خواهید شد.

تنهایی و نداشتن حمایت اجتماعی از سوی دیگر می‌تواند به این معنا باشد که در شرایط سخت و اضطراب‌آور امکان تکیه کردن به دیگران را ندارید و این موضوع می‌تواند باعث افزایش اضطراب و نگرانی شده یا این شرایط را در شما مزمن نماید. به همین خاطر می‌توان اضطراب را نیز در کنار افسردگی یکی از عوارض تنهایی دانست.

دور شدن از واقعیت

یکی از مهم‌ترین مزایای حضور در اجتماع این است که با دیدگاه‌ها و نظرات مختلف آشنا شده و همین‌طور با تبادل تجربیاتتان، به دیگران در حل مشکلاتشان کمک کرده یا از آن‌ها کمک بگیرید. به همین خاطر یکی از عوارض تنهایی این است که ارتباط فرد با جهان اطراف محدود می‌شود و توانایی به اشتراک گذاشتن نقطه‌نظر‌هایش را از دست می‌دهد. به عبارتی می‌توان گفت در شرایط تنهایی نمی‌توانید با دیگران مشورت کرده و از صحت یا نادرستی دیدگاه‌هایتان مطلع شوید. این موضوع می‌تواند خطر قضاوت‌های منفی و رفتارهای نامناسب را افزایش دهد.

ضعیف شدن مهارت‌های ذهنی

پژوهش‌های بسیاری در زمینهٔ ارتباط میان تنهایی و مهارت‌های ذهنی صورت گرفته است؛ این پژوهش‌ها نشان‌دهنده این است که احتمال افت توانایی‌هایی نظیر مهارت‌های کلامی و همین‌طور ابتلا به دمانس در افراد تنها به‌مراتب بیشتر از آنهاییست که از روابط اجتماعی خود رضایت دارند. تنهایی باعث می‌شود درگیری ذهنی و توجه شما به مسائل مختلف کاهش پیدا کرده و همین‌طور فرصت‌های تعامل اجتماعی و صحبت کردن نیز کم شود. این شرایط می‌تواند شما را آماده ابتلا به انواع ناتوانی‌های ذهنی ازجمله آلزایمر نماید.

بیماری‌های جسمی

برخلاف تصور بسیاری از افراد عوارض تنهایی به مشکلات روحی محدود نمی‌شود بلکه افزایش احتمال ابتلا به بیماری‌های جسمی نیز یکی از پیامدهای منفی این شرایط است. همان‌طور که گفته شد احتمال ابتلا به بیماری‌های اضطرابی در افراد تنها افزایش پیدا می‌کند؛ با توجه به اینکه اضطراب سطح ایمنی بدن را کاهش داده و فرد را در مقابل ابتلا به بیماری‌ها آسیب‌پذیر می‌کند نتیجتا احتمال درگیری با مشکلات جسمی در این افراد افزایش می‌یابد. همچنین تنهایی و افسردگی در بیماران می‌تواند باعث کاهش روند بهبودی شده و یا شدت بیماری‌ها را افزایش دهد. به همین خاطر اگر در کنار ابتلا به بیماری‌های جسمی احساس تنهایی می‌کنید بهتر است دراین‌باره از یک روانشناس متخصص کمک بگیرید.

کاهش انگیزه فعالیت

اطرافیان تقریباً همیشه یکی از مهم‌ترین انگیزه‌ها برای فعالیت ما هستند. تلاش برای ارتقا جایگاه، بهبود شرایط و همین‌طور کمک به اطرافیان ازجمله مهم‌ترین دلایلی هستند که ما را به فعالیت در زندگی وا‌می‌دارند. به همین خاطر کاهش انگیزه و میل به فعالیت را می‌توان یکی از عوارض تنهایی دانست. اگر از اجتماع دور هستید معمولاً دلیلی برای توجه به مسائل ساده‌ای نظیر آراستگی ظاهری‌تان نمی‌بینید و همین رفتار می‌تواند خطر افسردگی را افزایش دهد.

راهکارهایی برای پایان دادن به عوارض تنهایی

با توجه به عوارض و پیامدهای منفی که تنهایی به همراه دارد بهتر است برای پایان دادن به این احساس در خود اقدام کنید. ازجمله راهکارهایی که برای کاهش احساس تنهایی می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید عبارتند از:

محیط اجتماعیتان را تغییر دهید

اگر علی‌رغم حضور در جمع احساس تنهایی می‌کنید و باور دارید هیچ‌کس متوجه احساسات شما نیست، احتمالاً شما در محیط اجتماعی نامناسبی قرار دارید و اشتراک چندانی با اطرافیانتان ندارید. در چنین شرایطی بهتر است سعی کنید تا محیط اجتماعی خود را تغییر داده و دوستان و آشنایانی پیدا کنید که بیشتر با آن‌ها احساس همدلی داشته باشید.

فعالانه رابطه ایجاد کنید

یکی از دلایل احساس تنهایی این است که تلاشی برای دوست‌یابی انجام نمی‌دهسد و خود را تنها به پیشنهادهایی که به سمت‌تان می‌آید محدود می‌کنید. این موضوع باعث محدود شدن دایره ارتباطی شما خواهد شد و به همین خاطر بهتر است فعالانه در محیط‌ها و شرایط مختلف دوستانی برای خود پیدا کنید. توصیه می کنیم مقاله ازدواج برای فرار از تنهایی را مطالعه نمایید. 

از بین بردن عوارض تنهایی با شرکت در فعالیت‌های گروهی

شرکت در فعالیت‌ها و برنامه‌های گروهی نظیر تورهای مسافرتی یا کلاس‌های ورزشی شما را با جمعی از افراد آشنا می‌کند که می‌توانید از میان آن‌ها دوستانی برای خود پیدا کنید. به همین خاطر بهتر است سعی کنید این قبیل فعالیت‌ها را در برنامه روزانه یا هفتگی خود قرار دهید.

استفاده از شبکه‌های اجتماعی

اگر احساس می‌کنید برقراری ارتباط حضوری یا مطرح کردن پیشنهاد دوستی به شکل مستقیم برای شما دشوار است؛ می‌توانید از شبکه‌های اجتماعی برای برقراری روابط اجتماعی استفاده کنید. با توجه به وسعت استفاده از این شبکه‌ها احتمال اینکه شما بتوانید فرد یا افرادی متناسب با سلیقه و شرایط روحی و فکری‌تان پیدا کنید افزایش خواهد یافت.

برای از بین بردن عوارض تنهایی کمک بگیرید

اگر خجالت یا ناتوانی از صحبت کردن در جمع باعث احساس تنهایی شما شده و یا به خاطر دوری از جمع صحبت کردن دشوار شده ویا تبدیل به یک عادت شده تا حدی که بی شباهت با نشانه های افسردگی نیست بهتر است از یک مشاور در این زمینه کمک بگیرید.

متخصصین به شما کمک خواهند کرد تا ترس‌ها و افکار منفی خود را کنار گذاشته و رفتارهای مناسبی را برای پیدا کردن دوستان جدید امتحان کنید. درنتیجه اگر به هر دلیلی از تنهایی رنج می‌برید و نمی‌توانید مشکلات‌تان را حل کنید بهتر است از یک متخصص کمک بگیرید. برای آشنایی با انواع روش های درمان تنهایی کلیک کنید.

برای دریافت مشاوره در زمینه افسردگی می‌توانید در ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.

سؤالات متداول

پرخاشگری نوجوانان یکی از مشکلات رایجی است که والدین در دوران بلوغ فرزندشان با آن مواجه می‌شوند. تغییرات فیزیولوژیکی و تغییر نیازهای روانشناختی از جمله دلایلی هستند که به تحریک پذیری و افزایش پرخاشگری نوجوانان می‌انجامند. با این حال این مسئله قابل حل است. شما به کمک راهکارهای تربیتی مختلف می‌توانید پرخاشگری فرزندتان را در این سنین مدیریت کنید و به او فرصت دهید تا به شیوه‌ای سالم چالش‌های دوران بلوغ خود را پشت سر بگذارد. کمک گرفتن از روانشناسان خانواده و متخصصین کودک و نوجوان از جمله این راهکارهاست. ما در ادامه از منظر روانشناسی به توصیه‌هایی در این باره اشاره کرده‌ایم. برای دریافت مشاوره نوجوان کلیک کنید..

علل پرخاشگری نوجوانان

هر پدر و مادری می‌خواهد بداند که چرا فرزندش در دوران نوجوانی به یک باره تغییر کرده و رفتارهای پرخاشگرانه زیادی از خود نشان می‌دهد. در ادامه 5 علل رایج را ذکر کرده‌ایم، با این حال برای بررسی هر رابطه‌ای نیاز به صرف وقت و انرژی هست. برای کسب اطلاعات بیشتر توصیه می کنیم مقاله روانشناسی نوجوان را مطالعه نمایید.

1- تغییرات فیزیولوژیک

رسیدن به سن بلوغ جسمانی یکی از مهم‎‌ترین رویدادهایی است که در دوران نوجوانی اتفاق می‌افتد. پس باید بدانید تغییرات جسمانی مرتبط با بلوغ می‌تواند بر خلق و خوی فرزندتان تاثیر گذاشته و حتی باعث پرخاشگر شدن او نیز بشود. برای مثال افزایش هورمون تستوسترون در پسران از جمله رایج‌ترین دلایلی است که باعث می‌شود آن‌ها نسبت به قبل خشن‌تر شوند. همچنین نوسانات هورمون‍های جنسی در دختران با افزایش تحریک پذیری روانی می‌تواند به رفتارهای پرخاشگرانه یا بروز خلق افسرده بیانجامد. توصیه می کنیم مقاله علائم بلوغ دختر و بلوغ پسر را مطالعه نمایید.

2- فشارهای مرتبط با گروه های دوستان

یکی از مهم‌ترین دغدغه افراد در سنین نوجوانی پذیرفته شدن در گروه‌های دوستی است. افرادی که در این زمینه با مشکل مواجه می‌شوند و دوستان‌شان به دلایل مختلف آن‌ها را طرد می‌کنند تا حد زیادی تحت فشار قرار گرفته و در نتیجه رفتارهایی نظیر پرخاشگری را از خود نشان می‌دهند. توصیه می کنیم مقاله انتخاب دوست در نوجوان را مطالعه نمایید.

3- کمبود اعتماد به نفس

برخورداری از اعتماد به نفس کافی یکی از ملاک‌های بسیار تاثیرگذاری است که باعث می‌شود افراد با سلامت بیشتر و چالش کمتر از دوران نوجوانی عبور نمایند. مشاهدات بالینی نشان می‌دهد اکثر افرادی که اعتماد به نفس کمی دارند در دوران نوجوانی با بروز رفتارهای پرخاشگرانه تلاش می کنند بر این مشکل خود سرپوش بگذارند و آن را از دیگران مخفی نگه دارند.

4- تجربه هرگونه سوء استفاده

تجربه هرگونه سوء استفاده جسمی، جنسی و روانی در دوران کودکی یا در همان سنین نوجوانی منجر به  بروز تغییر رفتاری شدید و ابراز پرخاشگری مفرط در فرزندان می‌شود. چرا که آن‌ها اغلب در بیان مشکلات خود ناتوان‌اند و به خاطر بروز این سوء استفاده‌ها احساس شرم می‌کنند. در نتیجه بسیار اهمیت دارد که در مورد تغییرات رفتاری ناگهانی در فرزندتان هشیار باشید و در صورت مشاهده آن‌ها از یک روانشناس متخصص در حیطه کودک و نوجوان کمک بگیرید. برای آشنایی با روانشناسی نوجوان کلیک کنید.

5- تجربه رویدادهای آسیب زا از علت های پرخاشگری نوجوانان

تجربه رویدادهای آسیب زا و استرس‌های مفرط نظیر از دست دادن عزیزان، مواجهه با زورگویی همسالان در محیطهایی نظیر مدرسه و طلاق والدین از جمله عواملی هستند که اغلب فشار زیادی را به نوجوانان وارد کرده و منجر به بروز رفتارهای پرخاشگرانه می‌شوند.

راهکارهایی برای مدیریت پرخاشگری در نوجوانان

پرخاشگری در نوجوانان مسئله‌ای قابل کنترل است. به شرطی که به عنوان والدین به موقع به آن توجه کرده و اقدامات مناسبی را در برخورد با آن نشان دهید. ما در ادامه به چند راهکار موثر در این زمینه اشاره کرده‌ایم. در صورتی که نیازی به مدیریت این رفتار نمی‌بینید حتما مقاله بزهکاری نوجوانان را بخوانید.

1- از جلسات مشاوره فردی کمک بگیرید.

اگر فرزندتان در دوران نوجوانی تا حد زیادی پرخاشگر شده است. این مسئله بر جنبه‌های مختلف زندگی او تاثیر می‌گذارد. در این شرایط به یک روانشناس متخصص در حیطه کودک و نوجوان مراجعه کنید. تا از جلسات مشاوره فردی کمک بگیرید. در جلسات مشاوره فردی نوجوان به تنهایی در اتاق درمانگر حضور می‌یابد و روانشناس تلاش می‌کند با کشف علل پرخاشگری به او کمک نماید تا اصلاح رفتاری نیز صورت بگیرد.

2- از جلسات مشاوره خانواده درمانی برای پرخاشگری نوجوانان کمک بگیرید.

جلسات مشاوره خانواده و نوجوان یکی دیگر از گزینه‌های بسیار موثر در حل پرخاشگری نوجوانان است. به یک روانشناس متخصص در حیطه خانواده درمانی مراجعه کنید. تا به شما در حل مشکلاتتان کمک کند. خانواده درمانگران پرخاشگری نوجوان را در بافت روابط خانوادگی بررسی می‌کنند. از همین رو از والدین نیز می‌خواهند که در جلسات حضور داشته باشند. آن‌ها علاوه بر اصلاح رفتارهای پرخاشگرانه فرزند الگوهای رفتاری غلط پدر و مادرها را نیز شناسایی کرده و تلاش می‌کنند با بازخورد دهی به تغییر سبک تربیتی والدین نیز کمک کنند. برای آشنایی با انواع سبک فرزندپروری کلیک کنید.

3- از درمان های دارویی کمک بگیرید.

در اکثر موارد پرخاشگری در دوران نوجوانی به چالش‌های مرتبط با این دوران بر می‌گردد و با دریافت درمان‌های روانشناختی بهبود می‌یابد. با این حال در برخی موارد این مشکل می‌تواند ناشی از یک اختلال عصب شناختی نظیر صرع یا یک اختلال روان پزشکی نظیر افسردگی اساسی باشد. در این شرایط روانشناس شما را به یک پزشک ارجاع خواهد داد تا برای درمان اختلال رفتاری فرزندتان از درمان‌های دارویی نیز کمک بگیرید.

4- وضع قوانین مشخص در خانه

پرخاشگری در بسیاری از موارد از سوءتفاهم‌ها و تعارض‌های میان والدین و نوجوان نشات می‌گیرد. برای مدیریت این شرایط لازم است قوانین مشخصی در خانه وضع کرده و در مورد چرایی آن‌ها با فرزندتان گفتگو کنید. در همین راستا تلاش نمایید تا با زور و استبداد نوجوان را به انجام کاری مجبور نکنید بلکه اجازه دهید تا او در مورد حرف‌های شما بیاندیشد و با رضایت از گفته‌هایتان پیروی کند.

برای دریافت مشاوره در زمینه نوجوانان می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 تماس بگیرید.

سوالات متداول درباره پرخاشگری نوجوانان

مدیریت مالی در هر زمینه ای از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است که، مدیریت مشکلات مالی در زندگی زناشویی نیز از این قاعده مثتثنی نمی باشد. مشکلات مالی در زندگی، به قدری دردسر ساز هستند که بیشتر افرادی که در رابطه خود دچار استرس می شوند، مسائل مالی را به عنوان دلیل شماره یک ذکر می کنند. همچنین مشکلات مالی در زندگی زناشویی، قوی ترین نوع اختلاف زوجین برای پیشبینی طلاق است. عدم مدیریت هزینه ها، موجب می شود اعضای خانواده دچار بحران اقتصادی و درگیری های ذهنی بشوند. حتی اگر شما از اوضاع اقتصادی خوبی برخوردار باشید، لازم است بدانید که چگونه در زندگی خود، مدیریت مالی داشته باشید تا در آینده دچار مشکلات اقتصادی نشوید. در این مقاله راه حل هایی برای مدیریت مشکلات مالی در زندگی زناشویی را به شما معرفی خواهیم کرد. توصیه می کنیم از مشاوره خانواده استفاده نمایید.

 منبع: مشکلات مالی در زندگی زناشویی را چطور مدیریت کنیم

مشکلات مالی در زندگی زناشویی را چطور مدیریت کنیم

امروزه، با توجه به اوضاع اقتصادی و مشکلات مالی که همه ی افراد درگیر آن هستند، یادگیری مدیریت مشکلات مالی  یکی از مهم ترین راهکارها برای جلوگیری از بروز این اتفاق است. به طور حتم، تمامی زوج ها این مشکلات را تجربه کرده اند و به خوبی می دانند که مشکلات مالی، به شدت استرس زا می باشد. در صورتی که با مشکلات مالی در زندگی زناشویی رو به رو شده اید، راه حل های زیر را دنبال کنید. توصیه می کنیم مقاله جلوگیری از طلاق را مطالعه نمایید.

در خصوص مسائل مالی خود صادق باشید

این موضوع بسیار مهم است که امور مالی خود را شفاف سازی کنید و هیچ چیز پنهانی در مورد مشکلات یا مسائل مالی خود با همسر و شریک زندگی خود نداشته باشید. برای مثال، اگر قرض یا بدهی سنگینی دارید که همسرتان از آن مطلع نیست، ممکن است در زندگی دچار یک بحران یا ناهماهنگی شوید که موجب مشکلات مالی شود. بنابراین سعی کنید در زندگی مشترک، همسرتان را در جریان تمام مسائل مالی خود بگذارید تا در صورت بروز مشکل، با هم فکری هم راه حل مناسبی پیدا کنید. توصیه می کنیم مقاله پنهان کاری همسر را مطالعه نمایید.

دورهم جمع شوید و در مورد مشکلات مالی بحث کنید

لازم نیست حتما در بحران اقتصادی قرار بگیرید تا به فکر راه حل باشید. می توانید هر از چندگاهی با همسر خود بنشینید و در خصوص امور مالی، مشکلات و اتفاقاتی که افتاده صحبت کنید. همچنین می توانید این جلسات را، ماهی یکبار هنگام رسید صورتحساب ها و بدهی ها برگذار کنید و در آن، حساب های ماه قبل خود را ارزیابی کنید و همینطور برای ماه آینده خود  برنامه ریزی داشته باشید. توصیه می کنیم مقاله صحبت کردن با همسر را مطالعه نمایید.

همه ی مسائل مالی را به عهده یک نفر نگذارید

زمانی که تمامی مسائل و مشکلات مالی را یک نفر به عهده می گیرد، باعث می شود زن یا مرد از اوضاع مالی بی خبر بماند و همینطور ممکن است آن شخص تمرکز و زمان کافی برای رسیدن به تمامی امور مالی را به تنهایی نداشته باشد. با برنامه ریزی و تقسیم کارها بین یکدیگر، این کارها را برای هم آسان کنید.

بودجه بندی کنید

مهم است قبل از صرف هرگونه هزینه به خصوص هزینه های کلان، بدانید چه اندازه بودجه در نظر بگیرید. اگر نمی دانید که چگونه این کار را انجام دهید، از اپلیکیشن ها و نرم افزارهایی که مخصوص این کار هستند کمک بگیرید و هزینه های خود را از طریق برنامه های اینترنتی پیگیری کنید.

بودجه بندی خود را تغییر دهید

اگر فکر می کنید هزینه های غیر ضروری دارید، در صورت لزوم بودجه بندی خود را تغییر دهید. سعی کنید مخارج خود را کمتر و بیشتر پس انداز داشته باشید. با بررسی خرج و مخارج و تغییر شیوه بودجه بندی، می توانید با صرف هزینه های کمتر به بسیاری از امور مهم تر رسیدگی کنید.

بدهی های خود را کاهش دهید

برای اینکه بتوانید به بهترین نحو ممکن مشکلات مالی خود را مدیریت کنید، باید تا جایی که میتوانید بدهی های کلان خود را تسویه یا تا حد امکان کاهش دهید. با برنامه ریزی مناسب می توانید بخشی از درآمد خود را به تسویه بدهی های خود اختصاص دهید. یک نفر از شما باید مسئولیت پرداخت بدهی ها را به عهده بگیرد تا مبادا فراموش شود.

قانون تعیین کنید

مقررات در زندگی زناشویی موجب ایجاد نظم و ثبات می شود. به یاد داشته باشید که حتما در اجرای قوانین پایبند باشید. برای مثال، یک سقف هزینه ی ماهانه برای خود تعیین کنید، یا توافق کنید که بخشی از در آمدتان را صرف خود کنید. توصیه می کنیم مقاله قوانین در خانواده را مطالعه نمایید.

سوالات متداول